رشته کوه هیمالیا، هیمالیای نپال یا رشته کوه های هیمالیا مجموعه ای وسیع از یک منطقه کوهستانی است که به شکل مانعی بین فلات تبت و شبه قاره هند قرار دارد. این رشته شامل برخی از بلندترین کوههای دنیا با بیش از ۱۱۰ قله با ارتفاع بیشتر از ۲۴۰۰۰ فوت (حدودا ۷۳۰۰ متر) می باشد. معروف ترین هم در بین آنها اورست یا ساگارماثا با ارتفاع ۸۸۵۰ متر است.
مجموعه رشته کوه هیمالیا برای هزاران سال الهام بخش مردمان جنوب آسیا در ادبیات، افسانه ها و مذاهبشان بوده است. نام هیمالیا در زبان سانسکریت به معنای اقامتگاه برف می باشد. همچنین باید این نقطه را جایی برای بزرگترین چالشهای دنیای کوهنوردی و کوهنوردان جهان دانست.
این رشته، که مرز شمالی شبه قاره هند را تشکیل میدهد و تقریبا یک مانع صعب العبور بین آن و سرزمین های شمالی می باد، بخشی از یک کمربند کوهستانی وسیع است که در از شمال افریقا تا سواحل اقیانوس آرام در جنوب شرقی آسیا امتداد دارد. خود رشته کوه هیمالیا ۲۵۰۰ کیلومتر طول دارد که از شرق به قله نانگاپاربات (۸۱۲۶ متر) در بخش تحت کنترل پاکستان در منطقه کشمیر تا نامچه براوا (۷۷۶۵ متر) در منطقه خودمختار تبت چین گسترده شده است. هیمالیا از شمال غربی با رشته کوههای هندوکش و قراقوروم و از شمال با فلات مرتفع و گسترده تبت همسایه است. عرض رشته کوه هیمالیا از جنوب به شمال بین ۲۰۰ تا ۴۰۰ کیلومتر متغیر میباشد. مساحت کل این مجموعه نیز چیزی حدود ۵۹۵۰۰۰ کیلومتر است.
بیشتر قسمت های این رشته کوه ها در کشورهای هند، نپال و بوتان قرار گرفته است، البته چین و پاکستان هم در بخشهایی با این کشورها شریک هستند. در منطقه مورد مناقشه کشمیر ، پاکستان دارای کنترل اداری حدود ۳۲۴۰۰ مایل مربع (۸۳،۹۰۰ کیلومتر مربع) از محدوده واقع در شمال و غرب “خط کنترل” ایجاد شده بین هند و پاکستان در سال ۱۹۷۲ است. چین حدود ۱۴۰۰۰ مایل مربع (۳۶۰۰۰ کیلومتر مربع) در منطقه لاداخ کشمیر و ادعای قلمرو در منتهی الیه شرقی هیمالیا در ایالت آروناچال پرادش هند را دارد. این اختلافات مشکلات مرزی هند و همسایگان آن را در منطقه هیمالیا برجسته می کند.
از مشخصترین ویژگی های هیمالیا می توان به ارتفاعات سر به فلک کشیده ، قله های دندانه دار و پرشیب ، یخچال های طبیعی آلپی که اغلب دارای ابعاد فوق العاده هستند ، توپوگرافی عمیق بر اثر فرسایش ، تنگه های رودخانه ای به ظاهر غیرقابل تشخیص ، ساختار زمین شناسی پیچیده و مجموعه ای از کمربندهای بلند (یا مناطق) اشاره کرد. هیمالیا به عنوان یک هلال غول آسا ظاهر می شود که محور اصلی از بالای خط برف بالا عبور میکند ، جایی که مناطق برفی ، یخچال های کوهستانی و بهمن ها همه یخچال های دره های پایینی را تغذیه می کنند که به نوبه خود منابع بیشتر رودخانه های هیمالیا را تشکیل می دهند. بخش عمده رشته کوه هیمالیا ، در زیر خط برف قرار دارد. روند کوه سازی در دامنه های این مجموعه همچنان فعال است.
اولین سفرها به طریق هیمالیا توسط بازرگانان ، چوپانان و زائران انجام شد. حجاج معتقد بودند که هرچه سفر سخت تر باشد ، آنها را به نجات یا روشنگری نزدیکتر می کند. معامله گران و چوپانان ، گذرگاه های عبور از ۱۸۰۰۰ تا ۱۹۰۰۰ فوت (۵۵۰۰ تا ۵۸۰۰ متر) را به عنوان شیوه زندگی پذیرفتند. با این حال ، برای دیگران ، هیمالیا سدی ترسناک و خطرناک بود.
اولین نقشه مشخص هیمالیا با دقت نسبی در سال ۱۵۹۰ توسط آنتونیو مونسرات ، مبلغ اسپانیایی دربار اکبر، امپراطور مغول تهیه شد. در سال ۱۷۳۳ ، یک جغرافی دان فرانسوی ، Jean-Baptiste Bourguignon d’Arville ، اولین نقشه تبت و محدوده هیمالیا را بر اساس اکتشافات سیستماتیک تهیه کرد. در اواسط قرن نوزدهم ، بررسی هند باعث ایجاد برنامه ای منظم برای اندازه گیری صحیح ارتفاعات قله های هیمالیا شد. قله های نپال و اوتاراخاند بین سالهای ۱۸۴۹ و ۱۸۵۵ مشاهده و نقشه برداری شده است. نانگا پاربات ، و همچنین قله های رشته قراقوروم در شمال ، بین سالهای ۱۸۵۵ و ۱۸۵۹ مورد بررسی قرار گرفتند.
نقشه برداران نام های مشخصی را به قله های بی شماری که مشاهده کردند، اختصاص ندادند. اما آنها را با حروف و اعداد رومی به مظنور متمایز کردن این ارتفاعات بهره بردند. . بنابراین ، در ابتدا کوه اورست به سادگی “H” برچسب گذاری شد. سپس به نام XV در ۱۹۵۰ تغییر نام یافت. در سال ۱۸۶۵ به Peak XV به سر جورج اورست ، نقشه بردار هند از ۱۸۳۰ تا ۱۸۴۳ تغییر نام داد. تا سال ۱۸۵۲ محاسبات به اندازه کافی پیشرفته نبودند تا بتوانند درک کنند که Peak XV بالاتر از هر کوه دیگر در جهان میباشد. تا سال ۱۸۶۲ بیش از ۴۰ قله با ارتفاعات بیش از ۱۸۰۰۰ فوت (۵۵۰۰ متر) برای اهداف نقشه برداری صعود شده بودند.
علاوه بر اکتشافات نقشه برداری ، مطالعات علمی مختلفی در مورد هیمالیا در قرن نوزدهم انجام شد. بین سالهای ۱۸۴۸ و ۱۸۴۹ گیاه شناس انگلیسی جوزف دالتون هوکر مطالعه پیشگامانه ای درباره زندگی گیاهان هیمالیای سیکیم انجام داد. به دنبال او افراد دیگری از جمله (در اوایل قرن ۲۰) طبیعت شناس انگلیسی انگلستان ریچارد دبلیو. ه. هینگستون ، که گزارش های ارزشمندی از تاریخ طبیعی حیوانات در ارتفاعات بلند در هیمالیا نوشت ، در این منطقه فعالیت کردند.
پس از جنگ جهانی دوم ، بررسی های هند تعدادی نقشه در مقیاس بزرگ از هیمالیا از عکس های هوایی تهیه کرد. همچنین نقشه هایی از مناطق هیمالیا توسط جغرافی دانان و نقشه برداران آلمان با کمک فتوگرامتری زمین تهیه شد. علاوه بر این ، از شناسایی ماهواره برای تولید نقشه های دقیق تر و دقیق تر استفاده شده است. عکسهای هوایی همراه با سایر روشهای مشاهده علمی برای نظارت بر تأثیرات تغییرات آب و هوایی بر محیط هیمالیا – به ویژه رکود یخچالهای طبیعی – استفاده شده است.
کوهنوردی هیمالیایی در دهه ۱۸۸۰ با یک بریتانیای به نام دبلیو-دبلیو گراهام آغاز شد. گراهام ، ادعا می کرد در سال ۱۸۸۳ چندین قله را صعود کرده است. اگرچه گزارش های وی با شک و تردید پذیرفته شد ، اما این گزارش ها باعث ایجاد علاقه به رشته کوه هیمالیا در میان دیگر کوهنوردان اروپایی شدند. در اوایل قرن ۲۰ تعداد اعزام های کوهنوردی به طور قابل توجهی به رشته قراقوروم و به کوماون و سیکیم هیمالیا افزایش یافت.
بین جنگ های جهانی اول و دوم ، یک ترجیح ملی خاص برای قله های مختلف ایجاد شد: آلمانی ها در نانگاپاربات و کانگچن جونگا ، آمریکایی ها در K2 (در قراقوروم) و انگلیسی ها در کوه اورست و ژاپنی ها در ماناسلو متمرکز شدند. تلاش ها برای صعود اورست از سال ۱۹۲۱ آغاز شد و حدودا دوازده مورد از آنها قبل از موفقیت در ماه مه ۱۹۵۳ توسط کوهنورد نیوزلندی ادموند هیلاری و همنورد تبتی اش تنزینگ نورگی انجام شد. در همان سال یک تیم اتریشی-آلمانی به سرپرستی کارل هرلیخ کوفر به قله نانگاپاربات رسید.
پس از صعود موفقیت آمیز بر قله های بلند رشته کوه هیمالیا ، کوهنوردان به دنبال چالش های بیشتری برای آزمایش مهارت ها و تجهیزات خود بودند. برخی تلاش کردند تا با مسیرهای دشوارتری به قله ها برسند ، در حالی که برخی دیگر با کمترین میزان ابزار یا بدون استفاده از اکسیژن کمکی به بالاترین ارتفاعات صعود کردند. دسترسی آسانتر به کوهها تعداد فزاینده ای از کوهنوردان و کوهپیماها را به این منطقه می آورد – فقط هر ساله صدها تن تلاش میکنند تا اورست را صعود کنند.
در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم ، تعداد سالانه سفرهای کوهنوردی و تورهای گردشگری به هیمالیا به قدری زیاد بود که در برخی مناطق با از بین بردن زندگی گیاهان و حیوانات و با پشت سر گذاشتن مقدار رو به رشد زباله همراه بود. علاوه بر این ، افراد بیشتری در چنین محیط بسیار خطرناکی در معرض خطر قرار گرفتند. همانطور که در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاد ، زمانی که بیش از ۴۰ کوهنورد خارجی در طوفان برفی در نزدیکی آناپورنا از بین رفتند.
برای یادکرد و
آگاهییابی از جایگاه استورهای و تاریخی کوه دماوند، همایشی با نام
«دماوند و سلسلههای اساتیری ایران» بهدستیاری انجمن توانمندیها و خدمات و
توسعهی گردشگری ایران برگزار شد. رویکرد این همایش، جاذبههای گردشگری
شهرستان دماوند بود.
سیدحسن امین، حقوقدان و تاریخشناس، از
سخنرانان همایش بود. او در آغاز به این نکته اشاره کرد که پیشینیان میان
استوره و تاریخ جدایی (:فرق) نمیگذاشتند و هر دو را به یک معنا میگرفتند.
آنان سرگذشت پادشاهان پیشدادی و کیانی را تاریخ ایران قلمداد میکردند. او
در ادامه با پرداختن به سرگذشت کاوهی آهنگر و دادخواهی او گفت: «پس از
کشف آهن طبقهی برگزیدهای در جامعه پدید آمد که صنعتگر بودند و این
توانایی را داشتند که از ابزاری استفاده کنند که برای دیگران غیرعادی بود.
بهسبب همین برگزیدگی آهنگران بود که ضحاک از کاوه خواست تا گواهینامهی
او را امضا کند. این که کاوه در برابر ضحاک میایستد و از خواهش او سرباز
میزند، نشان از جایگاه اجتماعی ممتاز کاوه دارد».
امین افزود: «کاوه
چنین شخصیتی بود. اما در تمدن ایرانی او را به نام کسی میشناسند که
پایداری کرد و در برابر ستم ایستاد. این نشان میدهد که استورههای ما
ایستا نیستند و معنا و مفهومی را با خود میآورند که با پیشرفت جامعه مفهوم
و بازشناختشان (:تاویلشان) دگرگون میشود. اثربخشی ویژگی استورههای
ایرانی است».
دماوند استورههای ایران را بهدوش میکشد
امین با اشاره به این که استورههای ایران با دماوند پیوند دارند، گفت:
«دماوند همهی اساتیر ایران را بردوش کشیده است. یک نمونهی آن رفتن مادر
فریدون، فرانک، به کوه دماوند است. فریدون از شیر گاو برمایه مینوشد و
پرورش پیدا میکند. گاو، اشاره به پروریدن و پرستاریکردن است».
امین
در پایان سخنانش، تاریخ انسان را به چهار دوره بخشبندی کرد و گفت: «نخستین
بخش، استورهای است. انسانها در استورهها قدرتی فرابشری دارند. دورهی
دوم، دورهی ادیان است. از این دوره که بگذریم به مرحلهی فلسفه میرسیم و
بخش چهارم نیز روزگار چیرگی علم است. اما در هر چهار دوره، استورهها
جایگاه ویژهی خود را دارند».
در این همایش محمدرضا نعمتی، باستانشناس
و کارشناس میراث فرهنگی، دربارهی پژوهشهای باستانشناسی انجام شده در
دماوند، سخن گفت. به گفتهی او، نخستین کاوش فراگیر در شهرستان دماوند در
سال 1380 انجام شد و 159 اثر تاریخی و فرهنگی بهدست آمد. در میان آن
یافتهها، هیچ اثری به پیش از هزارهی نخست پیش از میلاد بازنمیگردد. اما 7
اثر مربوط به هزارهی اول، یا عصر آهن، است؛ از دورهی ماد و هخامنشی اثری
یافت نشده است و 9 اثر مربوط به دورهی اشکانی و ساسانی، و 31 اثر نیز از
سدههای نخست اسلامی است.
نعمتی در ادامه افزود: «در سال 1384 پروژهای
به نام پژوهشهای دیرینانسانشناسی در گسترهی یزد، آمل و دماوند انجام
شد. در این پروژه یک محوطه در روستای اوچونک، در جنوب شرقی شهر دماوند و 4
محوطه در روستای مغانک، در 50 کیلومتری جنوب شرقی دماوند، کاوش شد. این
محوطههای روبازِ 200 هزار تا 40 هزار ساله، دورهی پارینهسنگی میانی را
دربرمیگیرند. روباز بودن محوطهها نشان میدهد انسانهای نئاندرتال این
گستره، در غارها زندگی نمیکردهاند».
نعمتی یافتههای باستانشناسی
محوطهها را گورههایی دانست که از دورههای اشکانی و ساسانی بهجای
ماندهاند. یک گور نیز سردابهای و به شکل دستکند است که فضای مرکزی دارد و
3 گور در پیرامون آن دیده میشود. هر سکو دارای استودانی است که هرگاه
تدفین دوبارهای انجام میشده اسکلتهای پیشین را گِرد میکردند و
استخوانها را درون استودانها میریختند.
نعمتی در پایان دربارهی
اشیایی که در کاوشها بهدست آمده است گفت: «یافتههای درون سردابه نشان
میدهد که آن گور از آنِ کسی بوده است که پایگاه اجتماعی برجستهای داشته
است. در این گور تکوکی (:ظرفهایی که به شکل جانوران ساخته میشدند) به شکل
چکمه یافت شده که مانند آن را هیچ کجای ایران نداریم. پیسوز سفالی،
آبخوریها، کوزهها، پیمانهها، انگشترهای نقره و آهنی و نمونههای دیگر،
در این کاوشها بهدست آمدهاند. گردنبندی شیشهای نیز درمیان آنها هست
که در آن از یک لایه طلا استفاده شده است».
استورههای ایرانی سازندگان فرهنگ و تمدن هستند
گام دیگر همایش، سخنرانی امیر عبدیپور، از بنیاد جهانی نوروز، بود. او به
نقش استورهها در ساخت فکری جامعه اشاره کرد و گفت: «اساتیر یک پیام اساسی
با خود دارند و آن اثرگذاری آنها در جامعه است. اگر جامعهای پیشینهی
باستانی و تاریخی دارد به این معنا نیست که دارای تمدن هم است. چرا که
تمدن، ساختمان یک اندیشه است. اگر تاریخ، اندیشه را به انسان ارمغان نکند،
تمدن بهشمار نمیآید».
عبدیپور افزود: «استورههای امروز و دیروز با
هم تفاوت دارند. استورههای کهن، تکاندهندگان فضیلتها در جان انسان
هستند. اما استورههای امروز از قدرت انسانهایی برمیخیزد که
تولیدکنندگان نرمافزارند. استورهها در ایرانزمین، تمدن و فرهنگی را
ساختهاند. پس میتوانیم با قدرت به آنها تکیه کنیم. استورههای ایرانی
فضیلت را به ما نشان دادهاند. رستم، عدالتخواهی را پدید آورد و آرش، قدرت
را. پس جامعهی ایران همیشه زنده خواهد ماند چرا که میتواند تولیدکنندهی
استوره باشد».
سخنران پایانی همایش، عباس محمدی آملی، از انجمن
دوستداران کوه دماوند، بود. او در سخنان کوتاهی گفت: «امروز کوه دماوند تنی
رنجور و بیمار دارد. دستدرازیها بیدریغ و غیرمسوولانه، حفر معادن،
برداشت بیرویه از مرتعها، کشیدن جاده و بسیاری تخریبهای زیستمحیطی
دیگر، به این زیباترین کوه مخروطی جهان آسیبهای فراوانی زده است. انجمن ما
تلاش بسیاری کرده است تا بتواند بخش ناچیزی از این دشواریها را از سر راه
بردارد».
آموزههای باستانی ایران با دماوند پیوند دارد
کیوان
سالمیفیه، دبیر همایش، در آغاز نشست به پیوستگی دماوند با اساتیر ایرانی
پرداخت و گفت: «دماوند با استورههای ایرانی درآمیخته است. منوچهر، آرش
شواتیر و بسیاری از یلان ایرانی با این کوه پیوستهاند. دماوند جایگاه
سیمرغ است و جایگاه نخستین مهاجران آریایی به سرزمین ایران. در اساتیر
ایران و در شاهنامه آمده است که کیومرث، نخستین انسان و پادشاه، اهل دماوند
بود. در یشتهای اوستا نیز چنین آمده است که دماوند منزلگاه میترا، ایزد
مهر، است. در بهمنیشت نیز گفته شده است که فریدون ضحاک را در دماوند دربند
کرد. در بندهش نوشته شده که ضحاک باید تا پایان جهان در دماوند زندانی
باشد».
سالمیفیه، در پایان گفت: «دماوند تسخیرناپذیر و رمزآلود، از
آغاز تا پایان جهان نقش دارد. همهی آموزههای باستانی ایران با دماوند
درمیآمیزد».
در این همایش سودابه پوراحمدی به روایتگری داستان کاوه
آهنگر پرداخت و محمود کرمانی، نوازندهی سهتار، قطعههایی از موسیقی سنتی
را اجرا کرد. در پایان همایش نیز از سخنرانان و کسانی که یاریگر انجمن
توانمندیها بودهاند، سپاسداری شد. علیرضا حاجیاشرفی، از پایهگذاران
انجمن توانمندیها، یادبودها را پیشکش کرد.
شهرزاد مفرد گردانندگی این نشست را بردوش داشت.
همایش ملی «دماوند و سلسلههای اساتیری» در روز دوشنبه 23 دیماه 1398 در
تالار همایشهای اسلامی موزهی ملی ایران برگزار شد. انجمن توانمندیها و
خدمات توسعهی گردشگری ایران و کمیتهی پژوهشی جامعهی راهنمایان
ایرانگردی و جهانگردی، برگزارکنندهی این همایش بودند. موزهی ملی ایران،
سازمان میراث فرهنگی، بنیاد جهانی نوروز، انجمن کوهنوردی ایران، بنیاد
فرهود، آژانس گردشگری آوایصبح و انتشارات زرینمهر، همراهان و
هماهنگکنندگان همایش یادشده بودند.
نقل از : تارنمای خبری زرتشتیان
http://amordadnews.com/content/9042/0/
بانوان بدلیل آناتومی خاصی که از نظر استخوانها و عضلات دارند نسبت به مردان بیشتر نیازمند پرداختن مستمر به برخی ورزشها از جمله کوهنوردی و پیاده روی هستند .
چراکه مقدار آب و چربی در بدن بانوان بطور طبیعی ۱۵ درصد بیشتر از آقایان است و
همچنین به دلیل مسائل ناشی از بارداری و زایمان ، مقداری از کلسیم بدن
آنها به جنین منتقل شده و این امر زمینه ابتلای آنها به درگیری های
استخوانی و آرتروز در میانسالی را فراهم می کند . همچنین بعلت کم تحرکی
بانوان درصد ابتلا به چاقی آنها بیشتر از مردان است . بدین منظور به جهت
پیشگیری از پوکی استخوان و دردهای عضلانی در سالهای پس از دوره جوانی ،
ضرورت دارد که از سنین جوانی با ورزشهایی که سیستم اسکلتی آنها را مستحکم
تر کرده و مقاومت بدنشان را نسبت به بروز برخی از بیماریها بیشتر می کند
همگام گردند .
کوهنوردی
یکی از مهمترین ورزشهایی است که می تواند سیستم عصبی ، اسکلتی بدن بانوان
را تقویت و مقاوم کند زیرا در جریان کوهنوردی میزان بازدهی قلبی افزایش
یافته و مقدار خون در عضلات را ۲۰ برابر افزایش می دهد و همین موضوع سبب می
شود که در آغاز ، چربی های زیر جلدی و سطح روده های آنان جذب و از طریق
تولید حرارت و تعرق از بدن خارج شوند و سپس ذرات چربی که در درون عروق رسوب
می کند حرکت کرده و احتمال بروز بیماریهایی چون ازدیاد چربی خون ، فشار
خون و یا بیماری نقرس به حداقل میرسد . در اینصورت به وضوح در مییابیم که
در اثر استمرار ورزش و کوهنوردی ، علاوه بر اینکه کلیه چربیهای اضافی رسوب
شده ، در بدن تجزیه و از بین می روند بلکه تعدادی عروق جدید در عضلات آنان
ایجاد شده که خون رسانی و انتقال اکسیژن به کلیه نقاط بدن را تسهیل و آنان
را شاداب ، پرتحرک و تندرست می کند .
برای اینکه به ثمرات مفید کوهنوردی دست یابید می بایست این ورزش را بطور مستمر انجام دهید و اگر در برخی از هفته ها به دلیلی قادر به کوهنوردی نبودید از طریق پیاده روی در پارکها و مسیرهای خیابان سعی کنید اندام ورزشی خود را حفظ نمایید و یا اینکه با نرمشهای روزانه در صبح و عصر ، به تقویت عضلات خویش بپردازید . تمرینات سنگین ورزشی خصوصا تمرین با وزنه های سنگین برای بانوان به هیچ عنوان تجویز نمی شود در مقابل هفته ای یکبار رفتن به سونا و شنا کردن در استخر تاثیر ورزش بر اندامها را دو چندان میکند . باید به این نکته هم توجه داشت که همیشه ورزش در کنار تغذیه درست جوابگو است ، پس داشتن یک برنامه غذایی متناسب با اقتصاد و رژیم خانواده کاری بسیار مفید تلقی می شود . در این میان می توانید ساعتی هم دوچرخه سواری یا استفاده از دستگاه دو ثابت ( تردمیل ) بهره برداری کنید . بهترین برنامه کوهنوردی آن است که فرد کوهنورد ، ماهانه یکبار به ارتفاعات بالای ۳۰۰۰ متر ( در هوای رقیق ) صعود نمایید و در حد فاصل هر ماه نیز در ایام تعطیل به تپه ها و کوهپایه ها صعود کند . زیرا در جریان کوهنوردی از انتهای اعصاب سمپاتیک مقادیر زیادیهورمونهای آدرنالین و نورآدرنالین ترشح میشود که در تنظیم گردش خون در عروق و پمپاژ قلبی نقشی بسزا دارند و از طرفی دیگر هورمونهای تسکینی زیادی نیز ترشح می شود که » آنکفالین « و آندورفین « و » سروتونین « نام دارند.این هورمونها با اثرات ضد درد و ایجاد طراوت و شادابی خود سبب میشوند کوهنوردان در تمام ایام روز دارای چهره بشاش و خندان و اراده ای استوار و آسایشی فراتر از دیگران باشند . شایان ذکر است که در مواقع خطر مغز بصورت خودکار هورمون آدرنالین را بمقدار زیاد تولید می کند و این در ورزشهایی نظیر سنگنوردی / یخ نوردی / ورزشهای پروازی و هیجانی به مراتب بیشتر می باشد . در آمارهای پزشکی که از تحقیقات دانشمندان بدست آمده است کاملا ثابت شده بانوانی که در طول زندگی علاقمند به ورزش بوده اند و تمرینات مداوم ورزشی را به صورتهای مختلفی انجام داده اند دارای طول عمری ۳۰ درصد بیشتر از زنانی بوده اند که کمتر تحرک داشته و در نتیجه دارای اندامی چاق و کم تحرک شده اند . همچنین بر اساس همین تحقیقات بروز بیماری های روحی و روانی و آترواسکروز عروق کرونرو قلب و دیابت و فشار خون و آرتروز اندامهای بدن و بیماری های گوارشی ، در زنان ورزشکار نادر و یا اصلا مشاهده نمی شود ، در عوض در زنانی که از تحرکات ورزشی دوری جسته و تمایل به زندگی ماشینی و کم تحرک امروزی را دارند و یا اینکه آلوده به سیگار و سایر مواد افیونی و الکل هستند میزان شیوع بیماریهای ذکر شده بسیار فراوانتر از زنان ورزشکار و پرتحرک است ، زیرا در این گروه از بانوان مکانیسم تعادلی بین هیدرات های کربن و کلسترول و پورتئینها و ویتامینها مختل شده و حرکات دودی روده ها نیز به کندی صورت گرفته و آنان را به بیماریقلبی عروقی و گوارشی سوق می دهد . . .
اورست گرمتر و آلودهتر میشود
بلندترین قله جهان نیز گرفتار مداخله بشری در طبیعت شده است. بنا به پژوهشهای یک دانشمند آمریکایی، کوه اورست و قلههای دور و بر آن به شکل فزایندهای در حال آلودهتر شدن و گرمتر شدن است.
جان آل، استاد دانشگاه وسترن واشنگتن و تیم دانشمندان او در حال آزمایش برفهای اورست و قلههای اطراف آن و نیز پوشش گیاهی بر دامنههای این منطقه هستند.
آل سهشنبه پس از بازگشت از کوهستان گفت که آنها آلودگی بسیار زیادی مدفون زیر برف یافتند و برف پس از آزمایش آنها به شکل شگفتآوری تیره بود.
به علاوه، یخچالهای طبیعی آنجا با نرخی هشداردهنده ذوب میشوند و این مسأله جان کوهنوردان را نیز به خطر میاندازد.
دانشمندان گفته اند که پس از بازگشت به ایالات متحده دادهها را تحلیل خواهند کرد.