برای یادکرد و
آگاهییابی از جایگاه استورهای و تاریخی کوه دماوند، همایشی با نام
«دماوند و سلسلههای اساتیری ایران» بهدستیاری انجمن توانمندیها و خدمات و
توسعهی گردشگری ایران برگزار شد. رویکرد این همایش، جاذبههای گردشگری
شهرستان دماوند بود.
سیدحسن امین، حقوقدان و تاریخشناس، از
سخنرانان همایش بود. او در آغاز به این نکته اشاره کرد که پیشینیان میان
استوره و تاریخ جدایی (:فرق) نمیگذاشتند و هر دو را به یک معنا میگرفتند.
آنان سرگذشت پادشاهان پیشدادی و کیانی را تاریخ ایران قلمداد میکردند. او
در ادامه با پرداختن به سرگذشت کاوهی آهنگر و دادخواهی او گفت: «پس از
کشف آهن طبقهی برگزیدهای در جامعه پدید آمد که صنعتگر بودند و این
توانایی را داشتند که از ابزاری استفاده کنند که برای دیگران غیرعادی بود.
بهسبب همین برگزیدگی آهنگران بود که ضحاک از کاوه خواست تا گواهینامهی
او را امضا کند. این که کاوه در برابر ضحاک میایستد و از خواهش او سرباز
میزند، نشان از جایگاه اجتماعی ممتاز کاوه دارد».
امین افزود: «کاوه
چنین شخصیتی بود. اما در تمدن ایرانی او را به نام کسی میشناسند که
پایداری کرد و در برابر ستم ایستاد. این نشان میدهد که استورههای ما
ایستا نیستند و معنا و مفهومی را با خود میآورند که با پیشرفت جامعه مفهوم
و بازشناختشان (:تاویلشان) دگرگون میشود. اثربخشی ویژگی استورههای
ایرانی است».
دماوند استورههای ایران را بهدوش میکشد
امین با اشاره به این که استورههای ایران با دماوند پیوند دارند، گفت:
«دماوند همهی اساتیر ایران را بردوش کشیده است. یک نمونهی آن رفتن مادر
فریدون، فرانک، به کوه دماوند است. فریدون از شیر گاو برمایه مینوشد و
پرورش پیدا میکند. گاو، اشاره به پروریدن و پرستاریکردن است».
امین
در پایان سخنانش، تاریخ انسان را به چهار دوره بخشبندی کرد و گفت: «نخستین
بخش، استورهای است. انسانها در استورهها قدرتی فرابشری دارند. دورهی
دوم، دورهی ادیان است. از این دوره که بگذریم به مرحلهی فلسفه میرسیم و
بخش چهارم نیز روزگار چیرگی علم است. اما در هر چهار دوره، استورهها
جایگاه ویژهی خود را دارند».
در این همایش محمدرضا نعمتی، باستانشناس
و کارشناس میراث فرهنگی، دربارهی پژوهشهای باستانشناسی انجام شده در
دماوند، سخن گفت. به گفتهی او، نخستین کاوش فراگیر در شهرستان دماوند در
سال 1380 انجام شد و 159 اثر تاریخی و فرهنگی بهدست آمد. در میان آن
یافتهها، هیچ اثری به پیش از هزارهی نخست پیش از میلاد بازنمیگردد. اما 7
اثر مربوط به هزارهی اول، یا عصر آهن، است؛ از دورهی ماد و هخامنشی اثری
یافت نشده است و 9 اثر مربوط به دورهی اشکانی و ساسانی، و 31 اثر نیز از
سدههای نخست اسلامی است.
نعمتی در ادامه افزود: «در سال 1384 پروژهای
به نام پژوهشهای دیرینانسانشناسی در گسترهی یزد، آمل و دماوند انجام
شد. در این پروژه یک محوطه در روستای اوچونک، در جنوب شرقی شهر دماوند و 4
محوطه در روستای مغانک، در 50 کیلومتری جنوب شرقی دماوند، کاوش شد. این
محوطههای روبازِ 200 هزار تا 40 هزار ساله، دورهی پارینهسنگی میانی را
دربرمیگیرند. روباز بودن محوطهها نشان میدهد انسانهای نئاندرتال این
گستره، در غارها زندگی نمیکردهاند».
نعمتی یافتههای باستانشناسی
محوطهها را گورههایی دانست که از دورههای اشکانی و ساسانی بهجای
ماندهاند. یک گور نیز سردابهای و به شکل دستکند است که فضای مرکزی دارد و
3 گور در پیرامون آن دیده میشود. هر سکو دارای استودانی است که هرگاه
تدفین دوبارهای انجام میشده اسکلتهای پیشین را گِرد میکردند و
استخوانها را درون استودانها میریختند.
نعمتی در پایان دربارهی
اشیایی که در کاوشها بهدست آمده است گفت: «یافتههای درون سردابه نشان
میدهد که آن گور از آنِ کسی بوده است که پایگاه اجتماعی برجستهای داشته
است. در این گور تکوکی (:ظرفهایی که به شکل جانوران ساخته میشدند) به شکل
چکمه یافت شده که مانند آن را هیچ کجای ایران نداریم. پیسوز سفالی،
آبخوریها، کوزهها، پیمانهها، انگشترهای نقره و آهنی و نمونههای دیگر،
در این کاوشها بهدست آمدهاند. گردنبندی شیشهای نیز درمیان آنها هست
که در آن از یک لایه طلا استفاده شده است».
استورههای ایرانی سازندگان فرهنگ و تمدن هستند
گام دیگر همایش، سخنرانی امیر عبدیپور، از بنیاد جهانی نوروز، بود. او به
نقش استورهها در ساخت فکری جامعه اشاره کرد و گفت: «اساتیر یک پیام اساسی
با خود دارند و آن اثرگذاری آنها در جامعه است. اگر جامعهای پیشینهی
باستانی و تاریخی دارد به این معنا نیست که دارای تمدن هم است. چرا که
تمدن، ساختمان یک اندیشه است. اگر تاریخ، اندیشه را به انسان ارمغان نکند،
تمدن بهشمار نمیآید».
عبدیپور افزود: «استورههای امروز و دیروز با
هم تفاوت دارند. استورههای کهن، تکاندهندگان فضیلتها در جان انسان
هستند. اما استورههای امروز از قدرت انسانهایی برمیخیزد که
تولیدکنندگان نرمافزارند. استورهها در ایرانزمین، تمدن و فرهنگی را
ساختهاند. پس میتوانیم با قدرت به آنها تکیه کنیم. استورههای ایرانی
فضیلت را به ما نشان دادهاند. رستم، عدالتخواهی را پدید آورد و آرش، قدرت
را. پس جامعهی ایران همیشه زنده خواهد ماند چرا که میتواند تولیدکنندهی
استوره باشد».
سخنران پایانی همایش، عباس محمدی آملی، از انجمن
دوستداران کوه دماوند، بود. او در سخنان کوتاهی گفت: «امروز کوه دماوند تنی
رنجور و بیمار دارد. دستدرازیها بیدریغ و غیرمسوولانه، حفر معادن،
برداشت بیرویه از مرتعها، کشیدن جاده و بسیاری تخریبهای زیستمحیطی
دیگر، به این زیباترین کوه مخروطی جهان آسیبهای فراوانی زده است. انجمن ما
تلاش بسیاری کرده است تا بتواند بخش ناچیزی از این دشواریها را از سر راه
بردارد».
آموزههای باستانی ایران با دماوند پیوند دارد
کیوان
سالمیفیه، دبیر همایش، در آغاز نشست به پیوستگی دماوند با اساتیر ایرانی
پرداخت و گفت: «دماوند با استورههای ایرانی درآمیخته است. منوچهر، آرش
شواتیر و بسیاری از یلان ایرانی با این کوه پیوستهاند. دماوند جایگاه
سیمرغ است و جایگاه نخستین مهاجران آریایی به سرزمین ایران. در اساتیر
ایران و در شاهنامه آمده است که کیومرث، نخستین انسان و پادشاه، اهل دماوند
بود. در یشتهای اوستا نیز چنین آمده است که دماوند منزلگاه میترا، ایزد
مهر، است. در بهمنیشت نیز گفته شده است که فریدون ضحاک را در دماوند دربند
کرد. در بندهش نوشته شده که ضحاک باید تا پایان جهان در دماوند زندانی
باشد».
سالمیفیه، در پایان گفت: «دماوند تسخیرناپذیر و رمزآلود، از
آغاز تا پایان جهان نقش دارد. همهی آموزههای باستانی ایران با دماوند
درمیآمیزد».
در این همایش سودابه پوراحمدی به روایتگری داستان کاوه
آهنگر پرداخت و محمود کرمانی، نوازندهی سهتار، قطعههایی از موسیقی سنتی
را اجرا کرد. در پایان همایش نیز از سخنرانان و کسانی که یاریگر انجمن
توانمندیها بودهاند، سپاسداری شد. علیرضا حاجیاشرفی، از پایهگذاران
انجمن توانمندیها، یادبودها را پیشکش کرد.
شهرزاد مفرد گردانندگی این نشست را بردوش داشت.
همایش ملی «دماوند و سلسلههای اساتیری» در روز دوشنبه 23 دیماه 1398 در
تالار همایشهای اسلامی موزهی ملی ایران برگزار شد. انجمن توانمندیها و
خدمات توسعهی گردشگری ایران و کمیتهی پژوهشی جامعهی راهنمایان
ایرانگردی و جهانگردی، برگزارکنندهی این همایش بودند. موزهی ملی ایران،
سازمان میراث فرهنگی، بنیاد جهانی نوروز، انجمن کوهنوردی ایران، بنیاد
فرهود، آژانس گردشگری آوایصبح و انتشارات زرینمهر، همراهان و
هماهنگکنندگان همایش یادشده بودند.
نقل از : تارنمای خبری زرتشتیان
http://amordadnews.com/content/9042/0/
۱. حتی اگر ساعت غروب آفتاب رو هم بدونید، ممکنه هوا زودتر از اونی که توقع دارید تاریک بشه. آسمان پوشیده از ابر یا شرایط پیشبینی نشده آب و هوایی میتونن موجب تاخیر در حرکتتون بشن.
۲. میدونید دارید کجا میرید؟ پس شاید اطلاع ندارید که چقدر دیگه به پایان برنامه مونده. مطمئن بشید که قبل از شروع برنامه، برنامه ریزی درستی برای مسیر دارید.
۳. اصلا این موضوع رو که با چه سرعتی میتونید یک مسافت زیاد رو کوهپیمایی کنید دست کم نگیرید. خصوصا اگر باتجربه نیستید. در مورد آمادگی جسمانی، شناخت عوارض محیط پیرامون مسیر و میزان مسیری که میتونید طی کنید کاملا با خودتون صادق باشید.
۴. هر چقدر هم که منبع روشنایی باهاتون باشه بازم کافی نیست. در واقع هر عضو تیم باید هدلایت همراه داشته باشه، حتی اگر تصمیم به بازگشت قبل از تاریک شدن هوا داشته باشید. باطری اضافه رو هیچوقت فراموش نکنید.
۵. مطمئن باشید که تجهیزات مناسب به همراه دارید. بعنوان مثال: لباس گرم اضافه و سوت برای مواقع درخواست کمک.
۶.مسیر رو گم نکنید. همیشه نقشه و قطب نما رو همراه داشته باشید و طرز استفاده ازشون رو یاد بگیرید. ممکن ترجیح بدید از ابزار گوشی های هوشمند بخواید استفاده کنید، اما هرگز صرفا به ابزار دیجیتال متکی نباشید.
۷. قبل از شروع برنامه، مطمئن بشید موبایلتون کاملا شارژ هست و همیشه در مواقع عکاسی نیم نگاهی به میزان باقی مانده شارژ تلفن همراهتون داشته باشید. شما با یه موبایل بدون شارژ نمیتونید درخواست کمک بدید.
۸. اگر به زمان تاریکی هوا نزدیک هستید، اطرافتون رو کاملا بررسی کنید و تا فرصت واسه دیدن عوارض هست، موقعیت دقیق خودتون رو پیدا کنید. قطب نماتون رو بیرون بیارید و مطمئن بشید مسیر درست رو دنبال میکنید.
۹. درخواست کمک باید آخرین مرحله از کارتون باشه، اما اگر توی دردسر افتادید برای درخواست دیر اقدام نکنید. اگر گروه های امدادی دیر برسن، نمیتونن کمکی کنن.
درخواست کمک
در مواقع درخواست کمک، حتما از مراکزی که امداد کوهستان دارن تقاضای کمک کنید. چون گروه های امدادی شهری برای صعود کوه و صخره دوره ندیدن و تجهیزات مورد نیاز این کار رو هم ندارن.
www.shirazjavanclub.com
ترجمه: شاهپور امرالهی
منبع: thebmc.co.uk
کارگروه کوهنوردی باشگاه شیرازجوان
هم هوایی نیازی ضروری است شاید شما از آن دسته کوه نوردانی باشید که
سالی چندبار پا بر دامنه ها می گذارید و البته در آن معدود دفعات نیز سعی
دارید تا قله ای مرتفع در اطراف شهرتان را صعود نمائید.
شاید هم کوه نوردی حرفه ای باشید که هر چند سال یکبار به قلل مرتفع خارج از کشورتان صعودهایی را تدارک می بینید.
چیزی که در میان تمامی انسانها در صعود به قلل مرتفع مشترک است نیاز ی است که به تطابق با ارتفاع یا هم هوایی acclimatizationn دارند. در واقع هر انسانی که قصد صعود به ارتفاعی بیش از ارتفاع محل زیست خود را دارد نیاز است تا ابتدا خود را از لحاظ آمادگی جسمانی به حدی مطلوب برساند. بخشی از این افزایش آمادگی جسمانی تطابق با ارتفاع یا هم هوایی است.
شیوه های صعود به قلل مرتفع
کوهی را تصور کنید با ۳ مرحله کمپ در ارتفاع بالا, در حالی که کمپ اصلی این کوه نیز در ارتفاعی برابر با بلندترین کوههای محل زندگی ما قرار دارد. بطور مثال کمپ اصلی کوه اورست در ارتفاع ۵۳۶۰ متری است یا کمپ اصلی چوآیو در ۵۶۰۰ متری قرار گرفته. دقت کنید شما قرار است بیش از ۵۰ روز را در ارتفاعی نزدیک به قله دماوند بمانید در حالی که تعداد کمی از روزهای صعودتان را هم بالاتر از کمپ اصلی به سر می برید.
این امر در کوههای کم ارتفاعتر نیز صادق است, مثلا ارتفاع کمپ اصلی کوه پرطرفدار لنین در پامیر ۳۷۰۰ متر است یا کمپ اصلی کوه خان تنگری در تیان شان در ارتفاع۴۰۰۰متری بر پا می شود که درست ارتفاعی است برابر با قلل مرتفع رشته کوههای البرز و زاگرس.
همانطور که می دانیم مهمترین عاملی که ما را نیازمند هم هوایی می کند کمبود فشار سهمی اکسیژن در ارتفاع است. گرچه در هر هوایی و در هر ارتفاعی میزان درصد اکسیژن (۲۱%) تغییری نمی کند اما تعداد مولکول های اکسیژن در هوای رقیق کمتر می شود و در نتیجه بدن برای رفع نیاز خود به اکسیژن, به تلاش بیشتری می پردازد. همین مسئله ساده توجیه گر نیاز بدن به تطابق با ارتفاع بالا است.حال نخستین واکنش بدن در مقابله با این کمبود اکسیژن افزایش تعداد تنفسها به شکل ارادی یا غیر ارادی است, نکته ای که بخصوص در یکی دو شب نخست اقامت در کمپ اصلی و بویژه هنگام خواب با آن مواجه خواهیم شد.
گرچه عوارض ارتفاع گاها تنها به همین مورد خلاصه نشده و علاوه بر افزایش تعداد تنفس شاهد: بی اشتهایی، تهوع و استفراغ, خستگی و ضعف, گیجی و سردرد, بی خوابی (قطع و وصل تنفسی) , عدم تشخیص صحیح, خواب های آشفته و … نیز خواهیم بود.
آغاز هر صعودی باید همراه باشد با لمس ارتفاع بالاتر و بازگشت به کمپ پائینتر. در واقع این شیوه تاییدی است بر اصل صعود به ارتفاع بالا، خواب در ارتفاع پایین. باید بدانیم تاثیر لمس کمپ بالا همراه است با افزایش گلبولهای قرمز جهت اکسیژن گیری بهتر. این نکته که همراه است با افزایش غلظتهای هماتوکریت و هموگلوبین ضرورتا نمی تواند مفید باشد, چرا که افزایش غلظت خون از عوازض آن است.
در هر صورت بدن این آمادگی را دارد روز بعد یا روزهای بعد برای شب مانی در ارتفاع بالاتری کمپ اصلی را ترک نماید. این روند تا لمس آخرین کمپ باید ادامه یابد, یعنی لمس کمپ بالاتر, بازگشت برای شب مانی به کمپ پائین و مجددا روز بعد صعود برای شبمانی به کمپ بالاتر. بدین شکل با لمس آخرین کمپ و بازگشت به کمپ اصلی پروسه هم هوایی به انتها خواهد رسید.
اینک پس از چند روز استراحت در کمپ اصلی و تغذیه بهتر می توانید با اتکال به وجود کمپهای بالاتر صعود نهایی را به شکل پله ای و کمپ به کمپ آغاز نمائید.
الگوهای تجربی در هم هوایی
در مناطق مختلف عموما شاهد شیوه های مختلفی در هم هوایی خواهید بود. به
طور مثال شیوه های هم هوایی روسها با غربیان متفاوت است و ایشان بر اساس
پارامترهای تجربی خود هم هوایی می کنند.
در واقع روسها آن چیزی را که به
عنوان لمس کمپ بالاتر از آن یاد کردیم اجرا نمی کنند و پس از صعود به کمپ
بالا نخستین شب را در آنجا اطراق می نمایند و روز بعد به کمپ پائینتر باز
می گردند. ایشان همچنین معتقدند در صورتیکه فرد پس از یک شب اقامت در
ارتفاع بالاتر دچار مشکل نشد می تواند به ارتفاعی بالاتر صعود و خود را در
ارتفاعی فراتر هم هوا نماید.
البته این حالت هم هوایی تنها تا دو کمپ بالاتر اجرا می شود و در نهایت فرد می باید به کمپ اصلی برای تجدید قوا باز گردد. این روند شاید برای آن دسته از کوه نوردانی که در مکانی بیش از ارتفاع معمول شهرها (۱۵۰۰ متر) زندگی می کنند طبیعی باشد, اما برای سایر کوه نوردان, بخصوص کوه نوردان غربی که در شهرهایی با ارتفع کوتاه ساکن هستند می تواند خطرناک باشد.
سال ۱۹۸۰ راینولد مسنر در صعود انفرادی خود به اورست دوره هم هوایی خود را تنها در مدت ۲ شب و سه روز سپری نمود (البته وی پیش از حضور در تبت دوره ای را بر روی کوه کلیمانجارا به تمرینات بدنسازی و هم هوایی پرداخته بود). در واقع مسنر پس از رسیدن به کمپ اصلی و چند روز اقامت در آنجا به تنهایی به سمت گردنه شمالی در ارتفاع ۷۵۰۰ متر حرکت کرد. وی در بازگشت و با چند روز استراحت مطلق در کمپ اصلی خود را مهیای صعود نهایی به اورست نمود.
وی نهایتا در تلاشی سه روزه توانست از جبهه شمالی به قله اورست دست
یابد, مسنر در بخشی از مسیر صعود با گذر عرضی (تراورس) از راهی نو خود را
به دهلیز شمالی رسانده و از آنجا راهی قله شد.
امروزه کوه نوردانی که
قصد صعود سبکبار (آلپی) را دارند با همین شیوه خود را به اوج هم هوایی
رسانده و در نهایت آماده و مهیای صعود به قلل مرتفع می شوند.
– هنگام رسیدن به کمپ اصلی برای آغاز صعود تعجیل نکنید و ترجیحا یک یا
چند روز نخست را به استراحت بپردازید. این امر بویژه برای کسانیکه قصد صعود
به قلل مرتفع و صعب العبور پامیر و تیان شان را دارند و با بالگرد وارد
کمپ اصلی می شوند الزامی است.
– ارتفاع زدگی عاملی نیست که تنها با صعود
به ارتفاع بالاتر حادث شود, بلکه مهمترین امر در ارتفاع زدگی سرعت زیاد
صعود به ارتفاع بالاتر, شدت بالای فعالیت و میزان زیاد حمل بار می باشد.
– باید بدانیم هر ارتفاعی نیازمند هم هوایی اختصاصی است و برای رسیدن به
هر کمپی می باید پروسه هم هوایی شامل لمس کمپ بالا, بازگشت به کمپ پائینتر
و بعد صعود و شب مانی در کمپ بالاتر را اجرا کنیم.
– در طول دوره هم
هوایی نیاز به شبمانی در کمپ آخر نیست و همان لمس کمپ آخر می تواند بیشترین
تاثیر را در هم هوایی نهایی داشته باشد و باید بدانیم در ارتفاع بالای
۷۰۰۰ متر نه تنها تطابق با ارتفاع معنا ندارد, بلکه پس رفت نیز حادث می
شود.
– تغییرات آب و هوا و خرابی هوا بیشترین نقش را در بهم زدن روند هم هوایی دارد.
– گاهی بدلیل عدم تطابق با ارتفاع, ممکن است نیاز به چند روز اقامت در
کمپ اصلی را پیدا کنید, پس بدون داشتن استرس در از دست دادن زمان, سلامتی
را بر زود هم هوا شدن ارجح بدانید.
– تفاوتهای فردی قابل ملاحظه ای در
توانایی افراد جهت تطابق با ارتفاع وجود دارد. برخی به سرعت با ارتفاع
تطابق می یابند و برخی نیازمند دوره های زمانی طولانی تری برای هم هوایی
هستند.
– پیش از رسیدن به کمپ اصلی و حتی در کشور خود می توانید پروسه هم هوایی
را با صعود به قلل بالای ۴۰۰۰ و ۵۰۰۰ متری در دسترس آغاز کنید. اما باید
بدانید هم هوایی امری است کوتاه مدت (حداکثر دو هفته) و به صرف یک چنین هم
هوائیی نمی توانید در صعود به قلل مرتفع ریسک نمائید و به سرعت به ارتفاعات
بالاتر بروید.
– تطابق با ارتفاع با عدم وجود بیماریهای ناشی از ارتفاع
و بهبود کیفیت خواب مشخص می گردد و به اصطلاح معروف: هر کس در ارتفاع خوب
بخورد و خوب بخوابد, خوب هم هوا شده است.
مصرف فیبر کافی میتواند به کاهش ریسک بیماری قلبی، سکتهی مغزی، چاقی، دیابت نوع دوم و بعضی از اختلالات گوارشی کمک کند. با وجود این همه امتیازاتی که فیبر دارد شاید فکر کنید بیشتر افراد این موضوع را میدانند و سعی میکنند در رژیم غذاییشان به اندازهی کافی فیبر وجود داشته باشد. اما اینطور که تخمین زده شده، کمتر از ۵ درصد آمریکاییها، مقدار توصیه شدهی فیبر روزانه را دریافت میکنند.
میزان توصیه شدهی فیبر مورد نیاز روزانه، ۲۵ گرم برای زنان و حدود ۳۸ گرم برای مردان است. فیبر را میتوانید در غذاهای گیاهی خام پیدا کنید مانند میوهها و سبزیها، غلات سبوسدار، مغزها، دانهها و حبوبات. بیشتر افراد فیبر کافی دریافت نمیکنند چون رژیم غذاییشان بیشتر از غذاهای فرآوری شده تشکیل شده و فیبر بسیار کمی دارد مانند فست فودها، نوشابههای قندی، شیرینیهای بسته بندیشده و اسنکها.
مصرف فیبر کافی ریسک بسیاری از بیماریهای را کاهش داده و به کاهش وزن و حفظ آن کمک زیادی میکند. مطالعات گوناگونی وجود دارد که نشان میدهد بین مصرف فیبر زیاد و کاهش ریسک چاقی ارتباط تنگاتنگی وجود دارد.
فیبر باعث میشود بیشتر احساس سیری کنیم و در نتیجه اشتهایمان به مدت طولانیتری خاموش بماند. فیبر همچنین جذب گلوکز در جریان خون را کُند میکند که برای کاهش ترشح انسولین خوب است. چربی شکم، واقعاً مضر است، اما خوشبختانه راههایی برای رها شدن از آن وجود دارد و تحقیقات هم نشان داده مصرف فیبرِ بیشتر میتواند از چربی شکم کم کند.
اما به نظر میرسد تنها یک نوع از فیبر است که از این جهت موثر است؛ فیبر محلول. در این مطلب مجله علم ورزش برایتان توضیح میدهد که فیبر محلول چگونه میتواند در کاهش چربی شکم به شما کمک کند.
دو نوع فیبر وجود دارد؛ فیبر محلول و فیبر غیرمحلول. تفاوت این دو نوع فیبر در چگونگی تعاملشان با آب در بدن است. فیبر غیرمحلول با آب ترکیب نمیشود و بیشتر به عنوان عاملی حجمدهنده به شما کمک میکند تا مدفوع از رودهها راحتتر عبور کند. این نوع فیبر برای رفع یبوست سودمند است.
فیبر محلول، مانند بتاگلوکان، پوستهی اسفرزه (psyllium husk) و گلوکامانان، با آب ترکیب میشوند تا مادهای ژلمانند و چسبناک تشکیل داده و از سرعت فرستادن غذا از معده به روده کم کنند. با این کار مواد مغذی و آب، فرصت بیشتری برای تماس با دیوارهی روده را داشته و در نتیجه بهتر جذب میشوند.
مصرف بیشتر فیبر محلول همچنین به شما کمک میکند چربی شکمتان را آب کنید و دیگر جذب نکنید. مطالعهای که در آن افراد مصرف فیبر محلول را تا ۱۰ گرم در روز افزایش داده بودند معلوم شد احتمال جمع شدن چربی در ناحیهی شکم را تا ۳.۷ درصد کاهش داده بودند.
مطالعات گوناگون دیگری نیز نشان داد آنهایی که فیبر محلول بیشتری مصرف کرده بودند، احتمال اینکه چربی دور شکم داشته باشند برایشان کمتر بوده است. در واقع فیبر محلول از جنبههای مختلف به کاهش چربی شکم کمک میکند.
فیبر محلول به گسترش و گوناگونی باکتریهای روده کمک کرده و باعث کاهش چربی شکم میشود
در قسمتهای تحتانی رودهی بزرگ بیش از ۱۰۰ تریلیون باکتری مفید زندگی میکنند. این باکتریها برخلاف سایر باکتریها، بیضرر بوده و ارتباط متقابل دوستانهای با انسان دارند. ما برای این به این باکتریها منزل داده و غذا در اختیارشان میگذاریم و این باکتریها هم کمک میکنند تا پروسههایی چون تولید ویتامینها و عبور ضایعات انجام شوند.
انواع بسیار مختلفی از باکتریها وجود دارند و هر چه تنوع باکتریهایی که داریم بیشتر باشد، ریسک بیماریهایی چون دیابت نوع دوم، مقاومت به انسولین و بیماری قلبی هم کمتر خواهد بود، البته این بیماریها تنها چند نمونه هستند که نام بردیم.
بسیاری از پژوهشها نشان دادهاند افرادی که فیبر محلول بیشتری مصرف میکنند، انوع بیشتری از باکتریها را در رودههایشان داشته و سالمترند، که هنوز علت دقیق آن مشخص نیست. تحقیق جدید دیگری هم معلوم کرده آنهایی که باکتریهای متنوعتری دارند، احتمال تجمع چربی شکمشان هم کمتر است. برای شفافتر شدن این یافتهها به مطالعات گستردهتری نیاز است.
بدن شما چون نمیتواند فیبر را به تنهایی هضم کند، مقدار بسیار زیادی از آن بدون هیچ تغییری وارد رودهها میشوند. در آنجا، آنزیمهای خاصی توسط باکتریهای مفید ترشح شده که میتوانند فیبر محلول را گوارش کنند. این یکی از شیوههای مهمی است که باکتریهای روده به نفع سلامتی ما عمل میکنند.
فیبر محلول به عنوان یک پریبیوتیک عمل کرده و مواد مغذی مورد نیاز باکتری های خوب را به آنها میرساند. این پروسهی گوارش و پردازش فیبر محلول، تخمیر نام دارد. در فرایند تخمیر، اسیدهای چرب زنجیرهکوتاهی تولید میشوند که نوعی چربی مفید در کاهش چربی شکم است. یکی از شیوههایی که اسیدهای چرب کوتاهزنجیره میتوانند به تنظیم متابولیسم چربیتان کمک کنند، افزایش سرعت چربی سوزی یا کاهش سرعت ذخیرهی چربی است، هر چند چگونگی روی دادن این اتفاق، هنوز کاملاً درک نشده است.
ضمناً پژوهشهای زیاد نشان دادهاند که بین میزان بالای اسیدهای چرب کوتاهزنجیره و کاهش ریسک چربی شکم، ارتباط وجود دارد. در مطالعاتی که در لابراتوار روی جانوران انجام دادهاند، معلوم شد اسیدهای چرب کوتاهزنجیره میتوانند ریسک ابتلا به سرطان کولون را کاهش دهند.
فیبر محلول، یک سرکوبگر قدرتمند اشتها محسوب میشود که در این راه میتوانید روی آن کاملاً حساب کنید. اگر اشتهایتان کم شود، مصرف کالریتان هم کمتر خواهد شد که منجر به کاهش وزن میشود. تئوریهای زیادی وجود دارد که توضیح میدهد فیبر محلول چطور میتواند اشتهایتان را کم کند.
نقلاز: مجله علم ورزش
اورست گرمتر و آلودهتر میشود
بلندترین قله جهان نیز گرفتار مداخله بشری در طبیعت شده است. بنا به پژوهشهای یک دانشمند آمریکایی، کوه اورست و قلههای دور و بر آن به شکل فزایندهای در حال آلودهتر شدن و گرمتر شدن است.
جان آل، استاد دانشگاه وسترن واشنگتن و تیم دانشمندان او در حال آزمایش برفهای اورست و قلههای اطراف آن و نیز پوشش گیاهی بر دامنههای این منطقه هستند.
آل سهشنبه پس از بازگشت از کوهستان گفت که آنها آلودگی بسیار زیادی مدفون زیر برف یافتند و برف پس از آزمایش آنها به شکل شگفتآوری تیره بود.
به علاوه، یخچالهای طبیعی آنجا با نرخی هشداردهنده ذوب میشوند و این مسأله جان کوهنوردان را نیز به خطر میاندازد.
دانشمندان گفته اند که پس از بازگشت به ایالات متحده دادهها را تحلیل خواهند کرد.