مفهوم توسعه پایدار: «استمرار در تولید منابع و استفاده از آن ها به گونه ای باشد که علاوه بر استفاده نسل فعلی، توان استفاده نسل های آتی در معرض خطر قرار نگیرد و به محیط زیست خسارتی وارد نکند».
مفهوم کلی توسعه پایدار از جمله مفاهیمی است که بحث های طولانی درباره معنی آن وجود دارد و از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. اما آنچه در تمامی نظرات به آن اشاره شده، این است که: «استمرار در تولید منابع و استفاده از آن ها به گونه ای باشد که علاوه بر استفاده نسل فعلی، توان استفاده نسل های آتی در معرض خطر قرار نگیرد و به محیط زیست خسارتی وارد نکند». در مفهومی گسترده تر، توسعه پایدار شهری به معنی تغییرات در کاربری زمین در جهت رفع نیازها در زمینه های گوناگون حمل و نقل، مسکن، خوراک و … تاثیر می گذارد و به دنبال نگهداری منابع برای حال و آینده از طریق بهینه کردن استفاده و به حداقل رساندن ضایعات است.
از جمله موضوعاتی که در مبحث توسعه پایدار مورد توجه است، عبارتند از: کاهش آلودگی های زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست و توجه ویژه به مساله بازیافت، کاهش و جلوگیری از توسعه های زیان آوری که به رغم رفع نیاز فعلی شهروندان، آیندگان را با مشکل همراه می کند، از بین بردن شکاف های اجتماعی و اقتصادی شدید میان فقیر و غنی، بهبود اقتصادی، توسعه فرهنگی، اجتماعی و … شهری که برای طولانی مدت قادر به ادامه حیات خود باشد، «شهر پایدار» نامیده می شود. این نکته را نیز باید در نظر داشت که شهر پایدار فقط به تمیز بودن و بقای شهر اشاره نمی کند، بلکه شهری است که انسان به راحتی می تواند در آن زندگی و کسب درآمد کند، امنیت داشته باشد، از زندگی در آن شهر احساس راحتی و رضایت کند و در یک کلام شهر ایده آلی برای زندگی باشد.
یکی از عواملی که می تواند به شدت بر توسعه پایدار شهرها نقش چشمگیری داشته باشد، گردشگری است که در حال حاضر به یک صنعت بسیار مهم تبدیل شده و دارای ابعاد مختلف فرهنگی، زیارتی، سیاحتی، سلامت، شهری و روستایی و… است. قابلیت ها و توانمندی های صنعت گردشگری همچون یک راهکار بسیار موثر است که می تواند شهرها و کشورها را در شرایط بحرانی نیز حمایت و کمک کند. بسیاری از کشورهایی که در شرایط بحرانی مالی قرار گرفته اند، توانسته اند با تمرکز بر گردشگری خود، با بحران های مالی مقابله کنند و وضعیت رو به بهبودی را برای کشور خود رقم بزنند. برای مثال دولت مالزی با جذب ۱۹ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر گردشگر در سال ۲۰۰۸ میلادی، توانست با جلوگیری از اثرپذیری اقتصاد خود از بحران مالی جهان، به جمع مهم ترین کشورهای توریستی جهان بپیوندد و به بقای اقتصادی خود ادامه دهد. این کشور در سال های اخیر با توسعه صنعت توریسم و جذب دانشجویان از نقاط دور و نزدیک به خصوص خاورمیانه، درآمدهای زیادی کسب کرده است.
ترسیم وضعیت ایران
در ایران نیز با کاهش میزان وابستگی اقتصادی کشور به استخراج و صدور نفت، گردشگری می تواند جایگزین مناسبی برای توسعه اقتصادی کشور باشد. کشور ایران با داشتن آثار تاریخی و فرهنگی بی نظیر، جاذبه های اکوتوریسمی و تنوع اقلیمی، وجود دریا، کویر، چشمه های آب گرم، حیات وحش متنوع و منحصر به فرد، جاذبه های گردشگری مذهبی، تنوع گیاهی و جانوری و بسیاری موارد دیگر که می تواند کشور را به یک مقصد گردشگری همیشگی برای توریست ها تبدیل کند، ظرفیت بسیار بالایی در صنعت توریسم دارد و می تواند منبعی بسیار مطمئن در کسب درآمد داشته باشد. ایران با توسعه صنعت توریسم و با ایجاد زیرساخت های مختلف، نظیر جاده و شبکه حمل و نقل و ایجاد امکانات لازم برای گردشگران، می تواند به رشد اقتصادی دست یابد و کیفیت زندگی افراد را نیز ارتقا دهد. رشد و شکوفایی گردشگری موجب ورود ارز به کشور می شود و اشتغال زایی نیز به دنبال آن در کشور افزایش پیدا می کند و در نهایت رفاه کشور نیز بهبود پیدا می کند که نتیجه این عوامل چیزی جز توسعه پایدار کشور نخواهد بود.
نقش برندسازی شهری
برندسازی شهری از جمله موضوعاتی است که در این زمینه می تواند بسیار اثرگذار باشد. با ایجاد جایگاه و تصویر ویژه ای از شهرها در ذهن شهروندان و توریست ها می توان افراد را به اقامت بیشتر در کشور متقاعد کرد. حضور طولانی مدت به معنای ایجاد درآمد بیشتر برای کشور و درآمد بیشتر مستقیما به معنای اثرگذاری بر شرایط اقتصادی یک جامعه است که ایجاد یک فرصت شغلی در صنعت توریسم در مقایسه با دیگر صنایع، نیاز به سرمایه کمتری دارد. در این میان موضوع برندسازی شهری از موضوعات حائز اهمیت و البته جدیدی است که توجه گسترده به آن از زوایای گوناگون موجب شکوفایی و پیشرفت پایدار و سلامت شهرها می شود.
توسعه پایدار صنعت گردشگری نه تنها به تخریب محیط زیست منجر نمی شود، بلکه می تواند به بهترین شکل نیز از آن محافظت کند، رضایت ساکنان و گردشگران را فراهم آورد و تداوم و بقای شهر را برای طولانی مدت حفظ کند.
صنعت گردشگری جایگزین بسیار مناسبی برای تمامی مشاغل و فعالیت هایی است که ممکن است در طولانی مدت یا تمام شوند یا به دلیل تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی دیگر مورد توجه قرار نگیرند؛ در صورتی که گردشگری ازجمله مسائلی است که می تواند همیشگی و مستمر باشد و منافع حاصل از آن به رونق جوامع مختلف کمک کند.
نویسنده: مائده فاضلی/ کارشناس ارشد مدیریت شهری
در پی کاهش میزان بارش برف و باران در پاییز و زمستان سال گذشته و بهار امسال بیم خشکسالی گسترده در جایجای ایران از موضوعهای نگرانکنندهای است که باید بیش از پیش به آن توجه کرد و راهکارهایی برای کاهش آسیبها و پیامدهای ناگوار آن جستوجو کرد.
مدیرکل دفتر کنترل سیلاب و آبخوانداری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری با پافشاری بر اینکه ما باید برای سازگاری با خشکسالی در کشور برنامهریزی کنیم، گفت: یکی از راهکارهای کوتاهمدت مقابله با خشکسالی، صرفهجویی آب است.
ابوالقاسم حسینپور در گفتوگو با ایسنا با اشاره به اینکه شرایط کشور ما بهگونهای است که همواره با مخاطرات خشکسالی و سیل دست و پنجه نرم میکند، اظهار کرد: در چنین شرایطی لازم است که ما بسترهای مدیریت و پیشگیری از خسارات این دو مخاطره را در کشور ایجاد کنیم و البته نگاهی انتزاعی به پدیدههای طبیعی ازجمله سیل و خشکسالی نداشته باشیم.
وی در ادامه با بیان اینکه از دید علمی و فنی و مدیریت حوضههای آبخیز، سیل و خشکسالی دو روی یک سکه هستند و مدیریت این دو پدیده باید بهصورت توامان صورت گیرد، تصریح کرد: ما باید برای کاهش خسارات خشکسالی در زمان ترسالیها چارهای بیندیشیم و با انجام اقدامات پیشگیرانه و زیرساختی ازجمله توسعه آبخیزداری و آبخوانداری توان محیطی را در مواجهه با خشکسالی افزایش دهیم و خسارات آن را بر محیط زیست، جامعه و معیشت مردم به حداقل برسانیم.
حسینپور با پافشاری بر اینکه اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری افزونبر کمک به ما در شرایط خشکسالی، سبب کاهش خسارات سیل هنگام وقوع میشود، گفت: هماکنون منطقههایی که زیر پوشش این عملیات قرار گرفتهاند، آسیبپذیری کمتری در برابر خشکسالی دارند. از سویی دیگر آبخیزداری و آبخوانداری سبب ایجاد تعادل میان ترسالیها و خشکسالیها میشود و از آنجایی که کشور ما نیز شرایط اقلیمی ناپایداری دارد، بایستگی اجرای این پروژهها بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
مدیرکل دفتر کنترل سیلاب و آبخوانداری سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری ادامه داد: یکی از راهکارهای کوتاهمدت مقابله با خشکسالی، بحثهای مرتبط با صرفهجویی آب است. از آنجایی که کشور ما کشور خشک با بارشهای کم است، نیاز داریم که آموزشهایی را بهعموم مردم درخصوص سازگاری با خشکسالی ارایه دهیم. درحال حاضر سفرههای آب زیرزمینی در ایران در شرایطی هستند که نمیتوانند فشار خشکسالی راتاب بیاورد. از اینرو باید با صرفهجویی این فشار را به کمترین اندازه برسانیم.
حسینپور در ادامه با اشاره به اینکه صرفهجویی باید در تمام بخشها مانند کشاورزی، صنعت، مصرف خانگی و… صورت گیرد، گفت: از سویی دیگر ما نباید به آب بهصورت کالایی یکبار مصرف نگاه کنیم چراکه آب پس از استفاده شدن قابلیت تصفیه و بازگشت مجدد به چرخه مصرف را دارد.
وی در پایان با تاکید بر اینکه نیاز است که در کشور بیش از پیش روی موضوعاتی مانند «آب خاکستری» برنامهریزی کنیم، اظهار کرد: چنانچه الگوهای مصرف در کشور ما بهروز رسانی شود و با استفاده از فناوریهای جدید جلوی هدر رفت آب را بگیریم خواهیم توانست که توان محیطی را در مواقع خشکسالی افزایش دهیم. درحال حاضر کشور ما دستکم به رشد سه تا چهار برابری فعالیتهای آبخیزداری و آبخوانداری نیاز دارد. توسعه زیرساختهای آبخیزداری و آبخوانداری برای پیشگیری از سیل و خشکسالی و برای افزایش تابآوری مناطق در برنامهی هفتم توسعه باید مورد توجه ویژه قرار گیرد.
به هر کجا که نگاه کنیم، اخبار ناخوشایندی درباره وضعیت محیط زیست میشنویم. دانشمندان اقلیمشناس به ما میگویند که اکنون کمتر از ۱۰ سال فرصت داریم تا روند بحران اقلیمی را تغییر دهیم. در واکنش به این اخبار، خودمان سعی میکنیم زندگی دوستدار محیط زیست داشته باشیم و تا آنجا که میتوانیم درگیر فعالیتهای زیستمحیطی باشیم. اما وقتی صحبت از تربیت فرزندانمان میشود، تربیت مطابق با ارزشهای محیطزیستی به چه معناست؟
تربیت کودکان آگاه به محیط زیست چیزی بیش از اتخاذ عادتهای دوستدار محیطزیست یا آموزش دادن کودکان در مورد محیط زیست در مدرسه است. موضوع، تربیت نسلی است که به این سیاره اهمیت میدهند و برای احترام به آن، از آن محافظت میکنند و برای آن میجنگند. این کار به معنای روشی برای زندگی، تصمیمگیری آگاهانه و گفتوگو درباره آن به طور منظم است و خوشبختانه چیزی است که ما به عنوان والدین میتوانیم در رفتار روزمره خود به کودکان آموزش دهیم.
سارا رابرتسون-بارنز مادر دو پسر (هفت و هشت ساله) در حومه تورنتو است. او بنیانگذار یک گروه دوستدار محیطزیست در حومه شهر است، کسب و کاری برای توجه بیشتر به محیط زیست و وبلاگی برای مشاوره در مورد آموزش تولید پسماند صفر دارد. او و خانوادهاش وسایل دست دوم، غذای بستهبندی نشده و محلی، رفتوآمد پیاده و گذراندن اوقات فراغت در طبیعت را در اولویت خود قرار میدهند.
از نظر رابرتسون-بارنز ، تربیت کودکان آگاه به محیط زیست «به معنای دیدن چگونگی اتصال همه چیز به طبیعت، درک فرآیندهای طبیعی (مانند چرخه آب و فتوسنتز) و درک نحوه کار سیستمها (مانند زنجیرههای تأمین مواد غذایی، نیروی کار، محل تهیه غذا) و به هم پیوستگی همه آنهاست.
ماریان آریگانلو، متخصص محیط زیست، دانشمند و مادر، عضوی از شبکه محیطزیست اتاوا (OSEAN) و همچنین سازماندهنده فعالیتهای اقلیمی متمرکز برای انجمن کودکان است. از نظر او، تربیت بچههای آگاه به محیطزیست «به این معنی است که به آنها یاد دهید که انتخابهای آنها در زندگی تأثیر مستقیم بر محیط زیست دارد. آگاه ساختن آنها از تعاملات بین طبیعت و محیط زیست مهم است:
«به آنها یاد دهید که ما باید از محیط زیست و طبیعت محافظت کنیم و آن را مسلم ندانیم.»
فرزندپروری سفری است که با سازگاری با نیازهای کودک، در طی مراحل مختلف زندگی، دائماً تغییر میکند. در اینجا چند نکته برای سنین و مراحل مختلف آورده شده است.
برنامهریزی برای استقبال از نوزاد بسیار مهیج است! همزمان این شانس را دارید که از ابتدا گزینههای ساده و سازگار با محیط زیست را انتخاب کنید. اگر سیسمونی میگیرید، زمان مناسبی است تا دیگران خواستههای شما و سبک زندگیتان را بشناسند.
میریام رابکین که در زمینه توسعه بینالمللی کار میکند، بنیانگذار گروه فیسبوکی «والدین برای سیاره زمین» و مادر یک دختر کودک نوپاست. او می گوید:
«در حال حاضر به استفاده از پوشک پارچهای، استفاده از حولههای مرطوب به عنوان دستمال مرطوب، کاهش پلاستیک و تغذیه غذای سالم و ارگانیک فکر میکنیم. اما هر چه کودکم بزرگتر میشود، میخواهم ارزش چیزهایی را که از آنها استفاده میکند (و دوباره استفاده میکند) به او بیاموزم … میخواهم احساس کند به زمین متصل است و به رفتار با حیوانات و گیاهان فکر کند.»
در این سن، کودکان در حال تماشای ما هستند و از کارهای ما یاد میگیرند. این همان جایی است که اقدامات عادی مانند زندگی با تولید کمترین زباله و ضایعات به کار میآید.
آریگانلو میگوید:
«به عنوان مثال، کودک نوپای من میداند که زبالههای ما در چندین ظرف تقسیم میشوند: کمپوست، بازیافتی و یک سطل زباله کوچک غیربازیافتی. او از کمک کردن و مثلا انداختن رول مقوایی دستمال توالت در سطل بازیافت لذت میبرد. همچنین او میداند که وقتی به فروشگاه میرویم، کیفهای پارچهای خود را همراه میبریم.
به گفته آریگانلو:
«بسیاری از آگاهیهای زیست محیطی، مانند بسیاری از موارد در زمینه فرزندپروری، بر اساس مدلسازی صورت میگیرد. هنگامی که فرزندانتان میبینند چه کارهایی انجام میدهید، فکر میکنند این همان کار درستی است که همه مردم باید انجام دهند، بنابراین آنها نیز تمایل به انجام آن پیدا میکنند. شما یک الگوی آموزشی هستید، بنابراین بگذارید بچهها ببینند که مراقب محیط زیست هستید.»
وقتی بچهها مدرسه را شروع می کنند، در ارتباط با خانوادههای مختلف و سبکهای زندگی مختلف قرار میگیرند. آیا همچنان میتوانید ابتکار عمل دوستدار محیطزیست خود را در ارتباط با خانوادههای دیگری که ممکن است سبک مشابهی نداشته باشند ادامه دهید؟ رابرتسون-بارنز می گوید: «بله، با این حال برخی استثناها وجود دارد.» به عنوان مثال، هنگامی که آنها مهمانی تولد برگزار میکند، کیسههای مخصوص بازی با ضایعات کم و بدون پلاستیک استفاده میکند (مثلا آب نبات فله میخرند). اما وقتی پسرانش به مهمانیهای دوستانشان میروند به آنها اجازه میدهد در مورد پذیرش یا امتناع از گرفتن بستهبندیهای پلاستیکی آبنبات خودشان تصمیم بگیرند و البته آنها همیشه بسته پلاستیکی را میگیرند! میخندد:
«وظیفه ما به عنوان والدین این است که به آنها ابزار و دانش دهیم تا وقتی بزرگتر شدند خودشان تصمیم بگیرند و من ایمان دارم که آنها خود به خود شروع به رد این موارد می کنند.»
از رابرتسون-بارنز پرسیدم که آیا فرزندانش هرگز میپرسند که چرا خانوادههای دیگر به همان روش زندگی نمیکنند؟
«بله فکر می کنم این در مورد همه والدین صدق میکند. هر خانوادهای به روشی متفاوت زندگی میکند، خواه در مورد سنتهای فرهنگی یا مذهبی، سبک زندگی و… ما توضیح میدهیم که ما الف و ب و ج را انجام میدهیم و خانوادههای دیگر دال ذال و ر را انجام میدهند و هر دو معتبر هستند. انواع مختلفی برای زندگی وجود دارد و یادگیری از یکدیگر بسیار جالب است.»
نوجوانان ممکن است بخواهند هویتهای مختلف را امتحان کنند، جامعه یا خانوادههایشان را عقب برانند و صدای خود را پیدا کنند. به عنوان مثال، گزارشی جدید درباره انگلستان خاطر نشان کرده که تقریباً نیمی از افراد وگان در این کشور جوانان هستند – از ۱۵ تا ۳۴ سال. و البته جوانان – به ویژه گرتا تونبرگ – نیروی محرک اعتراضات جهانی نسبت به تغییرات آب و هوایی بودهاند.
مانند هر گروه سنی دیگر، در مورد نوجوانان نیز کمک به حفظ فضای گفتوگوی فعال و صادقانه و پا پیش گذاشتن در موارد مهم، ضروری است. به عنوان مثال، اگر نوجوان شما بخواهد یک رژیم غذایی گیاهی را انتخاب کند، مراجعه به یک متخصص مراقبتهای بهداشتی برای اطمینان از اینکه این رژیم تمام نیازهای غذایی او را برآورده میکنند مفید خواهد بود. ممکن است بخواهید برخی از دستورالعملهای جدید را به شکل خانوادگی امتحان کنید و در خرید مواد غذایی و برنامهریزی غذایی به نوجوانتان کمک کنید.
البته نوجوان شما میتواند به راه دیگری برود. رابرتسون بارنز (که خانوادهاش گیاهخوار است) میخندد:
«اگر بدترین کاری که پسرانم برای عصیان انجام میدهند خوردن همبرگر در پلاستیک یکبار مصرف است، اشکالی ندارد!»
گاهی ممکن است احساس کنید اطرافیانتان از ارزشهای محیطی یکسانی برخوردار نیستند، اما بدانید که تنها نیستید! به دنبال گروههایی باشید -بهصورت آنلاین یا حضوری- که میتوانند مشوق، راهنما و پشتیبان باشند. «والدین برای سیاره زمین» یکی از این گروههاست.
آریگانلو می گوید:
«والدین و دوستانی را پیدا کنید که ارزشهای مشابه شما دارند. این کار را برایتان آسانتر میکند و میتوانید یکدیگر را برای ادامه پرورش کودکان شگفتانگیزی که محیطزیست را دوست دارند و میخواهند از آن محافظت کنند، تشویق کنید.»
رابرتسون بارنز پیشنهاد میکند تا حد امکان کودکان را در تصمیمات سازگار با محیط زیست مشارکت دهیم. او میگوید:
«یک بررسی روی زبالهها انجام دهید: در طی یک هفته، هر آنچه را که به زباله میاندازید و بازیافت می کنید، بررسی کنید. سپس بنشینید و در مورد آن صحبت کنید. طوفان فکری راه بیندازید و ببینید که چگونه میتوانید دو یا سه مورد را کاهش دهید و از آنجا شروع کنید.»
پیشنهاد دیگر او این است:
«ناهارهای مدرسه یکی دیگر از فرصتهای خوب برای شروع است، زیرا به بچهها کنترل فرآیند را یاد میدهد. میان وعدههای بدون بستهبندی تهیه کنید؛ مانند چوب شور، میوه خشک، میوه و سبزیجات و غذاهای پخته شده. از آنها بخواهید برای جلوگیری از هدر رفتن غذا به برنامهریزی وعدههای غذایی کمک کنند. آنها را با خود به خرید برسانید و در مورد اینکه چگونه غذا از فروشگاه مواد غذایی به دست ما میرسد صحبت کنید.
تحقیقات نشان داده است که در طبیعت بودن فواید بینظیری برای کودکان و بزرگسالان دارد: این امر میتواند به عملکرد تحصیلی، تمرکز، استرس و خستگی، تابآوری، تمرکز، تعاملات اجتماعی و سلامت کلی روان کمک کند. مطالعات اخیر همچنین نشان داده است که یک رابطه مثبت با طبیعت در دوران کودکی به تقویت عشق به طبیعت در بزرگسالی -همراه با ارزشهای محیطی قوی کمک میکند.
ایده های زیر را در نظر بگیرید:
یک باغ حیاط خلوت – یا حتی یک بالکن گلداندار ایجاد کنید.
طبیعت گردی کنید.
پیک نیک بروید.
پیادهروی کنید یا در جنگل قدم بزنید.
از ساحل دیدن کنید و استخرهای جزر و مدی را جستوجو کنید.
به توتچینی بروید.
به فعالیتهای زمستانی مانند اسکیت روی یخ و اسکی پردازید.
از روی گودالها بپرید.
گلها و برگها را حفظ کنید.
یک خانه پریان با استفاده از گیاهان و عناصر طبیعت درست کنید.
به تماشای ستارگان بروید.
در حیاط پشتی خود اردو بزنید.
با خودتان مهربان باشید.
رابرتسون-بارنز می گوید:
«روش کاملی وجود ندارد. تغییراتی ایجاد کنید که با خانواده، بودجه، زمان و شرایط فردی شما سازگار باشد.»
رابکین میگوید:
«ببینید کجا هستید، چه چیزی بیشترین نگرانی را در شما ایجاد میکند یا اینکه بیشتر به چه چیزی علاقه دارید. برخی از والدین بیشتر به ایجاد کمپین، نوشتن نامه به نمایندگان مجلس یا ملاقات با آنها علاقهمند هستند. دیگران گیاهخوار میشوند و اطرافیان خود را تشویق میکنند که مصرف گوشت خود را کاهش دهند. برخی از آنها به فکر زباله صفر یا استفاده مجدد/ تعمیر لوازم الکترونیکی خود هستند. هر آنچه برای شما مفید است یا نگرانی در شما به وجود میآورد، از آنجا شروع کنید.»
اضطراب مربوط به محیطزیست و غم و اندوه اکولوژیکی به طور فزایندهای در کودکان شایع شده است و تعجبآور نیست. این اضطرابها میتوانند بسیار طبیعی و واکنش انسانی مورد انتظار نسبت به وضعیت جهان طبیعی باشند و دانشمندان اقلیمشناس نیز با همین احساسات دست و پنجه نرم میکنند. برای کمک و راهنمایی فرزندان (و خودتان)، این پیشنهادات را در نظر بگیرید:
احساسات و عواطف خود و فرزندانتان را واقعی و معتبر بدانید.
گفتوگوی آزاد را تشویق کنید.
اقدامات و فعالیتهای مثبت و معنادار انجام دهید.
در اطراف خود نسبت به افراد و گروه های دیگر تفاوت مثبت ایجاد کنید.
با متخصصان بهداشت روان تماس بگیرید.
منبع: سایت الایو
در نگاه انسان، پرندهی نفرتانگیزی است؛ پیکر ترسآور و سر و گردنی زشت دارد. نگاهش بیتفاوت و بودنش آزاردهنده است. مردارخوار است و همین از نگاه ما چندشآورش میکند. بیچاره کرکس! آن همه سود به انسان میرساند و باز آدمها دست از بدگویی از او برنمیدارند. ما که این همه ساز پشت سر کرکس کوک میکنیم و بودنش را بدشگون میپنداریم، هیچ میدانیم یکی از سودرسانترین جانوران به ما و زیستبوم است؟ خبر داریم که کرکسها پاک کننده یطبیعتاند و اگر نباشند بیماریهای بیشتری گریبان انسان را میگیرد و هزینههای زیادی برای پاک سازی محیط زیست روی دست ما میگذارد؟ این را میدانیم که کرکسها تنها موجوداتی هستند که هرگز زیستبوم را آلوده نمیکنند؟ با این حساب، هنوز هم فکر میکنیم کرکسها آزاردهنده و نفرتانگیزند؟
کرکسها از آدمها دوری نمیکنند. اجازه میدهند به آنها نزدیک شویم. این ما هستیم که به ناروا از این جانوران بیآزار فاصله میگیریم. درست است که کرکسها مردارخوار هستند؛ اما همان مردار چه بسا آلوده به بیماری و عفونتی باشد و همهی پیرامونش را آلوده کند. کرکسها مردار را میخورند و با این کار بیماری و آلودگی را از میان میبرند؛ بی آنکه خود بیمار بشوند. آنها دستگاه گوارش شگفتآوری دارند که میتواند میکروبها، باکتریها و ویروسها را نابود کند. حالا بیاییم گمان کنیم کرکسها لاشهی گوسفند یا حیوانی را که روی زمین مانده است، نخورند. در آن صورت، نه تنها میکروبها پخش میشوند و به چرخهی زندگی راه مییابند، بلکه انسانها برای از میان بردن همان لاشههای بیماریزا، باید هزینه و زمان بسیاری بپردازند.
در زیستبوم ایران، چند گونه کرکس شناسایی شده است: کرکس منقار دراز، کرکس
منقار باریک، کرکس سرقرمز و کرکس پشت سفید. این یکی (کرکس پشت سفید)
نفسهای واپسینش را می ِشد. چیزی نمانده است که از میان برود و با رفتنش
محیط زیست ما را با دشواریهای بیشتری رودررو کند.
کرکسهای پشت سفید
بسیار باهوشاند. چشمان تیزبینی دارند و کوچکترین پرندهای را از فاصله ای
بسیار دور میبینند. هیچ حرکت و جنبشی نیست که از دید آنها پنهان بماند.
اما از این دوربینی تند و تیز خود برای سودجویی بهره نمیبرند. به جانوران
سالم کاری ندارند. اما چهبسا وسوسه شوند که جانور بیمار و دَم مرگی را از
پا درآورند. خیلی هم پایبند بزرگتری و کوچکتری هستند. اگر گروهی بالای
سر مُردار بایستند، اجازه میدهند کرکس بزرگتر سهمش را بخورد و دست از
خوردن بکِشد، آنگاه کرکسهای دیگر شکمشان را سیر میکنند. خیلی هم
پُرخورهستند. هر کرکس میتواند اندازهی 20 درصد از وزن خود غذا بخورد!
پرواز کرکسها آرام و با بردباری است. شتابی برای بال زدن ندارند. اوج
میگیرند و از آن فراز، همهجا را زیر نگاه دارند. وارون پرندههای دیگر،
آشیانه نمیسازند. میگویند کرکسها عمر درازی دارند. اما تنها 30 سال
زندگی میکنند.
کرکس پشت سفید، یا دال پشت سفید، پرندهی بومی ایران
است. از خانوادهی لاشخورها و دستهی شاهینسانان است. «مردارخوار» نام
دیگری است که روی آن گذاشتهاند. چون خوراک آنها از لاشهی جانوران است.
به این گونه از کرکس، «رامپ سفید» هم میگویند.
کرکس پشت سفید، سر و
گردنی خاکستری دارد و بدون پَر. پرهای پشتش قهوهای پُر رنگ است، آن اندازه
که به سیاهی پهلو میزند. لکههای ریزی هم روی پشتش هست.
دُم کرکس پشت
سفید کوتاه است اما تا بخواهیم بالهای بسیار پهنی دارد که به 25/ 2 متر
میرسد. از اینرو، هنگام پرواز سایه گستر است. منقارش هم خاکستری است و
بزرگ. با این همه، فریب منقار بزرگش را نباید خورد. با آن منقار حتا از پسِ
شکافتن مردار هم برنمیآید. درندگان دیگر این کار را برای او انجام
میدهند.
زاد و ولد کرکسها هر 3 سال و گاهی هر 4 سال یکبار است.
کیسهای که روی گردن آنها آویزان است با پَر پوشیده شده است و پوش پَرهای
زیر دُم آنها سفید است.
با همهی اینها، دانستههای ما دربارهی کرکسهای پشت سفید فراوان نیست.
درستتر این است که بگوییم نادانستههای پرندهشناسان بیشتر از دانستههای
آنها دربارهی کرکسها است. همین اندازه میتوان گفت که کرکسهای پشت سفید
چندان تفاوتی با کرکسهای دیگر ندارند.
کرکسهای پشت سفید دوست دارند
در جاهایی زندگی کنند که گسترهای باز و فراخ باشد، اما نه خالی از دار و
درخت. دلبستگیای به بودن در کوهستان ندارند. در حالی که کرکسهای دیگر
بیشتر کوهستاننشین هستند. نزدیک به یک متر هم درازی بدن آنها است.
بیشترین سبب مرگومیر کرکسهای پشت سفید، پسماندهایی است که انسانها در
طبیعت رها میکنند. آن پسماندها شیمیایی هستند یا فلزات سنگین. کرکسهای
پشت سفید زبالهها را میخورند و مسموم میشوند. در پی خشک شدن دریاچهی
هامون، در سیستان و بلوچستان، نیز شمار بسیاری از آنها از میان رفته است.
زمانی نهچندان دور، کرکسهای پشت سفید در لرستان نیز دیده میشدند. اما در
آنجا نیز جمعیت آنها رو به کاهش نهاده است.
برای آگاهی دربارهی
کرکسها و نگاهبانی از آنها، روز یکم سپتامبر در جهان به نام «روز کرکس»
شناخته شده است. این حیوان سودمند در آستانهی مرگ همیشگی است. در ایران
نیز شمار آنها رو به کاستی گذاشته است. ناآگاهی ما از ارزش کرکسها نیز به
رهاکردن و نگاهبانی نکردن از آنها دامن زده است. بکوشیم کرکسها را
بشناسیم و بدانیم که بودن آنها همچون دیگر موجودات کرهی خاکی برای
ماندگاری زیستبوم اهمیت بسیار دارد.
*یارینامه: تارنمای سازمان حفاظت محیط زیست
شگفتی و زیبایی آبشارهای ایران اندک نیست. اما شاید هیچ کدام به پای آبشار «آب ملخ» نرسند. این آبشار چنان خیالانگیز است که بیش از آنکه پدیدهای طبیعی به چشم بیاید، دست کاری انسان گمان بُرده میشود! در هیچ آبشار دیگری آن همه زیبایی دست به دست هم ندادهاند تا پهنهای چنین دلربا بسازند. اما فریب زیبایی آب ملخ را نباید خورد! در پشت آبشار پرتگاهی هولناک هست که جان آنهایی را که شیفتهی زیباییهای آب ملخ شدهاند، گرفته است.
آبشار آبملخ در شهرستان سمیرم، در استان اصفهان، جای دارد. روستایی زیبا در دامنههای شمالی کوه دنا، در 160 کیلومتری شهر اصفهان و 60 کیلومتری جنوب شهر سمیرم، هست که آب ملخ نامیده میشود. نام آبشار برگرفته از همین روستاست. از روستا تا پای آبشار، نزدیک به یک ساعت پیادهروی نیاز دارد. آب از بالای کوهستان جاری میشود و با گذر از آبشار، در رودخانهی ماربر سرازیر میشود. آب ماربر با رود سمیرم درمیآمیزد و پس از پیوستن به رودی دیگر، در رود خرسان جاری میشود.
اما آن گذر خروشان یک شگفتی طبیعی نیز دارد: آب رودخانهی ماربر به ناگهان
در زمین فرو میرود و از چشمها پنهان میشود. اما اندکی پیشتر از زمین
سربرمیآورد و به راه خود ادامه میدهد. این روی نهان کردن و دوباره
برآمدن، شگفتآور است. گفتهاند که در زمانی دور، ریزش کوه راه آب را بسته
بود. اما آبِ توفنده، در زیر زمین تونلی 80 متری کنده است تا در جایی دیگر
از زمین، خود را نمایان کند. این پدیدهی طبیعی، یکی از زیباییهای آبشار
آبملخ است.
زیبایی دیگر این آبشار یگانه، به پُلی طبیعی بازمیگردد که
پوششی یکسره سبز دارد. آبشار از دو سوی این قطعه سنگِ پُل مانند، سرریز
میشود و به رودخانهی ماربر میپیوندد. از روی پل است که میتوان گذر
رودخانه را دید. اما درست در پشت همین پدیدهی هوشرُباست که پرتگاهی مرگ
آفرین دهان گشوده است. از اینرو، آبشار آب ملخ را خطرناکترین آبشار ایران
نامیدهاند. آنهایی که بی هوا و شیفتهوار محو تماشای آبشار شدهاند و
پرتگاه را برای آن و لحظهای از یاد بردهاند، در کام آن حفره افتادهاند و
جان خود را از دست دادهاند.
باز هم شگفتی دیگری هست که آبشار آب ملخ دیدنیتر میسازد. این آبشار
«آفتکُش» است! آب آبشار ویژگی و ترکیباتی دارد که ملخها را از میان
میبرد. از اینرو، روستاییان از این آب برای آبیاری کشتزارهای خود بهره
میبرند. این را هم به همهی آن شگفتیها بیفزاییم که در روستا و پیرامون
آبشار آبملخ تنها 3 ساعت در روز خورشید روشنایی خود را بر آن گستره
میافکند.
اینها، و بسیارانی دیگر، از آبشار آبملخ تفرجگاهی برای
گردشگران ساخته است. در گذشتههای دور نیز شاهان صفوی و قاجار به آنجا
میرفتند. پیرامون این آبشار داستانهای استورهای سینه به سینه بازمانده
است.
آبشار طاقدیس مانندِ آبملخ، بیگمان یکی از زیباترین آبشارهای ایران به شمار میرود. دیدن آن به یادماندنی خواهد بود و دلپذیر. به ویژه هوای خنک آن گستره و چشماندازهای دلانگیزش تنها به شرط آنکه در بازدید از این آبشار دلربا مراقب پرتگاه آن باشیم.
همچنانکە راشل کارسون در کتاب «بهار خاموش» بیان میکند، تاریخ زندگی در کره زمین تاریخ تاثیر موجودات زندە بر محیط خود بودە و گونەای از این موجودات زندە کە همانا انسان است، با دستیابی بە نیرویی شگرف، توانستە ماهیت دنیای خویش را تغییر دهد.
آثار منفی فعالیتهای انسانی و در نتیجه نابودشدن بخش عمدهای از ساختار و عملکرد اکوسیستمهای مهم در سطح جهان از مهمترین مباحث زیست محیطی عصر حاضر است. امروزه، شواهد زیادی مبتنی بر وجود مقادیر بسیار بالای تنش در بیشتر اکوسیستمهای تحت سلطه انسان، و از دست رفتن تدریجی کارایی آنها وجود دارد.
این تکدرخت جایی در وسط جنگلهای آمازون ایستاده و سرتاسر دور و بر آن از درختان مشابه خالی شده است. آمازون هر دقیقه به اندازه دو زمین فوتبال جنگل از دست میدهد ــ عکس: AFP
اکوسیستم های تحت استرس، در نتیجه تداوم فشار، به آهستگی اما شدیداً تخریب میشوند.
اکوسیستمها با داشتن قابلیت هموستازی (خودـتنظیمی) سعی میکنند سیستمی کە از تعادل خارجشدە را بە تعادل بازگرداند. هموستازی ویژگی اصلی پایداری هر سیستم بیولوژیکی (از ارگانیسم تا اکوسیستم) است. سیستم هموستازی در محدودە دو بازخورد (فیدبک) منفی عمل میکند و بازخوردهای مثبت آن را از تعادل خارج میکنند. بازخوردهای منفی که باعث تثبیت خواص سیستم میشوند، اغلب به عنوان مکانیسم هموستاتیک شناخته میشوند.
روند تغییرات اکوسیستمهای کرە زمین در صد سال اخیر نشان میدهد کە فعالیتهای انسان پیامدهای جبرانناپذیری بر آن گذاشته و انسان بهجای آنکە درک درستی از جایگاە خود در طبیعت بهعنوان عضوی از آن داشتە باشد، با تصور اینکە ارباب و صاحب طبیعت است، بهعنوان فیدبک مثبت و خارجکنندە تعادل سیستم عمل کرده است. به عبارت دیگر، انسان با خودبرتربینی در طبیعت حتی زنجیرەهای غذایی را بر هم زدە و طبیعت را در مسیر نابودی تدریجی قرار دادە است.
اکوسیستمها با مکانیسم هموستازی پس از هر گونه تغییر در آنها ابتدا سعی بر مدارا و تحمل دارند و بعد ناگهان از خود واکنش نشان میدهند. اغلب اوقات این واکنشها غیر قابل جبران است و نمونههای فراوانی از آن را این روزها شاهد هستیم، مانند: تغییر اقلیم، خشکشدن دریاچهها، تالابها، و رودخانهها، از بین رفتن درختان و درختچههای جنگلها، شور شدن آبها، بروز سیل و سیلاب، کمآبی، آلودگی آب، هوا و خاک و وجود ریزگردها. از طرف دیگر نیز ازدیاد جمعیت، فراوانی محصولات مصرفی، افزایش تقاضای مردم و بالارفتن ردپای اکولوژیک بشر (Ecological footprint) را داریم.
این روزها بشر درگیر ویروس جدید کرونا ــعامل بیماری کووید ١٩ ــ شدە است و شواهد حاکی از آن است کە دخالت بشر در زنجیرە غذایی کە خارج از حلقە مربوط بە انسان بودە، منشا این ویروس است. این نمونە بارزی از فعالیت انسانی خارج از فیدبک منفی است که سیستم را از تعادل خارج کرده و پیامد آن هم برای نوع بشر ناگوار است.
از سوی دیگر، بیماری کووید ١٩ فعالیتهای مخرب انسان را در بسیاری از نقاط جهان بە تعلیق درآوردە است. همچنانکە تصاویر ماهوارەای نشان میدهند، میزان غلظت NO۲ در آسمان بسیاری نقاط جهان از جملە تهران نسبت بە سال گذشتە کاهش چشمگیری داشتە است. فعالیت صنایع آلایندە از جملە صنایع وابستە بە زغالسنگ در اغلب کشورها یا بە حالت تعلیق درآمدە و یا آنکە کاهش چشمگیری داشتە است. سفرهای هوایی، دریایی و زمینی کاهش زیادی داشتە، و شکار بیرویە بە حالت تعلیق در آمدە است. درست زمانیکە بشر با کرونا دست و پنجە نرم میکند، طبیعت نفسی تازە میکند.
شرایط پیشآمده بر اثر شیوع بیماری کووید ١٩ میتواند آغاز پایان فعالیتهای مخرب انسان در زمین باشد. به این شرط که انسان با تامل بە نقش و جایگاە خود در طبیعت بە سمت همراهی و هماهنگی با طبیعت گام بردارد، در اخلاق و رفتار خویش تجدید نظر کند، بهسوی اخلاق اکولوژیک برود، دولتمردان و صاحبان صنایع برنامەهای توسعەای خود را با طبیعت همگام و همسو سازند و مسیر توسعەهای نامتوازان و غیر پایدار را بە سمت پایداری و اقتصادی سبز هدایت کنند.
آیندە حیات در کرە زمین مستلزم این ضرورت است کە نوع بشر اعمال و رفتار خود را تغییر دهد، در غیر این صورت، تباهی و نابودی در انتظار انسان و طبیعت خواهد بود.
پژوهشگران و دانشمندانی از کشورهای مختلف جهان با بررسی جنگلهای استوایی در آمریکای لاتین و آفریقا زنگ خطری جدی را به صدا درآوردهاند: جنگلهای استوایی، قطبهای ذخیره کربن جو، میتوانند در دهههای بعد به قطبهای انتشار کربن در جو بدل شوند. این پدیده که یکی از اثرهای تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین است، بر اساس بدترین سناریوها قرار بود اواخر قرن رخ دهد.
دانشمندان نزدیک به ۱۰۰ نهاد پژوهشی بینالمللی در پژوهش «اشباع زودهنگام جذب کربن در جنگلهای استوایی آفریقا و آمازون» که چهارشنبه ۴ مارس / ۱۴ اسفند در نشریه علمی «نیچر» منتشر شد، ۳۰۰ هزار درخت را در بیش از سی سال تحت نظر گرفته اند. نویسندگان دادههای متعلق به دو شبکه پژوهشی بزرگ جنگلبانی در آفریقا و آمازون را بررسی کرده اند و خود سالها در جنگلهای دورافتاده این مناطق به پژوهش مشغول بوده اند. یافتههای آنها اثبات میکند که ذخیره کربن در جنگلهای استوایی سیاره رو به زوال است و در سه دهه اخیر دائماً کاهش یافته.
اگر جنگلهای استوایی نتوانند به کارکرد جذب گازهای کربنی از جو ادامه دهند، بحران اقلیمی با شتابی فزاینده پیش خواهد رفت. اما دانشمندان میگویند خطر از این هم بیشتر است.
بر اساس مدل آنها، جنگلهای آمازون بر اثر آسیبهای وارده به آن توسط صنایع چوببری و کشاورزی و تحت تأثیر تغییرات اقلیمی، در دهه بعد از یک ذخیرهکننده عظیم کربن به یک منبع انتشار عظیم کربن در جو بدل خواهد شد.
اگر این اتفاق بیفتد، اثرات بحران اقلیمی وخیمتر و شدیدتر از پیش خواهد شد و بشر باید به میزان بسیار بیشتری از تخمینهای کنونی انتشار گازهای کربنی را کاهش دهد.
بر اساس بدترین سناریوهای تغییرات اقلیمی، این اتفاق قرار بود دههها بعد رخ دهد. سیمون لوویس، پروفسور دانشگاه لیدز بریتانیا و یکی از مولفان اصلی گزارش با گفتن این موضوع به «گاردین» هشدار میدهد که «این یکی از نگرانکنندهترین اثرات تغییرات اقلیمی است و همین حالا شروع شده».
اگر آمازون در دهه ۲۰۳۰ به منبع کربن بدل میشود، دیگر جنگلهای استوایی نیز تا ۲۰۶۰ عامل آزادسازی کربن در جو خواهند بود.
یک ماه پیش، ۵ فوریه نیز گروهی بینالمللی از دانشمندان اقلیمی در پژوهشی در ژورنال «پیشرفتهای علمی» (Science Advances) هشدار دادند که سرعت جریان سهچهارم آبهای دنیا بر اثر افزایش سرعت بادها افزایش یافته. این هم تحولی بود که بر اساس بدترین سناریوهای تغییرات اقلیمی، قرار بود آخر این قرن رخ دهد.
رهبران جهان ۲۰۱۵ در پاریس با امضای توافقی اقلیمی متعهد شدند که افزایش دمای هوای سیاره نسبت به دوران پیشاصنعتی را «تا حد خوبی زیر دو درجه سلسیوس» نگه دارند.
کارشناسان و فعالان محیط زیست و متخصصان پنل اقلیمی سازمان ملل نسبت به نابسندهبودن توافق پاریس هشدار دادهاند و میگویند که افزایش دمایی بیش از ۱,۵ درجه تمام تأثیرات ویرانگر تغییرات اقلیمی را به همراه خواهد آورد. از سوی دیگر، برای رسیدن به هدف ۱,۵ درجه، باید از ۲۰۲۰ به آن سو سالانه ۷,۶ درصد از انتشار گازهای کربنی در سطح جهان کاسته شود.
اگر اجلاس ۲۶ تغییرات اقلیمی سازمان ملل (COP۲۶) به دلیل شیوع ویروس جدید کرونا به تعویق نیفتد، در آن چندین کشور طرحهایشان برای کاهش انتشار گازهای کربنی به صفر تا نیمه قرن ۲۱ را ارائه خواهند داد. هرچند به گزارش گاردین، شماری از شرکتهای بزرگ و کشورهای ثروتمند گفته اند که با حفظ و گسترش و ساختن جنگلهای جدید با انتشار گازهای کربنی مقابله خواهند کرد؛ اقدامی که کافی نخواهد بود.
میزان پلاستیک تولیدی در ایران ۱۷ هزار تن است و اگر روند رها کردن آنها در طبیعت به همین شکل ادامه پیدا کند، دیگر برگشتن به نقاطی که تا دیروز دیدنی بودند، ناممکن میشود. سفر به جزیره هرمزی که زیر خلوارها زباله و پلاستیک مدفون شده، چه فایدهای خواهد داشت؟
استفاده نکردن از پلاستیک سخت است، به خصوص اگر در سفر باشیم. شاید فکر کنیم یک پلاستیک ضرر چندانی به طبیعت نمیزند، ولی باید بدانیم خیلیها مثل ما فکر میکنند و مسئولیت را بر گردن دیگری میاندازند.
احساس تعلق نداشتن به یک نقطه باعث میشود، چندان در قبالش احساس مسئولیت نکنیم، ولی ما قرار نیست فقط یک بار به هرنقطه سفر کنیم.
مواد پلاستیکی فقط طبیعت را نازیبا نمیکنند. براساس مطالعات انجام شده، تجزیه پلاستیک در دریا، دریاچه و رودخانه ممکن است تا صدها سال طول بکشد. روند تجزیه آنها در مراکز دفن هم بسیار طولانیست.
باید بدانیم زمینی که در آن زندگی میکنیم متعلق به فرزندانمان هم هست. آنها هم حق دارند به اندازه ما از زندگی در این زمین لذت ببرند و به جای زبالههای رها شده در هر نقطه، تصویری شفاف و تمیز ببینند.
بنابراین هرکدام از ما با انجام کارهای سادهای میتوانیم میزان پلاستیک مصرفیمان را کم کنیم و مسئولیتمان را در قبال طبیعت انجام دهیم.
در ماههای اخیر تقریباً هر هفته پیشبینیهای علمی فاجعهبار از سرنوشت زمین با ادامه روند گرمایش جهانی منتشر میشوند. بر اساس یکی از آخرین پژوهشها، نقاط داغ تنوع زیستی، زیستگاههایی که میلیونها سال سرپناه دستنخورده جانداران باقی ماندهاند، با بدترین پیامدهای تغییرات اقلیمی مواجه خواهند شد.
بر اساس پژوهش جدیدی که اخیراً درباره تأثیر تغییرات اقلیمی بر «نقاط داغ تنوع زیستی» (biodiversity hotspots) منتشر شده است، زیستگاههای بکری همچون کوههای آند، جنگلهای گرمسیری کوئینزلند، و جنگلهای گینه استوایی در معرض خطر شدید قرار دارند و جانورانی که در آنها میزیند، با گرمترشدن سیاره تحت فشار بیشتر قرار خواهند گرفت.
به گزارش روزنامه بریتانیایی «گاردین»، متخصصان اقلیمی از یافتههای این گزارش جدید شوکه شدهاند.
به نوشته پژوهشگران گزارش، نقاط داغ تنوع زیستی میلیونها سال پناهگاههای امن و باثبات در مواجهه با تغییرات اقلیمی طبیعی شدید به شمار میآمدند و جانوران از زیستگاههای رو به گرما و بیثبات خود به آنها پناه میبردند. این زیستگاهها در واقع عامل جان به در بردن گونههای جانوری کهن بودند و به قول پژوهشگران، «انباری از تنوع زیستی» شکل دادند.
تغییرات اقلیمی انسانساز اما حالا دامن بکرترین زیستگاههای زمین را نیز گرفته است.
این پژوهش جدید که در ژورنال تغییرات اقلیمی «نیچر» (Nature Climate Change) منتشر شده است، حاصل همکاری پژوهشگرانی از دانشگاههایی در استرالیا، ایالات متحده و دانمارک است.
پژوهشگران بررسی خود را بر اساس دمای خشکیها و دریاها و نیز میزان بارش در ۲۱ هزار سال گذشته مدل کرده اند و دو سناریو در نظر گرفتهاند: یک. میزان انتشار گازهای گلخانهای بسیار بالا باشد؛ و دو. میزان انتشار به سطح پایینی برسد.
دیمین فوردهام، یکی از مولفان گزارش به روزنامه گاردین میگوید: «امیدوار بودیم که دریابیم نقاط داغ تنوع زیستی در آینده هم اقلیم باثبات و پایداری خواهند داشت. اما این طور نبود. این مشاهده که وضعیت در حال گذار از باثبات به بیثبات است، بسیار نگرانکننده است.»
این یافتهها دانشمندان محیط زیست را به شدت نگران کرده است. دورنمای از دست رفتن زیستگاههایی که میلیونها سال بدون تغییر مانده بودند، با آغاز عصر ششم انقراض جانوران بر هراسها نسبت به آینده تنوع زیستی جهان افزوده است.
دانشمندانی از سرتاسر جهان مه گذشته هشدار دادند که اکنون نرخ تخریب طبیعت و جاندارانش بین ۱۰ تا ۱۰۰ برابر بیشتر از متوسط آن در ۱۰ میلیون سال گذشته است. دلیل اصلی: مداخله بشر در طبیعت و گرمایش جهانی زمین به علت انتشار گازهای گلخانهای به دست بشر.
انسانها عاملان اصلی ششمین عصر انقراض انبوه جانوران در تاریخ سیاره هستند.
به گزارش سرشناسترین متخصصان بینالمللی حیات وحش، بشریت از سال ۱۹۷۰ تاکنون ۶۰ درصد از جمعیت پستانداران، پرندگان، ماهیها و خزندگان را نابود کرده است. متخصصان هشدار دادهاند که نابودی حیات وحش در حال حاضر تهدیدی آنی است برای تمدن بشر.
پژوهشگران در مقاله خود مینویسند:
«ما نشان میدهیم که تغییرات اقلیمی حاصل فعالیت بشری به شکل نامتناسبی بر تنوع زیستی در پناهگاههای اقلیمی دوران کواترنری تأثیر خواهد گذاشت و در نهایت، بر گونهها، اجتماعها و زیستبومهایی موثر خواهد بود که بیش از همه در برابر تغییرات اقلیمی آسیبپذیرند».