لیلا اسفندیاری کجوری راد متولد۲۷ بهمن ۱۳۴۹ . کوهنورد ایرانی بود که رکوردهای صعود متعددی را به عنوان نخستین زن کوهنورد ایرانی به نام خود به ثبت رساند.ایشان عضو باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند و هیأت موسس انجمن غارنوردان و غارشناسان ایرانیان نیز بودند. لیلا اسفندیاری پس از فتح قله گاشربروم ۲ در دومین تلاش خود، در بازگشت تیمی (۶ مرد و لیلا) از قله به سمت کمپ ۳، در ساعت ۱۳ روز جمعه مورخ ۳۱ تیر ۱۳۹۰ (۲۲ ژوئیه ۲۰۱۱) از شیب یخی زیر قله سقوط میکند و در ارتفاع ۷۲۰۰ متری متوقف میشود. جسد وی همچنان در همان محل سقوط در منطقه قرهقروم پاکستان باقی مانده است.
امروز دومین سالگرد در گذشت لیلا اسفندیاری هست . کسی که عاشق کوهنوردی بود و جانش را فدای این عشقش کرد و در آغوشش جان داد. کسی که سختی های زیادی در این راه متحمل شد. کسی که خسته نشد با اینکه دیگر پاهایش توان رفتن نداشت در این مسیر پر پیچ و خم. کسی که افتخارات زیادی کسب کرد برای ایران عزیز ولی صدایش در نیامد و نمی دانم چرا ما باید افتخارآفرینان کشورمان پس از مرگشان بشناسیم؟ و در روز مرگشان تازه به یادشان بیفتیم؟ ولی خوشبختانه عزت از هستی بخش جهان است و اوست که هر شخصی را بخواهد عزیز می کند همان گونه که لیلا اسفندیاری را عزیز کرد بین مردم و پس از مرگ طرفداران زیادی پیدا کرد و همه با نوع تفکرش نسبت به کوهنوردی و پشتکارش در این راه و نوع زندگیش بیشتر آشنا شدن.
با تشکر از وبلاگ http://leila-esfandiari.persianblog.ir
شعر زیبای پیش رو پس زمان اعلام خبر سقوط این کوه بانوی ایران زمین توسط استاد کوهنوردی ؛ اسکی و شعر آقای کریم لقمانی سروستانی برای این شیر زن ایران سروده شده است که تقدیم شما می گردد . همچنین اصل این شعر در سایت خصوصی ایشان (سرو ناز http://sarvenaz.blogsky.com) در مرداد ماه انتشار یافته است.
سروها استاده میمیرند(بیاد لیلا اسفندیاری شیرزن کوهنوردی ایران)
کوله
بارش سنگین
گامهایش
استوار
نگاهش
سوی قله
گاشربروم
2 درانتظارصعود این شیرزن
یخچالها
یکی یکی درنوردید
خسته
گی مرده بود درتن اش
گامهایش
همچنان توانمند ومقاوم
آنچنان
قایقی درامواج آرام دریا
برای
فتحی دیگر و افتخاری برتر
برفراز
قله رسید با اشک شوق
پرچم
افتخار گشود
نانگاپاربات
. غارپِروُ
دنا
و دماوند
سهند
و سبلان
اشترانکوه
و دیواره عظیم علم کوه
درانتظار
دیدار دوباره اش
گوشها
انتظار شنیدن طنین صدای گرمش بربلندای قله
هیچ
کس این را نمیدانست
خنده
ها آبستن غمهاست
لیلا
گام برقله گذاشت
اما
هرگز نتوانست افتخارش با قلم ترسیم کند
غیراز
تصویرش برفراز قله
دربرگشت
دچار صانحه شد
لیلا
ایستاده مُرد هرچند سروی استواربود
و
دردل یخچالهای عظیم گاشر به آرامش رسید
تا
همیشه جسم بی جانش مصون بماند
دیگر
لیلا نیست
نامش
.تصویرش .شجاعت اش ماندگار
تا
صعودی دیگر
شاید
شاهدجسم بی جانش درقلب یخچالها باشیم
**
اورفت
وُ نامش گشته ماندگار - تنها ازاو عکسی
مانده یادگار
s@rv
جمعه
۳۱ تیر، پیکر لیلا اسفندیاری در ارتفاعات هیمالیا و بین شکاف های یخی برای همیشه
آرام گرفت. بانوئی که صعودهای زمستانی اش از مسیرهای مختلف به قلل و صعودش از
دیواره علم کوه، فقط گام های نخست او در بلندپروازی های بی نظیرش درکوهنوردی بود.
هرچند
نه نثر بود و نه نظم ، آنرا بحساب قلم ناتوانم بگذارید تنها احساس درون بود چون
درسالیان طولانی فعالیت در این رشته خود نیز شاهد از دست دادن تنها برادرم و چند نفر
از همنوردان دیگرم بودم
تکنیک EFT موثر در کاهش اضطراب ورزشکاران
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، پایگاه اینترنتی بازل در گزارشی دربارهی بروز پدیدهی اضطراب در ورزشکاران و نحوه کنترل آن نوشت: هنگامی که شخص مسابقه میدهد، همه قوای ذهنی و جسمیاش به کار گرفته میشود. در دنیای امروز، استاندارد همه مسابقات به طور قابل ملاحظهای افزایش یافته است. به همین دلیل برای ورزشکاران زبده ساده نیست که در ورزش مربوط به خود تسلط شان را حفظ کنند.
حالات ذهنی یک ورزشکار نقش بسزایی بر کاراییاش دارد. اضطراب زمانی آغاز میشود که یک ورزشکار نسبت به تواناییاش در مقابله با شرایط دچار تردید شود. این اضطراب زمینه فشارهای عصبی را فراهم میکند. بیشتر مواقع، استعداد ضامن کارایی نیست، بلکه چگونگی مقابله با فراز و نشیبهای مسابقه است که بر کارایی تاثیر میگذارد.
همیشه قبل از شروع یک بازی یا مسابقه، یک «محدوده اضطراب» برای هر ورزشکار تعریف میشود. وقتی اضطراب در مرحله مطلوبی باشد، باعث کارایی بیشتر میشود. اگر اضطراب از محدوده خود تجاوز کند یا پایینتر برود، تاثیرات سوء بر کارایی میگذارد.
تحقیقات نشان دادهاند که اضطراب در ورزشهای فردی بیشتر از ورزشهای گروهی، بازیکنان را تحت فشار قرار میدهد. یعنی یک شناگر بیشتر از یک بازیکن بیس بال اضطراب دارد.
بازیکنان برجسته، در مسابقات اضطراب خود را به هیجان تبدیل میکنند که باعث تحریک هورمونهای مثبت شده و به برد میانجامد. آنها از اضطراب به عنوان راهی برای رسیدن به کارایی بهتر استفاده میکنند. ورزشکاری که ذهنش، اضطراب را سقوط تعبیر میکند، شکست خواهد خورد.
درک اضطراب در ورزش
طبق گزارش مجله «بینش ورزشی» که به روانشناسی ورزش اختصاص دارد، اضطراب در دو دسته طبقه بندی میشود؛ ویژگی اضطراب و حالت اضطراب. حالت اضطراب، استرس موقعیتی است که در شرایط مسابقه ایجاد میشود. دستگاه عصبی خودکار ورزشکار در این حالت تحریک میشود که عکس العملی طبیعی است.
از طرف دیگر، ویژگی اضطراب به صورت کلی، خصیصهای است که فرد برای مقابله با تنش عصبی از آن استفاده میکند. در ورزش، اشخاصی که هیجان بیشتری دارند و خصیصه اضطراب در آنها کمتر است، کارایی بهتری دارند، اما اشخاصی که سطح اضطراب بالاتری دارند و کمی هیجان دارند، پایینتر از سطح انتظار عمل میکنند.
* آموختن از ورزش
روانشناسی ورزش یکی از حوزههای مهم تحقیقاتی است. مسابقات به خصوص در سطح بینالمللی باعث شدهاند محققین به فکر مبارزه با مشکلات ناشی از اضطراب بیفتند. فرد ورزشکار هم از نظر جسمانی و هم از نظر روحی در زمین مسابقه میدهد، مثلا ورزشکارانی مانند رافائل نادال، مایکل فلیپس و یا ورزشکاران تیم بسکتبال آمریکا فقط به خاطر استعدادشان نیست که در کار خود خبره هستند.
تعادل روانی آنها باعث میشود که از ورزشکارانی در سطح استعداد خود و یا حتی با استعدادتر از خود جلو بزنند. دانشمندان معتقدند و اثبات کردهاند که استعداد و توانایی تا حدی میتواند فرد را در ورزش به موفقیت برساند. در واقع، بعد از این که ورزشکار به حدی از کارایی رسید، استعداد به خصیصهای بی فایده تبدیل میشود، زیرا باعث برانگیختن غرور، خودشیفتگی و به دنبال آن جهالت میشود.
تنها افرادی که سخت کوش هستند و ذهن متعادلی دارند با جرقهای از استعداد میتوانند در ورزش موفق باشند. امروزه رسانهها به طور وسیع به مساله به کارگیری بهترین تواناییها میپردازند. ورزشها با گذشتن از سر ملیت، نژاد، مذهب، ثروت یا فقر، در نزد همه محبوب شدهاند.
ورزشکاران برای برآورده کردن انتظارات هواداران و برای رسیدن به درجات بالاتر در سطح بینالمللی باید کارایی خوبی داشته باشند. اعتماد به نفس، تصمیم گیریهای درست، تواضع در پذیرش شکست و تجربه راههایی برای مقابله با تاثیرات اضطراب هستند.
اضطراب یک بیماری نیست که ورزشکاران برای یک بار و همیشه از دست آن خلاص شوند، بلکه باید برای رسیدن به کارایی بهتر و درخشیدن در حوزههای ورزشی از آن استفاده شود. فشار عصبی و اضطراب بخشی از زندگی ورزشکاران است. همیشه فشار روحی به دلیل نگرانی برای موفق شدن و رسیدن به کارایی قبلی یا بهبود بخشیدن به آن است. فشارهای روحی شامل، ترس از شکست، ترس از مصدوم شدن یا دوباره مصدوم شدن و غلبه بر مصدومیت است.
ورزشکاران عامل فشارهای روحی خود را بیشتر، ترس از شکست یا مورد قضاوت قرار گرفتن از طرف دیگران می دانند. این فشارها باعث اضطراب میشوند که شکست را در بر خواهد داشت.
* فشار روحی یا استرس چیست؟
روان شناسی در ورزش
استرس واکنشی روانی است و زمانی به وجود میآید که موقعیت درک شده و تواناییهایی که ورزشکار برای دست و پنجه نرم کردن با این موقعیت در خود تصور میکند، با هم برابر نیستند. به طور خلاصه واکنشی است به تصور شما از موقعیت. اگر به خود بگویید که «چقدر سخت است» ، «اگر شکست بخورم چه میشود»، «خودم را مسخره کردهام» یا «می بازم» شما در خود استرس ایجاد کرده اید.
استرس نوعی طرز فکر است که شما میتوانید یاد بگیرید تا آن را عوض کنید یا متعادل کنید. کسانی که استرس ندارند، کارآمدتر، سالمتر، شادتر هستند و میتوانند کارایی خود را تا بیشترین حد ممکن بالا ببرند. EFT یا همان (Emotional Freedom Technique) که به معنای تکنیک آزادی احساسات است، میتواند به شما کمک کند تا نحوه فکر کردن و احساس خود را تغییر دهید. بدین ترتیب شما می توانید در ورزش مربوط به خود، تواناییهایتان را بالا ببرید.
استرس به دلیل ترس از ارزشیابیهای اجتماعی و حس تهدید شدن از این ارزشیابیها ایجاد میشود یعنی این که دیگران ممکن است چه فکری در مورد من بکنند.
* استرس دارای نشانههای زیر است:
- کمبود اعتماد به نفس
- تعبیرهای منفی در مورد کارهای خود داشتن
- زیاد از خود انتقاد کردن
- کمتر از حد توانایی خود، عمل کردن (مخصوصا در شرایط حساس)
- شب قبل از یک موقعیت خاص، مشکل بیخوابی داشتن
- قبل از یک موقعیت خاص احساس بیماری یا ناراحتی کردن
اگر از EFT کمک بگیرید، میتوانید استرس و فشارهای روانی را پشت سر بگذارید. به وسیله EFT میتوانید آرام باشید، از ورزش خود لذت ببرید، کارایی بهتر داشته و پیروز شوید.
EFT درمانی برای روح محسوب میشود که میتواند در هر شرایطی به کار گرفته شود. این روش را میتوان در همه موقعیتها به کار گرفت و تعادل روحی و جسمی را برقرار کرد. EFT آخرین ابزار روانشناسی برای ورزشکاران است و باید به همه آنها آموزش داده شود.
* تکنیک آزادسازی احساسات (EFT)
- راهی آسان و سریع برای بالا بردن و تاثیر گذاشتن بر اعتماده به نفس
- راهی که همه میتوانند یاد بگیرند
- آخرین ابزار برای همه ورزشکاران
- راهی که به وسیله آن میتوانید به بهترین شکل ذهنشان را پرورش دهید و در سیستم عصبی خود اعتماد بیشتری به تواناییهایتان ایجاد کنید.
- بسیار تاثیرگذار
کلمه EFT در مدت زمان کوتاهی در دنیا معروف شد و همه مردم در هر شرایط و سطح زندگی، به عنوان یک روش ساده و ارزان از آن استفاده کردند.
متخصصین درمانی و پزشکان این روش را به کار گرفتند و EFT به عنوان یک روش درمانی در جهان همهگیر شد. هیچ فشار روانی نیست که به وسیله EFT درمان نشود و از آن تاثیر نگیرد. بسیاری از آنانی که تحت تاثیر فواید EFT قرار گرفتهاند، اقدام به یادگیری مباحث اصلی این روش کردند.
مبتدیانی که هیچ تجربهای در این زمینه ندارند میتوانند با یک روز شرکت در کارگاه آموزش EFT تکنیکهایی را یاد بگیرند که به وسیله آنها 70 درصد از مشکلات خود و خانواده شان قابل حل هستند. مشکلات پیچیده تر با کمک گرفتن از متخصصین بهتر برطرف میشوند، اما مسایلی همچون ترس، سردرد، عصبانیت و استرس را میتوان با اطلاعات پایهای از EFT برطرف کرد.
EFT مانند نوازش کردن و یا دلداری دادن راهی صددرصد بیخطر برای درمان است. این روش روز به روز شناخته تر شده و به وسیله روانشناسان ورزش استفاده میشود. این روش به ورزشکاران حرفهای آموزش داده میشود تا با کمک آن استرس خود را کاهش داده و کارایی خود را بالا ببرند. همچنین میتواند در کاهش علائم بیماریها موثر باشد و به شما کمک کند تا به سرعت تعادل روانی خود را بازیابید.
EFT باعث میشود احساسات منفی مانند گناه، خشم، افسردگی، ناراحتی و غم را از بین ببرید. میتواند از طریق تلفن نیز موثر باشد، متخصصین درمان EFT از طریق تلفن هم به مردم مشاوره میدهند.
برای جلوگیری از شیوع اعتیاد به سیگار در میان جوانان و نوجوانان، مطالعات و تحقیقاتی بر روی این گروه سنی انجام میشود تا از راههای موثر استفاده شود. یکی از موثرترین راهها برای ترک سیگار و جلوگیری از اعتیاد به آن ورزش کردن و فعالیت فیزیکی است. افراد جوان و نوجوانی که معتاد به سیگار هستند، بهتر میتوانند به طور دسته جمعی ترک کنند و بهتر است در برنامههایشان ورزش وجود داشته باشد مقدار این ورزش باید حداقل 20 تا 30 دقیقه در روز باشد. تحقیقاتی در این زمینه در دانشگاه جورج واشنگتن انجام شده است و در مجله "سلامت نوجوان" نیز به چاپ رسیده است. کیمبرلی هورن، مدیر این تحقیقات میگوید: این مطالعات نشان داده است که ورزش به ترک سیگار کمک میکند. نوجوانانی که حداقل در روز 20 دقیقه پیادهروی میکنند میتوانند بیشتر در مقابل سیگار کشیدن مقاومت کنند. در این تحقیقات 233 فرد نوجوان مورد مطالعه قرار گرفتند که اهل ویرجینیای غربی بودند، این منطقه در کل کشور آمریکا بیشترین تعداد معتادان به سیگار را دارد و 13 درصد این افراد زیر سن 18 سال هستند. این افراد کسانی بودند که هر روز سیگار میکشیدند، نوجوانانی که به سیگار رو می آورند، دچار عادتهای ناسالم دیگر نیز میشوند و معمولا سیگار کشیدن با عدم فعالیت فیزیکی همراه است. به طور متوسط این افراد روزی نصف پاکت و در روزهای آخر هفته یک پاکت سیگار میکشیدند. سه برنامه برای ترک سیگار بر روی این افراد انجام شد و تحقیقات نشان داد که موثرترین راه برای کاهش ترک سیگار برنامههای ورزشی بود. برخی از این نوجوانان تنها در جلسات توجیهی ترک سیگار شرکت کردند و برخی دیگر در جلسات ورزشی نیز شرکت داشتند، نوجوانان که ورزش روزانه خود را به حداقل 20 دقیقه در روز رساندند، توانستند بیشتر تعداد سیگارهایی که در روز می کشند را کم کنند. محدودیتهایی نیز در این تحقیقات وجود داشت از جمله این که محققان به تجزیه و تحلیل چگونگی تاثیر ورزش بر سیگار کشیدن نپرداختند و تنها نتیجه را متوجه شدند. همچنین تحقیقات تنها در یک منطقه انجام شد و بهتر است که تحقیقات بیشتری در مناطق دیگر نیز انجام شود. البته محققان گمان میکنند که به دلیل ترشح آندروفین با کمک ورزش، میزان سیگار کشیدن در این افراد کاهش یافته است. |
گفتوگو با میرجلالالدین کزّازی
منبع:http://www.ettelaathekmatvamarefat.com
دوستان از این پس در نگر داریم به جای واژهای بیگانه از واژه پارسی آن استفاده گردد |
به جای صعود از واژه ی ِافراز به جای قله از واژه چکاد به جای غار از واژه اشکفت و به جای خط الرس ازواژه آبپخش یا آبپخشان به جای عضو یا اعضا از واژه هموند یا هموندان به جای سخره یا صخره از واژه سختون به جای تل از واژه تپه به جای خط القعر از واژه آبرو به جای کمپ از واژه چادرگاه واژگان بالا در این بخش گذینش گردیده است شما هم بایسته است واژگان پارسی پیشنهادی خودتان را برای ما بفرستید |
چکادهای مورگل و قاش مستان در جنوب و چکاد قبله در جنوب شرقی جان پناه، زیبائی و بلندی خود را به رخ می کشند برای ادامه ِافراز باید از یخچال طولانی وبا شیب تند بین دو چکاد عبور کنیم.
ساعت 3 پس از استراحتی کوتاه و صرف ناهار سبک از پناهگاه به سمت چکاد حرکت می کنیم. ادامه راه از این پس دیگر شمالی جنوبی است و باید در امتداد نهری که از آب یخچال سرچشمه گرفته ادامه مسیر دهیم تا به آغاز یخچال برسیم. من بخشی از وسائل غیر ضروری ام را درکوله ای جا داده و در زیر صخره ای پنهان میکنم. چرا که نگران مسیر طولانی هستیم و حمل بار زیاد همیشه برای کوهنوردان نگران کننده است بیشترین بخش مسیر از این پس عبور از دل یخچال طولانی است.
پیش از ورود به یخچال
از چشمهای که آب بشدت گوارایی دارد وجودمان ونیز قمقمه هایمان را سیر آب میکنیم و
شیب نه چندان تند یخچال را با هدف شب مانی در دامنه دوچکاد مورگل وقاش مستان که به
کاسه بین دوچکاد معروف است آغاز میکنیم. پلکانی بودن یخچال حکایت از وزش باد شدید
مداوم در منطقه را دارد. ولی خوشبختانه در درازای برنامه طبیعت بسیار با ما یار است
چرا که از باد معروف منطقه دنا خبری نیست
گذر از دل یخچال 5/3ساعت به درازا میکشد و5/6غروب به کاسه بین دوچکاد میرسیم.
می خواهیم چادرها را بر پا کنیم ولی زمین مسطحی در کار نیست. چرا که یخبندان یخچال
تمامی زمین وحتی سختون ها را نیز ترکانده است .چارهای نداریم جز اینکه زمین را
مسطح کنیم و در لابلای سختون ها چادرها را بر پا میکنیم گو اینکه در فاصله نه چندان
دور از اینجا فضای مناسبتر در کنار برکهای که یادآور برکه های چکاد نیزه وای
شهمیرزاد نیز میباشد وجود دارد ولی راهنمای ما خود شناخت دقیقی از منطقه ندارد .
شب بسیار خوشی در کنار هم آغاز میکنیم وپس از صرف سوپی مختصرخیلی زود هنگام به عشق بر فراز آمدن بر یکی از چکاد هایی که سالیان درازی است که آرزوی ِافراز ش را داریم تن خسته اما جانی شادان را به خواب میسپاریم. شبی با آسمانی صاف وپر ستاره وخوابی شیرین ورویائی .
بامدادان تا چشم
میگشائی، بر آسمان شرق ایران، سپیده دم روشنائی بخش، مهر هزار گوش هزار چشم، سپیده
آورنده گرما، مهر آورنده نور، مهر پیام آور آفتاب را میبینی که بر تو بانگ میزندکه:
زاهد افسرده چوب سنجد است خوش بسوزای عاشق اکنون عود خویش
و شعر وجد انگیز زنده یاد فریدون مشیری با آوای دلنشین علیرضاقربانی از حافظه
شنوایی ات ندا در میدهد که :
سحر با من در آمیزد که بر خیز نسیمم گل بسر ریزد که بر خیز
زرافشان دختر زیبای خورشید سرودی خوش بر انگیزد که بر خیز
سبو چشمک زنان از گوشه تاق به دامانم در آویزد که بر خیز
و بدین سان تو که از تاریکی و تاریک اندیشی گریزانی به پذیره پرتو آفتاب در این
بامداد دل انگیز به پا میخیزی و همگام وهم نفس با سپیده دم و همراه روشنائی برای
فراز آمدن بر چکاد دنا، کوه پیمائی روز دوم را با عبور از مسیر یخچال بین دو چکاد
در جهت جنوب شرقی آغاز میکنی.
از ویژگی های سرپرستی در کوهنوردی، چاره اندیشی به موقع در بر خورد با مسائل در
پیش رو است وخوشبختانه سرپرست جوان ما، به خوبی با مشکلات برخورد ذهنی فعال و
اندیشمندانهای دارد لذا از جوان بسیار مشتاقی که بدلیل کم تجربگی از آمادگی کمتری
بر خوردار است و وسایل کافی نیز ندارد و نیز اولین بار است که در چنین بلندائی به
ندای عشق و مهرش به سرزمین اهورائی ایران پاسخ میدهد میخواهد که بر احساس خود
غلبه کند و ِافراز تا همین ارتفاع که حدود 3850متر از سطح دریا است را برای خود کافی
بداند.
/6بامداد حرکت صبح ما به سمت چکاد قاش مستان یا بیژن سه آغاز میشود. بازهم باید ادامه یخچال را طی کنیم.
پس از اتمام یخچال جهت
مسیر که البته از پاکوب مناسبی هم برخوردار است اندکی به سمت جنوب شرقی ونهایتا
بسوی شرق متمایل میشود. مسیر با شیب تندی را باید طی کنیم تا به گردنه برسیم.
تلاشی سخت در پیش رو است. اعضای گروه به تناسب توان اندکی با فاصله از هم حرکت
میکنند علیرغم آنکه همنوردان عمدتا خود، کارکشته اند و از تجربه مناسب و دیدکافی
کوهنوردی برخوردارند ولی راهنما که چندان هم راهنمای راه شناس و دقیقی نیست
درپیشاپیش و سرپرست برنامه در انتهای گروه همه چیز را زیرنظر دارند و من در نبردی
چنین با کوهستان نیاکانی ام و در تلاشی سخت و پر اشتیاق و بی تاب که دلم میخواهد
هر چه زودتر سوار بر یال دنا شوم و این بار نه با توسن خیال که در عین واقع از
بلندای دنا سرزمین گودرز و گیو و بیژن، سرزمین لرستان و جنگل های چهارمحال و دشت
های سرسبز پیرامون یاسوج را تماشا کنم و از آن بالا سی سخت باستانی را به نظاره
بایستم
صبر میکنیم بقیه اعضا وسرپرست برنامه نیز برسند تا سور و شادی را با شور جمعی بر گزار کنیم
ولی مگر میشود بربلندای قله بیژن 3 ،قله مورگل را در غرب ودشت یاسوج را در جنوب غربی وسی سخت را در جنوب شرقی ونیز قلههای برج آسمانی وسه قپه وبقیه قلههای دنا را به نظاره بایستی وبخواهی سرور وپایکوبی کنی ومست نشوی مگر مستی چیست وچه دارد که ما اکنون نداریم. اکنون چه کسی از ما مست تر وسرخوش تراست؟. از بامداد همراه با فروغ سپیده دمان، کوهپیمائی در کوهستان نیاکانی ات را آغاز کردی وپس از 2 ساعت کوهپیمائی سخت، اکنون بر فراز چکادی ایستادهای که سالیان سال است آرزویش را داشتی آنهم کی ؟ در چنین ساعتی از روز. خورشید جان نواز آفتابش آن چنان بر تنت نوازشگر است که مستی ات را صد چندان کرده است.
تمام وجودت مملو از شادی ومستی است به هر طرف که نظاره میکنی بلند است وکوه. دشت است و سبزینگی. آسمان آبی است و و ابرها به مفهوم مطلق سپید در دور دست شرق رودخانه خفر بسان ماری خرامان بسوی سرنوشتش میخرامد در غرب قله مورگل با آن بلندی و عظمتش در زیر دستان توست.
چه مستی و چه شوری تمام وجود ترا فراگرفته است .در این چنین مستی و شور است که حافظه ات نیزرقص کنان به این شور و سرور یاری میرساند و این بار نوای جاودانی سیاوش شجریان با شعر شادمانی بخش مولای مستی جلال الدین بلخی را برایت به ارمغان میآورد که :
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا آ ن جام جان افزای را برریز بر جان ساقیا
بر دست من نه جام جانای دستگیر عاشقان دور از لب بیگانگان پیش آر پنهان ساقیا
ای جان جانای جان جان ما نامدیم از بهر نان بر جه گدا رویی مکن در بزم یاران ساقیا
اول بگیر آن جام مه، بر کفه آن پیر نه چون مست گردد پیر ده، رو سوی مستان ساقیا
بر خیزای ساقی بیاای دشمن شرم وحیا تا بخت ما خندان شود پیشای خندان ساقیا
با این سرمستی و شور قله را با امید ِافراز ی دیگر بسوی چادرگاه ترک میمیکنیم. مسیر برگشت را یک ساعته طی میکنیم. همنوردان جوان تر شور و شوق ِافراز ی دیگر دارند و وقت هم داریم. ساعت 10صبح 10نفر از همنوردان به همراه راهنما راهی ستیغ سختون وبلند مورگل میشوند.
از بارگاه مسیر غرب را در پیش میگیرند تا به گردنه برسند واز آنجا با سوار شدن بر گرده سختون و هراس انگیز مورگل مسیر را از غرب به شرق تغییر جهت میدهند. درواقع چکاد مورگل در بالاسر چادرگاه ما قراردارد ولی راه و مسیر ِافراز این چنین است. من که همچنان سرمست صعود به قله بیژن 3 هستم نظاره گری بر ِافراز دوم دوستانم از چادرگاه وبازیابی انرژی برای بازگشت را ترجیح میدهم.
یاران ما 5/2بعداز ظهر پس از ِافراز موفق ازچکاد مورگل به چادرگاه بر میگردند وما با چای که در کوهستان گواراترین نوشیدنی بشمار میآید به پذیره آنان میرویم. 2ساعتی را برای استراحت همه وناهار وحمع کردن چادرها در نظر میگیریم و 30/4بعداز ظهر با شور وشادمانی چادرگاهمان در بین کاسه دو چکاد رابا هدف بازگشت ترک میکنیم .
|
گزارش و عکس: علیرضا زیاری( az.ziari@gmail.com )
بایدهای یک برنامه ی گروهی تور طبیعت گردی
یکی از موارد مهمی که در حرکت های دسته جمعی و به خصوص مسافرت ها و برنامه های جهانگردی باید به آن توجه شود؛ نحوه چینش افراد است. چیدمان افراد می تواند منجر به رسیدن به اهدافی از جمله موارد زیر گردد:
1- ایجاد حداکثر امنیت برای افراد
2- تسلط کامل بر محیط و همه افراد گروه
3- رسیدن به سرعت حرکت مناسب
دستورالعملی که در ادامه ذکر می شود برای رسیدن به یک برنامه منظم و دقیق در حرکت های گروهی تیم است. در شرایطی که شما یک برنامه گردشگری در داخل شهر و یا یک برنامه کوه نوردی سبک دارید شاید به این دستورالعمل ها احتیاج زیادی نداشته باشید؛ اما تصور کنید شما قصد یک عبور چند روزه از یکی از جنگل های بکر شمال یا یک برنامه سیاحتی دیدنیهای کویر را دارید. آنوقت مطمئن باشید که در صورت نداشتن تجربه در این زمینه دچار مشکلات فراوان خواهید شد.
قبل از آنکه به سراغ چیدمان گروه برویم، لازم است ابتدا مسئولیت های مختلف مورد نیاز در یک گروه را بررسی کرده و توضیح مختصری در مورد آنها ارائه دهیم. توضیح در این مورد به این دلیل لازم است که در بحث جانمایی افراد به آن نیاز خواهیم داشت.
نیاز به مسئولین مختلف
در صورتی که افراد تیم شما بیش از 4 یا 5 نفر باشد ناگزیر از انتخاب مسئول برای وظایف مختلف خواهید بود. تقسیم وظایف باعث ایجاد نظم و دقت در همه امور و همچنین جلوگیری از فراموش شدن نکات مختلف می شود. هر گروه نیاز به چندین مسئول مختلف دارد که در ادامه به بررسی آنها پرداخته می شود.
سرپرست
در درجه اول اهمیت کسی باید سرپرستی گروه را بر عهده بگیرد. سرپرست گروه یعنی همه کاره گروه؛ دستور او باید اطاعت شود به همین خاطر معمولا باتجربه ترین افراد برای این مسئولیت انتخاب می شوند. علاوه بر تجربه، توانایی بدنی و توانایی غلبه بر شرایط دشوار از دیگر توانایی های سرپرست می باشد.
راهنما
راهنما کسی است که قبلا میسر مسافرت را طی کرده و با آن آشنایی کامل داشته باشد. علاوه بر آشنایی با مسیر؛ راهنما باید دارای قدرت ذهنی و حافظه نسبتا خوبی باشد تا در شرایط خاص به سرعت بتواند مسیر را بیابد. گاهی مواقع مسیر مورد نظر قبلا توسط هیچ کدام از افراد گروه و حتی راهنما قبلا طی نشده است؛ به همین دلیل لازم است راهنما آشنایی کامل با نقشه خوانی، استفاده از قطب نما و همچنین استفاده از GPS داشته باشد.
مسئول تدارکات
یکی دیگر از مسئولیت هایی که در برنامه های چند روزه، لازم به تعریف است؛ مسئولیت تدارکات گروه می باشد. وظیفه این مسئول، برنامه ریزی و تهیه مواد خوارکی برای طول مسافرت و همچنین تجهیزات مرتبط با آن است. این مسئولیت معمولا چند روز قبل از برنامه تعریف شده تا مسئول بتواند متناسب با نیاز اقدام به تهیه و تدارک ملزومات نماید. این وظیفه نیز معمولا به افراد باتجربه سپرده می شود، چه بسا که هرگونه اشتباه در محاسبات می تواند به قیمت گرسنه و تشنه ماندن افراد شود.
مسئول فنی
این مسئولیت معمولا در برنامه های کاملا تخصصی مانند کوه نوردی های حرفه ای تعریف می شود و فرد مسئول لازم است احاطه کاملی به دانش های گسترده ای از برنامه جاری داشته باشد.
مسئول امداد و کمک های اولیه
این مسئولیت معمولا به یک پزشک، پرستار و یا کسی که دوره های امداد را گذرانده باشد سپرده می شود و تنها تجربه داشتن در این زمینه کفایت نمی کند. شخص باید دارای تسلط روحی بالا برای مواجهه با شرایط خطرناک باشد و بتواند در بدترین شرایط با خونسردی کامل با مشکلات دست و پنجه نرم کند.
عقب دار
در شرایطی که امکان قطع ارتباط بصری و شنوایی بین افراد گروه وجود دارد؛ منفک شدن افراد از تیم می تواند خطرات زیادی ایجاد نماید؛ به همین دلیل معمولا مسئولیتی به عنوان عقب دار تعریف می شود تا همواره مسئول گروه با دیدن او اطمینان حاصل نماید که همه افراد حاضرند. عقب دار نباید به هیچ عنوان به کسی اجازه جدا شدن از گروه را بدهد و در شرایط اضطراری، خود نیز در کنار وی بماند. بین عقب دار و سرپرست (یا راهنما) باید وسیله ارتباطی (رادیو، موبایل، چراغ قوه، سوت) وجود داشته باشد تا در شرایط خاص بتواند به سرعت موضوع را به آنها اطلاع دهد.
جانمایی افراد
قرار گرفتن افراد و مسئولین مختلف در یک گروه به جهت رسیدن به اهداف ذکر شده در ابتدای بحث لازم است. هرکدام از افراد و مهمتر از آن مسئولین در یک برنامه گروهی دارای جای خاص هستند و برای تحقق اهداف گروه باید به آن متعهد باشند. جانمایی افراد کاملا به شرایط آب و هوایی، روشن و تاریک بودن هوا، امن و نا امن بودن منطقه و... بستگی دارد که در ادامه سعی می کنیم مهمترین این موارد را بررسی کرده و موقعیت های دیگر را بر عهده خوانندگان محترم بگذاریم.
الف) شرایط امن و هوای روشن
شرایط امن؛ شرایطی است که احتمال خطر چه از جانب دشمن انسانی و حیوانی و چه از لحاظ دشمن های طبیعی (مانند باتلاق) خطری متوجه شما نباشد. در این شرایط چیدمان تا حدی بدون نظارت سخت گیرانه انجام می شود. کافی است راهنما در جلو و عقب دار تیم نیز آخر از همه حرکت کند و بقیه افراد نیز می توانند به تناوب در میان گروه جابجا شوند. نکته مهم در این شریط این است که هر نفر در همه شرایط باید مراقب نفر جلو و پشت سر خود باشد. چیدمان ستونی در این شرایط بهترین پیشنهاد است. در حرکت ستونی سرعت تیم کم نشده و افراد با نظارت بیشتری بر یکدیگر می توانند حرکت کنند. علاوه بر این در صورت به وجود آمدن مشکل خاصی؛ تنها یک یا حداکثر دو نفر از افراد دچار مشکل می شوند.
ب) شرایط امن و هوای تاریک
در شرایطی که محدوده دید افراد کم می شود؛ به تناسب آن خطر افزایش پیدا کرده و به همین دلیل لازم است تدابیر مناسبی اندیشیده شود. در این شرایط باز هم حرکت در یک ستون پیشنهاد می شود؛ اما بر خلاف شرایط روشن و امن؛ آزادی عمل کمتری باید به افراد داده شود و فاصله آنها به نحوی باشد که کاملا یکدیگر را در تاریکی زیر نظر داشته باشند. باز هم راهنما؛ پیش از همه در حرکت است و عقب دار در انتهای گروه و سرپرست در میان گروه قرار می گیرد. امدادگر نیز بهتر است در یک سوم انتهای گروه قرار گیرد تا هم در امنیت بالاتری باشد و هم در اسرع وقت بتواند به همه افراد کم رسانی کند. حرکت در تاریکی شب بهتر است بدون هیچ منبع نور مصنوعی صورت گیرد. استفاده از چراغ قوه، چراغ های گازی و نفتی و... شاید به نظر امنیت بالاتری ایجاد کند؛ اما مشکل این است که چشمان شما به تاریکی عادت نمی کند و تنها قادر به دیدن محدوه ای خواهید شد که منابع نوری شما روشن کرده اند و در شرایطی که لازم باشد جای دیگری را ببینید نخواهید توانست. این نکته حائظ اهمیت است که چشمان انسان برخلاف تصور قادر به دیدن در شب نیز هست. انعکاس نور شهرها، نور مهتاب و ستاره ها باعث می شود که کمتر انسان بتواند شب کاملا تاریک را ببینید.
ج) شرایط نا امن و هوای روشن
این شرایط معمولا به شرایطی اطلاق می شود که دشمن خارجی وجود دارد. حال متناسب با اینکه دشمن از نوع انسانی است، حیوانی و یا طبیعی باید تصمیم متناسب اتخاذ نمود. در شرایط دشمن انسانی و یا حیوانی؛ بهترین گزینه؛ همان روشی است که نیروهای نظامی در مناطق ناشناخته برای پیشروی استفاده می کنند. گروه ها به صورتی حرکت می کنند که بیشترین پوشش را برای هم ایجاد نمایند. معمولا در این شرایط گروه ها چهار نفری است. راهنما و سه نفر دیگر به صورت زیر در کنار هم قرار می گیرند.
چیدمان حرکت در شرایط نا امن و هوای روشن
مزیت این چیدمان در آن است که همه افراد دارای پوشش نسبی هستند. باید توجه داشت که انسان بدون چرخاندن سر می تواند زاویه حدود 120 درجه را زیر نظر داشته باشد؛ بر همین اساس همه افراد در چیدمان بالا در موقعیتی هستند که زیر نظر بقیه افراد قرار دارند.
البته در شرایط جنگی جهت حمله و دفاع تعریف می شود که در بحث ما نیاز زیادی به آن وجود ندارد. در شرایطی که امکان حمله حیوانات وحشی از یک جهت خاص وجود دارد؛ سه نفر در جهتی قرار می گیرند که تسلط بیشتری بر اوضاع ایجاد نمایند. در صورتی که تعداد افراد گروه شما ضریبی از چهار باشد؛ گروه های چهار نفری می توانند به صورت زیر در کنار هم قرار گیرند.
چیدمان دیگر برای تعداد افراد بیشتر
چیدمان دیگری نیز برای حرکت وجود دارد گاهی مواقع مناسب تر به نظر می رسد. به طور مثال برای شرایطی که تعداد افراد گروه؛ ضریبی از چهار نیست و یا اشخاص ضعیف و یا مهمی در گروه وجود دارد می توان از روش های زیر استفاده نمود.
چیدمان های پیشنهادی دیگر
د) شرایط نا امن و هوای تاریک
در این شرایط عاقلانه ترین کار؛ توقف پیشروی و استراحت است. اما زمانی که چاره ای جز حرکت وجود ندارد، روش های حرکت همانند قسمت قبل پیشنهاد می شود. در آن روش ها، همه افراد کاملا یکدیگر را پوشش می دهند و به محض بروز هر گونه مشکلی، بقیه افراد نیز به سرعت باخبر می شوند. تنها تفاوت در این شرایط؛ کم کردن فواصل است تا کم شدن محدوده دید جبران شود.
ه) کویر و باتلاق
کویرها و باتلاق ها از جمله مکان هایی هستند که باید با احتیاط فراوان و بدون هیچ گونه ریسک از آنها گذشت. نحوه چیدمان حرکت در این مناطق باید به نحوی باشد که حداقل تعداد نفرات در معرض خطر قرار گیرند. به همین دلیل معمولا در این شرایط چیدمان ستونی با فاصله پیشنهاد می شود. رعایت فاصله در این شرایط بسیار حائظ اهمیت است و عددی که پیشنهاد می شود در حدی است که تنها راهنما در معرض خطر قرار داشته و علاوه بر این در اسرع وقت کمک رسانی به او امکان پذیر باشد.
انجمن پزشکی کوهستان ایران
طبیعت خانه خدا است
طبیعت گردی و در طبیعت بودن فرهنگ ٫ آداب و را ه و رسمی بخصوص دارد. طبیعت
خانه خدا ٫ دانشگاهی بزرگ ٫ درمانگاهی عظیم و مکانی مقدس است. فراموش نکنیم که زمانی که ما در طبیعت قدم می گزاریم فقط یک میهمان هستیم٫ صاحبان واقعی طبیعت گیاهان٫ درختان و حیات وحش موجود در آن منطقه هستند. با تخریب درختان و اجزای دیگر طبیعت ٫ و یا با بلند صحبت کردن و ایجاد سر و صدا ٫ صاحبان واقعی طبیعت را آزار ندهیم و شانس دیدن صاحبخانه و تجربه زیبایهای کم نظیر طبیعت را از خود دور نکنیم. از پرتاب کردن سنگ در کوه جدا خودداری فرمائید. پرتاب کردن سنگ نه تنها خطر صدمه زدن جدی و حتی مرگ را برای انسانها ، حیوانات و گیاهان به همراه دارد، بلکه آرامش و آرایش طبیعی کوهستان را بر هم میزند.از لگد کردن گیاهان ٫شکستن درختان و از رها کردن زباله های خود در طبیعت جدأ خودداری کنیم و با سکوت و رعایت آداب و رسوم طبیعت گردی ٫ به شنیدن موسیقی زیبا و آموزنده ی طبیعت گوش فرا دهیم. حفاظت از منابع طبیعی از جمله حفاظت از گیاهان ٫ درختان ٫ خاک ٫ مراتع ٫هوا٫ کوهها ٫آبها و رودخانه ها ٫ حشرات و پرندگان ٫ خزندگان و پستانداران ٫مناظر طبیعی و .....یک وظیفه عمومی و ملی است. برای حفظ پوشش گیاهی طبیعت و کوهستان از لگدمال کردن گیاهان و از شکستن شاخه های درختان ٫ نهالان و بوته های وحشی خودداری کنیم. از راه های مالرو و مشخص شده استفاده کنیم و از میان بر زدن و رفتن به راه های بیراهه خودداری کنیم. گیاهان و گلهای وحشی را نچینیم و آنها را از ریشه در نیاوریم٫ در صورتی که اهل سلیقه هستیم با عکاسی از اجزای مختلف طبیعت و گیاهان زیبایی آنها را به همراه خود به خانه ببریم. جهت حفظ زیبایی و کیفیت دست نخوردگی طبیعت از درست نمودن سنگچین و یا گسترش سنگچین های موجود به عنوان نشانه یا علامت خودداری کنیم. از نوشتن نام خود و یا گروه کوهنوردی بوسیله رنگ و سایر ابزار بر روی دیوار پناهگاهها٫ جانپناه ها و یا درختان و صخره ها در مسیر کوهنوردی یا روی قلل خودداری کنیم. به هنگام صعود از مسیرهای مشخص از دستکاری علائم راهنمای قلل یا مسیر کوهنوردی و خدشه دار کردن آنها جدأ خودداری کنیم. زباله ها ی خود را جمع آوری و همراه خود به پائین بیاوریم و از رها نمودن آنها و یا از چال کردن و مخفی نمودن زباله ها٫ در پشت سنگ ها جدأ خودداری کنیم. با احتیاط کامل در کوه٫ جنگل و مراتع از آتش استفاده نموده و با اطمینان کامل از خاموشی آتش محل را ترک نمائیم. از آلوده نمودن آب بخصوص در سرچشمه ها و امتداد رودخانه ها جدأ خودداری کنیم. از ایجاد صدای بلند و غیر ضروری که سبب وحشت حیوانات و پرندگان می شود و آرامش دیگران و طبیعت را برهم می زند جدأ خودداری کنیم. طبیعت گردها از سکوت و خلوت محیط اطرافشان لذت می برند. این آرامش و لذت می تواند به وسیله آلودگی صوتی نظیر داد زدن ٫ آواز خواندن یا صحبت بلند بر هم زده شود. با آرام ماندن می توان شانس دیدن حیوانات را افزایش داد و از صداهای آرام بخش طبیعت همانند صدای باد و آب و آواز پرندگان لذت برد. در طبیعت - مخصوصأ در کوهستان - از کندن ٫ سوزاندن و لگد کردن گیاهان باید جدأ خودداری نمود. این پوشش گیاهی ( در تصاویر زیر ) بسیار محدود و ظاهر أ بدون اهمیت در ارتفاع ۲۷۰۰ متری محلی برای زندگی و تخم گذاری چند گونه پرنده ٫ چند نوع پروانه و سوسک و انواع دیگر حشرات و خزندگان می باشد .حتی شغال موجود در منطقه در مواردی از پرندگان و تخم آنها که در این منطقه لانه سازی دارند تغذیه می کند .هر کدام از این حیوانات جایگاه و نقش ویژه ای در چرخه حیات و ایجاد تعادل در طبیعت دارند و تمامی آنها به این پوشش گیاهی محدود و ظاهر أ بدون اهمیت وابستگی مستقیم دارند. با ذهنی مثبت ٫ چشمانی باز و قلبی پاک به دامن طبیعت برویم تا با دستی پر از طبیعت بازگردیم و بدانیم که ما انسانها بر خلاف تصور عمومی ضعیف ترین موجود در طبیعت هستیم و به این دلیل باید سعی کنیم با شناخت صحیح ٬ دوری از غرور بیجا و رعایت کامل اصول پیشگیرانه ایمنی در طبیعت قدم بگذاریم.
و در آخر کلامی تکمیلی درباره آداب طبیعت گردی . در طبیعت به حریم شخصی دیگران احترام بگذاریم ، چرا که کم نیستند افرادی که ساعتها راه را طی می کنند و به دل طبیعت می آیند تا لحضاتی را در سکوت و آرامش بسر ببرند. گوش فرا دادن به موسیقی طبیعت و تأمل در آن نه تنها باعث آرامش و سلامت روح و روان می شود بلکه با تحریکی خاص طبیعت می تواند به تکامل شخصیتی ما کمک کند. قبل از ورود به طبیعت غرور خود را در شهر باقی بگذاریم و با ذهنی باز و روحی متواضع به دل طبیعت برویم و بدون شناخت دیگران ، خود را معلم آنها تصور نکنیم. در مقابله با همه موجودات با احتیاط ، فروتنی و تواضع برخورد کنیم که این در نهایت به صلاح خودمان می باشد. متواضع باشیم و به یاد داشته باشیم که هر فردی را که در طبیعت ملاقات میکنیم « بدون درنظر گرفتن سن ، تیپ و قیافه و یا لباس و تجهیزات » ممکن است او در زمینه شناخت طبیعت تجربه بیشتری از ما داشته باشد و شاید او بتواند به ما چیزی یاد بدهد. بهتر است همیشه خود را با یک پیش فرض شاگرد دیگران بدانیم تا روز به روز بر دانش و تجربه ما اضافه شود. و در نهایت در طبیعت با دیگران به مسابقه و رقابت نپردازیم چرا که رقابت و مسابقه نه تنها ما را از هدف اصلی طبیعت گردی دور میکند ، بلکه می تواند باعث کدورت و کینه ورزی نسبت به دیگران بشود.
به امید آن که همیشه در زیبائیهای طبیعت قدم برداریم و نورخورشید زندگی بخش بر همه ما بتابد .
تناسب نبودن وزن کوله پشتی با توان جسمانی کوهنورد یکی از علل عمده شکست و عدم موفقیت در برنامه های کوهنوردی است . دوستانی که بدون توجه به آمادگی بدنی خود با حمل کوله های سنگین و در اکثر موارد غیر ضروری نه تنها خود از صعود به قله باز مانده اند بلکه باعث بروز مشکلاتی در ریتم صعود گروه خود نیز شده اند
البته ذکر این نکته ضروری هست که تشخیص اینکه چه وسیله ای ضروری هست و چه وسیله ای غیر ضروری فقط بستگی به تجربه کوهنورد و شناخت کافی او از کوه مورد نظر- مدت برنامه - وضعیت جوی و نوع فصل صعود- نوع کوله پشتی و مقدار توان جسمی کوهنورد بستگی دارد. چه بسا که یک وسیله در یک برنامه غیر ضروری باشد و در برنامه دیگر ناجی جان کوهنورد باشد .
وزن کوله خالی تان چقدر است؟
کاتالوگ های وسایل همیشه وزن کوله را در قسمت مشخصات ذکر می کنند. نگاه دقیق به اندازه و وزن کوله مهم است. کوله ای که حتی چند اونس سبک تر است می تواند باعث تفاوت آشکاری شود. هر اونس اضافه بر وزن کوله می افزاید ، پس کاستن از وزن را از ابتدا آغاز کنید.اندازه کوله بر حسب اینچ مکعب به اندازه وزن مهم است. اگر کوله شش هزار اینچ مکعب حجم داشته باشد وسوسه خواهید شد که آن را کاملا با وسایل اضافه ای که واقعاً لازم نیستند پر کنید. یک کوه نورد می تواند کوله 3500 اینچ مکعبی را در سفرهای کوتاهتر و کوله 4500 اینچ مکعبی را در سفرهای طولانی تر با خود ببرد. افرادی هم هستند که کوله های خود را اصلاح می کنند. به عبارت دیگر ، بندها ، وصله های اضافی و هر چیزی را که حتی کمترین وزنی را اضافه می کند ، جدا می سازند. بعضی ها توانسته اند با این کار حدود یک پوند از وزن شان را کم کنند. در هر صورت قبل از جدا کردن این جور چیزها از کوله تازه تان ، با آن به بیرون بروید و امتحان کنید تا مطمئن شوید بندی را که مورد نیاز است جدا نکنید.
در مورد چادرها چی ؟
چهار روش مختلف همراه بردن چادر وجود دارد. سنگین ترین آن چادر دو یا سه نفره چهار فصل خواهد بود. سوالی که باید پرسیده شود این است که آیا این چادر ضروری است . اگر قرار است این سفر در طول تابستان انجام گیرد جواب یقینا" نه خواهد بود.اگر این سفر شامل دو یا سه نفر است پس یک چادر دو یا سه نفره سه فصل در مقایسه با این که هر فرد چادر خودش را حمل کند سبک تر خواهد بود.
اگر کوه نوردی انفرادی است چادر یک نفره عالی است. با وجود این ، این کار کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.
شاید سبک ترین سیستم چیزی است که کوه نوردان به طور معمول از آن استفاده می کنند.
Bivy sack به طور ساده کیسه ای است که روی کیسه خواب تان را می پوشاند و تا روی صورتتان قرار می گیرد.این کیسه ها ضد آب و فوق العاده سبک هستند. در نتیجه بسیاری از افراد این روکش چادر را با خود می برند چون بسیار سبک هستند. بهرحال ، در باران شدید این روکش ها راحت نیستند. داخل آن خوردن و آشامیدن ممکن نمی باشد.
چه لباسی باید بیاوریم؟
سیستم لایه ای موثرترین پوشش برای سفرهای به طبیعت است. به عبارت دیگر از زیر با گرم نگهدارنده ها شروع کنید بعد یک لایه لباس زود خشک شونده از جنس پارچه با فناوری بالا مانند microfleece یا Scholler بپوشید. روی این لباس فرد می تواند ژاکت پشمی و بارانی اضافه کند. چند جفت جوراب اضافی داخل کوله تان بگذارید و اینها حقیقتاً تمام چیزهایی هستند که یک کوه نورد لازم دارد.
گاهی این سوال پیش می آید که اگر تنها لباس مان خیس شود باید چکار کنیم. پاسخ ساده است. کیسه خواب شما فقط برای خوابیدن نیست و بلکه برای خشک کردن لباس هم هست. هر شب لباس خیس را باید در ته کیسه خواب قرار دهید. حرارت بدن اکثر پارچه های با فناوری بالا را یک شبه خشک خواهد کرد. دیدن افرادی که با خود شلوار جین ، تی شرت و کفش های اضافی و انواع وسایل عجیب با خود می آورند چیزی عادی است. هیچ چیز اشتباهی در کار نیست، فقط اینکه این وسایل به غیر از آسایش انسان برای مورد دیگری لازم نیست. اگر سبک رفتن درست است ، پس هر چیزی که مطلقا ضروری نیست باید کنار گذاشته شود.
چه نوع مواد آشپزی را بیاوریم؟
برخی افراد آشپز کوهستان هستند. آنها تمام انواع ادویه جات و غذاهای با کیفیت بالا را همراه خود می آورند. بار دیگر، چیز اشتباهی در این کار نیست ... تنها موضوعی است مربوط به اینکه یک کوه نورد چقدر بار را می خواهد حمل کند. بسیاری از کیت های آشپزی دارای چندین ظرف می باشد. اگر غذا ساده است – که معمولا هم این گونه است – پس یک ظرف تنها کفایت می کند. تنها وسیله آشپزخانه مورد نیاز یک قاشق است. چاقوی جیبی معمولا نقش هر چیز دیگری که مورد نیاز است را بازی می کند.
برای کاستن باز هم بیشتر از وزن ، رفتن به طبیعت بدون ظرف ، اجاق یا سوخت امکان پذیر است. می توانید غذاهای آماده و سرد همراه خود ببرید. به هر حال گفته می شود اگر هوا سرد است یا فرد در برف سفر می کند ، اجاق وسیله خوبی است. چای یا کاکائو داغ می تواند نجات بخش باشد.
سبک کردن کوله مهارتی است که یادگیری آن سالها زمان و سفرهای زیادی می طلبد. به تدریج با کم کردن از وسایل و لوازم راحتی شروع کنید. بعد کار را با حرکت به سوی کوله فوق سبک ادامه دهید. با گذشت زمان یاد خواهید گرفت که واقعاً به چه چیزی نیاز دارید و چه چیزی را لازم ندارید. و با فراگیری آن کوله تان تقریبا وزنی نخواهد داشت .
نویسنده : جیسون د. مارتین
مترجم : فریدون شیرمحمدلی