1- جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.
2- افراد آرام دائم به خود می گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی توان انجام داد پس باید از ادامه زندگی لذت برد.
3- حداقل روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و به آنچه که می خواهید در زندگی به دست آورید فکر کنید.
4- هنگامی که احساس می کنید ذهنتان پر از افکار گوناگون است و هیچ جای خالی در آن وجود ندارد با قدم زدن سعی کنید ذهن خودتان را خالی کنید.
5- به کودکان نگاه کنید و ببینید چگونه از زندگی لذت می برند. زندگی با آرامش را از کودکان یاد بگیرید.
6- سعی کنید به داشته های خود قناعت کنید چون در این صورت احساس رضایت بیشتری از زندگی خواهید کرد.
7- اکسیژن باعث می شود مغز شما بهتر فعالیت کند. پس در محل زندگی و کار خود گیاه نگه دارید.
8- این همه عجله برای چیست؟ به یاد داشته باشید سرعت حرکت شما با احساس شما رابطه مستقیمی دارد ،پس سعی کنید عجول و شتابزده نباشید.
9- شوخی روش خوبی برای رسیدن به آرامش است . پس شوخ طبع باشید.
10-لحظات زیبای زندگیتان را بایگانی کنید. سعی کنید از این لحظات فیلم و عکس تهیه کنید و در لحظات ناراحتی به آن نگاه کنید تا به یاد بیاورید زندگی همیشه برای شما تلخ و دشوار نبوده است.
11- آرام سخن گفتن باعث می شود ضربان قلب و تنفس شما کم شود و این پایین آمدن ضربان قلب ، آرامش بیشتری به شما می دهد.
12- شاد کردن دیگران باعث می شود احساس و انرژی مثبتی به شما منتقل شود.
13- هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و اجاره بدهید از شرّ فشار زمان نجات پیدا کنید.
14- مسافرت به شما کمک خواهد کرد تا برای مدتی فکر شما آزاد باشد و اثرات مسافرت پس از برگشت به خوبی در زندگی روزمره شما نمایان خواهد شد.
15- دیگران را ببخشید. زیرا بخشش و شاد کردن دیگران یکی از مسائل زندگی بخش است.
16- سعی کنید در هنگام عصبانیت خود را به گونه ای تخلیه کنید .مثلا به بالای پشت بام بروید و فریاد بکشید.
17- لباسهای راحت و گشاد باعث آرامش می شوند.
18- سعی کنید به موقع غذا بخورید و از غذا خوردن لذت ببرید. زیرا غذا خوردن باعث آرامش سیستم عصبی می شود.
* فراهم کردن انرژی لازم برای انقباض
عضلات
* افزایش تحمل پذیری بدن برای تمرینات
طولانی مدت
* بهبود کیفیت عملکرد مغز
* احیای ذخایر تهی شده گلیکوژن موجود در
کبد و عضلات
* تسریع فرایند ریکاوری
* تقویت فرایند عضله سازی از طریق
افزایش ترشح انسولین
* افزایش حجم سلولها
* کنترل و تعدیل میزان قند خون
* کمک به جذب و هدایت پروتئین به سمت
سلولهای عضلات
فوائد مصرف مداوم فیبرها
* کاهش خطر ابتلا به بیماری دیابت
* کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی –
عروقی
* کاهش خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ
* کاهش میزان کلسترول مضر در خون
* کمک به جذب و ورود گلیکوژن به خون
* پدید آوردن احساس سیری در انسان
* کمک به دفع سموم از بدن
* تنظیم حرکات روده وکمک به دفع مدفوع
* کم کردن از میزان هیدرولیز نشاسته در
بدن
* پاک کردن دستگاه گوارش
کوهها، چه از نظر گسترهای که به زمین دارند، و چه از نظر شکل، و نیز تاثیر در طبیعت، از مهمترین ساختارهای کرهی زمین هستند. کوهها یک پنجم سیمای زمین را تشکیل میدهند؛ زیستگاه دست کم یک دهم از مردم جهاناند؛ یک سوم از مردم جهان از جنبهی غذا، برق، چوب و مواد معدنی به کوهها وابستهاند؛ و نیمی از آب شیرین مصرفی مردم جهان از کوهها سرچشمه میگیرند.
مطابق یک اصل بوم شناختی (ecologic) هر اندازه پستی و بلندی یا چین و شکن منطقهای بیشتر باشد، «تنوع زیستی» یعنی گوناگونی جانوران و گیاهان آن منطقه، بیشتر خواهد بود. به این دلیل در کوهها، گونههای بسیار متنوع جانوری و گیاهی را میتوانیم ببینیم؛ پارهای از گونههای گیاهی در سمت سایهگیر صخرهها و دامنهها، و پارهای دیگر در سمت آفتابگیر رشد میکنند. پارهای از آنها در ارتفاعهای پایین که گرمتر هستند،و پارهای دیگر در ارتفاعهای بالاتر که سردتر هستند میرویند. جانوران گوناگون هم با استفاده از پوشش گیاهی متنوع، و در پناه امکانی که صخرهها و غارهای کوهستان برای زیست آنان فراهم میسازد، جمعیتهای قابل توجهی را شکل میدهند. به این ترتیب، در مجموعهی کوهستانها و کوهپایهها، «گیا» (حیات گیاهی منطقه = flora) و «زیا» (حیات جانوری منطقه = fauna) تنوع چشمگیر دارد.
کوهستان، جز آن که بستر انبوهی از گیاهان و زیستگاه گونههای جانوری خاص خود است، امروزه با از میان رفتن طبیعت دشتها به دلیل فعالیتهای کشاورزی و صنعتی و شهرسازی، به پناهگاه پارهای از گونهها که از دشتها رانده شدهاند، بدل گشته است. در سرزمینهایی که پیشینهی تمدنی دیرین دارند - مانند ایران - طبیعت بکر معمولاً فقط در کوهها باقی مانده است، زیرا دشتها از قرنها پیش مورد بهرهبرداری سنگین انسان بوده است. برای مثال، در ایران جنگل را فقط در کوهها میتوان یافت، و در نواحی هموار جز چند «لکه»ی کوچک، چیزی از جنگل باقی نمانده است.
کوهها، سدهایی هستند در برابر جریان هوای کرهی زمین، هوا و رطوبتی که در آن است، در برخورد با کوه به بالا رانده و در نتیجه سرد و متراکم میشود. در این حال، امکان بارش باران و برف فراهم میشود. بارشها یا از شکافها و حفرههای کوهستان به عمق زمین نفوذ میکنند - و به این ترتیب از تبخیر شدن درامان میمانند و در پایین دست ظاهر میشوند - یا به شکل برف ذخیره میشوند و از محل این ذخیره، امکان جریان یافتن پیوستهی جویبارها و رودها فراهم میآید. اگر کوهها نبودند، در سرزمینی مانند ایران، بارش از آن چه که هست کمتر میشد و در تابستانها هیچ روانابی نداشتیم. بنابراین میتوان گفت که کوهها، برجهایی هستند که آب را ذخیره میکنند و در طول سال، دامنهها و کوه پایهها و دشتها را با جریان «کنترل شده»ی آب سیراب میسازند.
بسیاری از تمدنهای جهان، در کنارهی رودخانههایی که از کوهها سرچشمه میگیرند، پدید آمدهاند؛ تمدن «میان رودان» (بینالنهرین) که از قدیمیترین تمدنهای جهان است، در کنارههای دجله و فرات شکل گرفت. در مرزهای کنونی ایران، تمدن بزرگی که در سیستان وجود داشته و بقایای آن به نام «شهر سوخته» معروف است، در کنارههای رود هیرمند - و تمدن تازه کشف شدهی جیرفت در کنارههای هلیل رود شکل گرفته بودند. منشا تمامی آبهای جاری و بخش عمدهای از آبهای زیرزمینی ایران، کوهها هستند و به این دلیل زندگی در این سرزمین به طور کلی مدیون کوهها است. در دیگر نقاط جهان هم، رودهایی که از کوهها سرچشمه میگیرند، آبادانی و برکت را برای دشتها به ارمغان میبرند. برای نمونه میتوان از رود زرد در چین و رودخانهی گنگ در هند نام برد که از کوههای هیمالیا سرچشمه میگیرند، یا رود سند در پاکستان که از کوههای قراقوروم جاری میشود، و رود راین در اروپا که از کوههای آلپ سرچشمه میگیرد.
سرزمینهای کوهستانی، کم و بیش به صورت جدا از یکدیگر و دور از دشتها، حامل فرهنگهای گوناگونی هستند که در گذر طولانی زمان به دست قومها و گروههای انسانی مختلف پدید آمدهاند. رنگارنگی تمدنها و جلوههای چشمگیر زیست انسانی، تا حد بسیاری نتیجهی تنوع فرهنگی شکل گرفته در کوهستانها است.
کوهها حدود دو سوم سطح ایران را دربرمیگیرند (حدود 86 میلیون هکتار کوههای مرتفع و 30 میلیون هکتار کوهپایهها و تپههای مرتفع)، و تقریباً نیمی از روستاهای کشور که محل بیشتر فعالیتهای کشاورزی و دامپروری هستند، در نواحی کاملاً کوهستانی قرار دارند. شیوههای متفاوت زندگی در کوهستان و دور بودن محلهای زندگی کوهنشینی از یکدیگر و دسترسی دشوار به آنها، موجب شکل گرفتن فرهنگ و آداب گوناگون شده است. در ایران، بسیاری از زبانها و نیمزبانها و گویشها، آوازها، گوشههای موسیقی، رقصها، شیوههای معماری و دست بافتها (فرش، گلیم، و ...) خاستگاه کوهستانی دارند.
یکی از شیوههای جالب توجه زیست انسانی که پیوند تنگاتنگی با کوهستان دارد، زندگی عشایری است. این شیوه، بیش از هر جای دیگر جهان، در ایران متداول بوده است، و نمونهی استفادهی هوشمندانه و کم و بیش «پایدار» از مرتعهای کوه و دشت است. البته امروزه، با افزایش جمعیت انسانی و زیاد شدن تعداد دامها، ساخت و ساز در مسیرهای «ییلاق - قشلاق» و نیز الزامهای زندگی نوین، دیگر زندگی عشایری به شکل گذشته نمیتواند دوام آورد. اما، میتوان از زیستِ سازگار با طبیعت که ایلها و طایفههای عشایری در گذشته داشتند، درسهای ارزندهای برای زندگی امروزین گرفت. از دستاوردهای هنری عشایر ایران، میتوان به قالیها و گلیمهای دست بافت ایل قشقایی (ایل بزرگی که طول مسیرهای ییلاق - قشلاق آن چندصد کیلومتر بوده است) اشاره کرد. این دست بافتهها به دلیل محیطهای متنوع زندگی که آفرینندگان آن داشتهاند، و به خاطر برخورداری آنان از طبیعت رنگارنگ و پرجلوهی کوهها و کوهپایهها، چنان تنوعی در طرحها و چنان سرزندگی در رنگها و اصالت در مواد اولیه دارند که موجب شهرت بینظیر آنها در جهان شده است.
کوهها، الهام بخش شاعران و نویسندگان و عارفان بوده، و موضوع بسیاری از اسطورهها و داستانهای دلکش، با کوه ارتباط دارد. برای نمونه، میتوان به داستان زندگی زال پدر رستم - معروفترین پهلوان اسطورهای ایران- اشاره کرد که در کوهستان بزرگ شد، و سیمرغ پرندهی افسانهای که یاور فرهیختگان است- و آن هم مطابق داستانهای ایرانی در کوه میزید - از زال مراقبت کرد، و بعدها چندبار به رستم یاری رساند. داستان پرکشش دیگر، اسطورهی آرش کمانگیر است که پرتاب تیر سرنوشتساز او از فراز البرز کوه (یا دماوند) مرز کشور ایران را با توران تعیین کرد.
در بسیاری از دینها و باورها، کوهها مکانهای پاکیزه و مقدس به شمار میروند. در باورهای کهن ایرانی، مهر یا میترا فرشتهی روشنایی و نگاهبان عهد و پیمان، همچنین آناهیتا فرشتهی نگاهبان آب، در کوه جایگاه دارند. پیدا است که آب خیز بودن کوهها، در سرزمین کم آب ایران جایگاه پرارجی را به آنها بخشیده است.
از دیرباز، انسانها برای بهرهمند شدن از هوای فرحبخش و تماشای گل و گیاه و شنیدن نوای دلکش رودها، به کوه میرفتهاند. فردوسی میگوید:
کنون خورد باید میخوش گوار که می بوی مشک آید از کوهسار
هوا پرخروش و زمین پر ز جوش خنک آن که دل شاد دارد به نوش
همچنین، برای دور کردن اندوه و راندن بیقراری به کوهپیمایی میپرداختهاند؛ نظامی در داستان خسرو و شیرین میگوید که فرهاد از دل تنگی راه کوه و دشت را پیش گرفت:
گرفته کوه و دشت از بیقراری وزو در کوه و دشت افتاده زاری
نیمایوشیج، شاعر بزرگ معاصر در چندین شعر به توصیف کوهها و کوهپیمایی میپردازد و از عشق خود به کوهستان و مردم کوهنشین سخن میگوید. او شعر معروف «افسانه» را از «درهای سرد و خلوت» و با توصیف بادِ سر کوه «نوبن» که زبان به سخن میگشاید، آغاز میکند.
امروزه، بخش مهمی از اوقات فراغت انسانها، به گردش در طبیعت و انجام وزشهایی که در محیطهای طبیعی انجام میشوند، اختصاص دارد. پیادهروی در کوهستان و نیز کوهنوردی جدی از مهمترین تفریحها و ورزشهای طبیعی هستند. در کشور اتریش حدود ده درصد مردم به کوهنوردی میپردازند، و در ایران، هر هفته در روزهای تعطیل صدها هزار نفر برای کوهگردی یا کوهنوردی به کوهستان میروند. نه تنها کسانی که رشتهی ورزشی مورد علاقهشان، کوهنوردی است، بلکه افرادی که به ورزشهای دیگر - مانند فوتبال، کشتی، دو و میدانی - هم میپردازند، برای افزایش ظرفیت ششی و تقویت ماهیچههای پا و تواناتر شدن قلب خود، کوهپیمایی میکنند.
آرامشی که با تماشای چشماندازهای پرشکوه کوهستان و غرقه گشتن در زیبایی و سکوت آن به دست میآید، برای انسان پرکار امروزین که در فضاهای تنگ و پر سر و صدا کار میکند، نعمتی بزرگ و باارزش است.
از سایت آرش
کوله پشتی یکی از تجهیزاتی است که برای حمل لوازم و وسایل مورد نیاز از آن استفاده میشود به عبارت دیگر تمام وسایل مورد نیاز یک کوه نورد باید درون وسیله ای قرار گیرد که این وسیله کوله پشتی(Back pack) نام دارد. باید دارای ویژگی هایی باشد که بتوان از آن به راحتی بیشترین بهره را برد. بنا براین انتخاب یک کوله پشتی مناسب و تنظیم صحیح آن روی بدن، دو مسله بسیار مهم است. انتخاب کوله پشتی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا این وسیله همراه همیشگی شما هستند. در چندین سال اخیر شرکت های معتبر جهان کوله پشتی هایی باکاربرد های مختلف، در ابعاد و سایز های مختلف طراحی کردند که کار کاربر را در انتخاب کوله مورد نظر، آسانتر کرده است. کوله باید دارای پارچه ای انعطاف پذیر و مقاوم در برابر نفوذ آب، کاور مخصوص ضدآب ، تسمه هایی با اسفنج نرم و قفل شونده برای شانه ها و کمر، با رگلاژ و عرض مناسب و همچنین باید دارای پشتی و زین داخلی استاندارد برای جلوگیری از فشار مضاعف به فرد، شانه ها و ستون مهره ها باشد تا صدمه جبران ناپزیری به کوهنورد وارد نشود.
یقینا شما برای خرید یک کوله پشتی، مشخصه و ویژگی هایی رو مد نظر دارید و براساس اون انتخاب نهایی خودتون رو میکنید. ویژگی های مهم و تعیین کننده در هنگام خرید به صورت زیر است:
جنسیت فاکتور بسیار مهمی است چرا که فیزیک بدنی آقایان با خانم ها تفاوت فراوانی دارد و به همین دلیل شرکت های معتبر کوله هایی ویژه بانوان طراحی میکنند. خانمها عموما نسبت به آقایان استخوان بندی ریز تر و ظریف تری دارند، شکل پایین تنه و خصوصا، فیزیک استخوان لگن آنها متفاوت است و سرشانه های بزرگی ندارند. کوله های مناسب خانم ها با علایمی مثل women - lady - SL و اشکالی مثل گل شیپوری مشخص میشود که بستگی به کمپانی سازنده دارد. البته آقایانی هم که دارای استخوان بندی ریزتری هستند می توانند از این کوله ها استفاده کنند. کوله پشتی خانمها و آقایان همانطور که میبینید کوله خانمها کشیده تر ، دارای بندهای کوله نزدیک به هم و کمربندی باریک تر و با شکلی قوس دار است که بهتر روی استخوان لگن خانمها کوله بشیند. نکته دیگر اینکه آقایانی هم که دارای استخوان بندی ریزتری هستند می توانند این کوله ها را نیز در موقع خرید امتحان کنند شاید برای آنها مناسب تر باشد.
هنگام خرید یک کوله پشتی نوع برنامه های که قصد اجرای آن را دارید، مد نظر قرار بدهید. بدین منظور شرکت های سازنده کوله پشتی، برای فعالیتهای مختلف کوله پشتی های مختلفی طراحی و تولید می کنند مثل کوهنوردی، کوهنوردی فنی یا آلپی، طبیعت گردی و کمپینگ، سنگ نوردی، غارنوردی و ... .
کوله های طبیعت گردی: دارای جیبهای مختلفی اطراف کوله هستن و در برخی مدلها یک کوله کوچک به کوله اصلی متصل شده که میشه اونرو جدا کرد و وقتی اطراف کمپ میخواید گشت و گذار کنید همراه ببرید.
کوله های کوهنوردی: برای حمل بار در ساعتهای طولانی مناسب بوده و جیبهای کمتری در اطراف دارند.
کوله های فنی و آلپی: کشید ترین شکل رو دارند و گاها از جیب در اطراف اونها هم خبری نیست همچنین طراح در طراحی اونها برای حمل وسایلی مانند چوب اسکی ، کرامپون ، تبرهای یخ جایی رو در نظر گرفته.
کوله سنگ نوردی: کوله ای باریک و بلند که از عرض پهلوهای سنگ نورد باریک تر است تا دستهای سنگ نورد مانور بیشتری داشته باشند و سنگ نورد بتواند به راحتی از میان تنوره ها و شکاف ها عبور کند.
کوله یخ نوردی: کوله ای کاملا ضد آب با ویژگی های کوله سنگ نوردی اما داری بندهای مخصوص جهت حمل وسایل یخ نوردی.
کوله غار نوردی: کوله ای بسیار کشیده و استوانه ای، با ظاهری بسیار ساده.
کوله های مخصوص جهت برنامه های ویژه. مانند: امداد و نجات، شکار، پیمایش دره و جنگل، حمل کودک، پیمایش کویر و باربری. البته برخی کمپانی های معتبر دارای کوله های اکسپدیشن هم هستند که مشخصات کوله های فنی رو دارند ، دارای وزن سبک تر و گنجایش بیشتر و در عین حال توان حمل وزنهای بسیار بالاتر را نیز دارند و به همین خاطر دارای قیمتهای بسیار بالایی هم هستند .
حجم یا همان لیتر، باریست که شما میخواید درون کوله قرار بدید. با این وجود میزان حجم باری که درون یک کوله می توان قرار داد به دو واحد مختلف لیتر ویا اینچ مکعب بیان می شه. در واقع حجم دقیق یک کوله با واحد اینچ مکعب تعیین می شه، اما به دلیل قابل فهم بودن برای همه، آن را به واحد لیتر تبدیل کرده و بیان می کنند و اینکه بعضی وقتها میشنویم حجم کوله مثلا ۶۰ لیتری دقیقا ۶۰ لیتر نیست به خاطر همین تبدیل است که ممکن است پس از تبدیل، عددی مثل ۵۹.۸۳ شود و دقیقا حجم ۶۰ لیتر را به ما ندهد ولی هیچ کجا حجم کوله به لیتر را به صورت اعشار بیان نمی کنند و در این مثال ۶۰ اعلام میشه. در کل این نکته مهمی نیست. نکته مهم بعدی اینه که برخی کوله ها به خصوص شرکت های آمریکایی دارای سایز بندی small – medium – large در کوله هاشون هستند که بین این سایز بندی ها شاهد اختلاف یکی دو لیتر هستیم اما از اونجا که در ایران اکثرا محصولات کشورهای اروپایی در بازار موجوده، با این مسایل کمتر مواجه میشیم. حجم مناسب، به عواملی مثل: مدت زمان برنامه، فصل اجرا و نهایتا حجم وسایل یا بار کاربر بستگی داره که بسته به این عوامل، کوله ها اندازه و اشکال متفاوتی دارد. حالا سوال اصلی که برای همه مون موقع خرید پیش میاد اینه که چه حجم کوله ای بخرم. اکثرا میدونیم که حجم مناسب به سه عامل بستگی داره : مدت زمان برنامه ، فصل اجرای برنامه و آخر هم حجم وسایل خود کوهنورد. باز هم همه میدونیم که کوله برنامه 1 روزه با 3 روزه فرق میکنه ، حجم وسایل در زمستان از سایر فصلها بیشتره و هرچه وسایلمون حرفه ای تر و کم حجم تر باشه به کوله کوچکتری نیاز داریم . با این حال یه راهنمای عمومی برای حجم مورد نیاز میتونه یه چیزی شبیه این باشه :
جدول انتخاب حجم کوله
و یا:
۱۵ لیتری و کمتر – برای حمل وسایل مختصر، معروف به کوله صعود نهایی به قله .
۲۵ الی ۴۰ لیتر – برنامه های یک روزه در فصول مختلف.
۴۰ الی ۶۵ لیتر– برای برنامه های ۲ روزه و چند روزه.
۶۵ الی ۸۰ لیتر– جهت اجرای برنامه های ویژه چند روزه در فصول مختلف.
علاوه بر حجم، وزن بار هم بسیار مهم است. شاید تا به حال به این موضوع هیچ توجهی نداشتیم اما این یک نکته ای بسیار کلیدی در انتخاب کوله پشتی است. کوله پشتی هایی با حجم یکسان می توانند برای حمل وزنهای مختلفی طراحی شده باشند. حداکثر وزنی را که کوله مورد نظر میتواند تحمل کن توسط شرکت سازنده اعلام میشود. به شکل زیر دقت کنید. هر دو کوله دارای حجم یکسان هستند اما وزن های مختلفی را حمل میکنند.
کوله هایی که در تصویر مشاهده می کنید از آنجا که با SL مشخص شده برای خانمها طراحی شده و کوله سمت راست برای حمل حداکثر ۲۷ کیلوگرم و دیگری برای حمل حداکثر بار ۲۰ کیلوگرم طراحی شده است. این ویژگی باعث شده که کوله سمت راست با وزن دو و نیم کیلو سنگین تر از کوله دوم، با وزن یک کیلو و هفتصد گرم باشد و همچنین کوله اول از نظر قیمت گرانتر از کوله دوم باشد. حداکثر وزن مشخص شده به این معنا نیست که اگر وزن بیشتری داخل کوله قرار دادیم کوله پاره شود و طاقت آنرا نداشته باشد بلکه به معنی اینست که دیگر کوهنورد آن احساس راحتی قبلی را نخواهد داشت و سیستم کوله برای انتقال وزن بار به روی بدن به صورت صحیح جوابگو نخواهد بود. شما باید علاوه بر مقدار حجم وسایل، وزن آنها را نیز محاسبه کنید یا تخمین بزنید تا کوله مناسب تری انتخاب کنید. در این مثال اگر حجم بار شما حداکثر از۷۰ لیتر تجاوز نمی کند و وزن آن از حدود ۲۰ کیلو فراتر نمی رود می توانید با انتخاب کوله دوم هم در پول خود صرفه جویی کنید و هم به دلیل اینکه کوله سبک تری به برنامه میبرید بار کمتری در مجموع حمل کنید و انرژی کمتری مصرف و لذت بیشتری ببرید. پس: اگر ۲ کوله با مارکهای یکسان، حجم های یکسان ولی وزنهای مختلف دیدید، وزن کوله سبک تر دلیل بر تکنولوژی برتر نیست. بلکه به احتمال زیاد کوله سبک تر برای حمل وزن کمتری طراحی شده که باید ریز بین باشید و اطلاعات کوله ها را دقیق مطالعه کنید.
اندازه کوله باید متناسب قد شما باشد. اگر قد کوله برای شما کوتاه باشد فشار وزن کوله بیشتر در قسمت میانی کمر قرار میگیرد که در مدت زمان طولانی باعث درد در قسمت میانی کمر شما خواهد شد و اگر قد کوله بلند باشد روی عضلات سرینی قرار میگیرد و مانع در حرکت مناسب شما خواهد شد و تعادلتان را بهم خواهد زد. قبل از خرید کوله پشتی باید به این نکته دقت کنید، چیزی که کمتر کسی به آن اهمیت میدهد و اتفاقا بسیار مهم نیز می باشد. هر کوله پشتی برای یک محدوده مشخص اندازه تنه کوهنورد مناسب می باشد (باسن تا گردن). برای هر دو کوله چیزی به عنوان Torso در قسمت ویژگیهای کوله (Specification) آمده است و محدوده ای را به اینچ مشخص کرده. مثلا برای کوله اول ۲۰ـ۱۳ اینچ ذکر شده یعنی بین ۳۳ سانتیمتر تا حدود ۵۱ سانتیمتر. این عدد اندازه ارتفاع تنه شماست به این نحو که مطابق شکل زیر از بالای باسن تا ابتدای گردن (جایی که شانه و گردن به هم میرسند) را اندازه گیری می کنیم. حال در موقع خرید کوله پشتی باید کوله ای را بخرید که اندازه تنه شما در محدوده اندازه ذکر شده کوله پشتی باشد. چنانچه اندازه تنه شما برای دو سایز مختلف کوله مناسب بود همیشه اندازه کوچکتر را انتخاب کنید. البته در ایران که اکثرا کوله های اروپایی به فروش می رسد هر کوله تنها در یک سایز ارایه می شود اما اکثر کوله های آمریکایی حداقل در سه سایز کوچک ، متوسط و بزرگ ارایه می شود و اینجاست که می توانید تفاوت تکنولوژی و دقت آمریکایی را با اروپایی مقایسه کنید. به همین دلیل، کاری که هنگام خرید در ایران باید بکنیم این است که چنانچه اندازه تنه ما در محدوده کوله انتخابی نبود باید یا به سراغ نوع دیگر برویم یا چنانچه اندازه تنه کوهنورد کوچک تر از محدوده بود و کوهنور مرد بود به سراغ مدل زنانه آن کوله برود. برای مثال به کوله سمت راست نگاه کنید. کوله ای کشیده نسبت به کوله دومی است و محدوده اندازه تنه بزرگتری دارد. هر دو از یک کمپانی و یک سری اما کوله اول برای افراد خاص ساخته شده. افرادی که قد آنها بالای ۱۸۵ سانتی متر است و این محدودیت را با حروف EL نشان میدهند. حتی بدرد من که ۱۸۳ سانت قدمه نمیخوره و نمیتونیم اون طور که باید وشاید باهم کنار بیایم.
مارک معتبر: معتبرترین شرکتهای کوله پشتی های کوهنوردی NorthFace ,Millet ,Lowe Alpine , Deuter و ... میباشند.
پیشنهادات پایانی خرید کوله:
|
آیا میدانید شدت ورزش به چه معنی است یا منظور از ورزش ملایم، متوسط و شدید چیست؟ وقتی ورزش میکنید از کجا باید بفهمید که ورزش شما مفید بوده و از شدت مناسبی برخوردار است؟ یا از همه مهمتر چطور میتوان شدت ورزش را اندازهگیری کرد؟ برای دانستن اطلاعاتی در مورد شدت ورزش میتوانید از این مقاله استفاده کنید.
شدت ورزش
یعنی چه؟
شدت ورزشی که انجام میدهید، میزان
اکسیژن مصرفیای که برای ورزش کردن مصرف میشود و نیز میزان کالریای که هنگام
ورزش میسوزانید را تعیین میکند. در مورد ورزشهای ایروبیک مانند پیادهروی، شنا
یا دوچرخه سواری هرچه ورزش برای شما سختتر باشد شدت بیشتری دارد. به عنوان یک
قانون عمومی ورزش با شدت متوسط بهترین است. اگر ورزش شما بسیار ملایم باشد به
اهدافی مانند تناسب اندام یا کاهش وزن دست پیدا نمیکنید و اگر بسیار شدید ورزش
کنید ممکن است خسته و فرسوده شوید، احتمال رها کردن ورزش زیاد میشود و خطر آسیب
دیدگی نیز افزایش مییابد. ورزش متوسط خطر آسیبدیدگی را کاهش میدهد و شانس ادامه برنامه
ورزشی و پیشرفت در آن نیز بسیار بیشتر میشود.
چگونه شدت
ورزش را اندازه گیری کنیم؟
اگر به دنبال روش سادهای هستید که
نیاز به محاسبات ندارد میتوانید از این روش استفاده کنید. وقتی با شدت متوسط ورزش
میکنید، ورزش برای شما قابل انجام است اما احساس میکنید که این ورزش کمی برای
شما سخت است. وقتی این علائم را دارید بدانید که شدت ورزش شما متوسط است:
تندتر از معمول نفس میکشید.
کمی تعریق دارید.
مقداری کشش در عضلات احساس میکنید.
روش دیگر برای تخمین شدت ورزش، تست صحبت کردن است. در ورزش با شدت متوسط شما میتوانید جملات کوتاه را بگویید اما نمیتوانید جملات بلند و دنباله دار را بگوئید یا آواز بخوانید!
اگر روش دقیقتری میخواهید و ترجیح میدهید از محاسبات کمک بگیرید میتوانید از تعداد ضربان قلب استفاده کنید. برای این کار باید ضربان قلب هدف را برای خود تعیین کنید. وقتی که با آخرین توان ورزش میکنید ضربان قلب شما در حداکثر میزان خود قرار دارد. این میزان را بشمارید. اگر شما یک فرد بالغ و سالم هستید، شدت ورزش شما باید تا حدی باشد که ضربان قلبتان بین 60 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب شما باشد. البته اگر بیماری خاصی دارید، سابقه مشکلات قلبی ریوی دارید یا دارو مصرف میکنید قبل از این کار در مورد شدت ورزش باید با پزشک خود مشورت کنید.
ضربان قلب
هدف را چگونه به دست آوریم؟
برای اینکه ضربان قلب هدف را برای خود
تعیین کنید به این طریق عمل کنید.
سن خود را از عدد 220 کم کنید. عدد به دست آمده تقریبا بالاترین میزان ضربان قلب شماست.
این عدد را در 6/0 ضرب کنید تا حد پایینی ضربان قلب به دست آید.
همان عدد را در 85/0 ضرب کنید تا حد بالایی ضربان قلب شما به دست آید. این دو عدد به دست آمده تعداد ضربان قلب مناسب شماست که حین ورزش باید ضربان قلبتان در این محدوده باشد.
چگونه
ضربان قلب را چک کنیم؟
هنگام ورزش میتوانید ضربان قلب خود
را اندازه بگیرید. برای این کار میتوانید با دو انگشت خود در گردن، کنار نای را
لمس کنید. حتما میتوانید نبض را پیدا کنید. ضربانی که زیر انگشتان خود احساس میکنید
نبض شریان کاروتید است. همزمان به ساعت نگاه کنید و تعداد ضربانها را به مدت 15
ثانیه بشمارید. در نهایت عدد به دست آمده را در 4 ضرب کنید تا تعداد ضربان قلب شما
در یک دقیقه به دست بیاید. میتوانید تعداد ضربانها را با استفاده از نبض مچ دست
نیز تعیین کنید. برای این کار باید انگشتها را روی سطح داخلی مچ دست، در سمت نزدیک
به انگشت شست بین استخوان و تاندون قرار دهید تا نبض شریان رادیال را احساس کنید.
باز هم تعداد ضربان را در 15 ثانیه شمرده و آن را 4 برابر کنید تا تعداد ضربان قلب
در یک دقیقه به دست آید.
اگر هنگام ورزش تعداد ضربان قلب شما در محدوده گفته شده قرار دارد شدت ورزش شما کاملا مناسب است. اگر ضربان قلب شما آهستهتر از محدودهی هدف بود کمی به شدت ورزش اضافه کنید و اگر ضربان قلبتان سریعتر از چیزی است که باید باشد کمی ملایمتر ورزش کنید تا به محدودهی مورد نظر برسید. به تدریج با پیشرفت در ورزش میتوانید شدت ورزش را کمی افزایش داده و مجددا برای خود ضربان قلب هدف را تعیین کنید.
دانستن شدت
ورزش چه فایدهای دارد؟
اگر با شدت مناسب ورزش کنید، منافع
بیشتری از ورزش کردن خود به دست خواهید آورد. در این صورت به مرور زمان میتوانید
شدت ورزش خود را، متناسب با افزایش کارایی قلب افزایش دهید. هرچه بیشتر به پیش میروید
بدون اینکه فشار بسیار زیادی به شما وارد شود هم از منافع ورزش بیشترین استفاده را
میکنید و هم به مرور زمان، شدت ورزش را بدون اینکه بار اضافی به قلب شما تحمیل
شود افزایش داده و به حداکثر خواهید رساند.
با افزایش سن تغییرات متعددی در قسمتهای مختلف بدن
ایجاد می شود و دراین میان قلب ، ریه ها، سیستم عصبی ، عضلات و استخوانها دچار
تغییرات ناشی از افزایش سن خواهند شد. همچنین قدرت عضلات قلب کاهش می یابد و ظرفیت
ریه برای جذب اکسیژن کم می شود.
همه این موارد موجب محدود شدن فعالیت و حرکت می شود و بی حرکتی نه تنها بیماریهای
جسمی بسیاری را به دنبال خواهد داشت بلکه موجب تنهایی و افسردگی نیز خواهد شد. مشکل
دیگری که با بی حرکتی به وجود می آید، عدم توانایی انجام کارهای روزمره و وابستگی
به دیگران است.
حال می خواهید با این تغییرات مقابله کنید؟ پس به نکات زیر توجه نمایید:
*فعالیت و ورزش منظم در طول عمر، به خصوص سنین بالا عامل حفظ و حتی تقویت ظرفیتهای
قلبی، ریوی ، عصبی و اسکلتی است.
*با فعالیت ورزشی می توان مرگ و میر ناشی از بیماریهای عروقی قلب، سرطان روده بزرگ
و افزایش قند خون بزرگسالی را کاهش داد. همچنین فعالیت فیزیکی در کنترل چاقی،
کلسترول بالا و فشار خون موثر است.
* فراموش نکنید که ورزش یکی از عوامل مهم برای قرار گرفتن کلسیم در داخل استخوان و
محکم شدن استخوانها است.
*ورزش از افسردگی های دوران پیری جلوگیری می کند و از سوی دیگرفواید زودرس ورزش
شامل بهبود تعادل و هماهنگی، افزایش قدرت عضلانی ، افزایش انعطاف پذیری و متابولیسم
هوازی بدن است.
بدین ترتیب اگر می خواهید کمتر به اطرافیان وابسته باشید، کارهای مورد علاقه تان را
انجام دهید، زندگی شاداب داشته باشید و هزینه کمتری را صرف درمان کنید همراه با ما
ورزش کنید. بدون شک همه ما از کودکی تا سالمندی در هر سطحی از سلامتی به ورزش نیاز
داریم. امروزه حتی برنامه های ورزشی خاصی برای افرادی که به بیماریهایی نظیر
نارسایی قلبی- عروقی، فشارخون بالا، افزایش قند خون ، پوکی استخوان، افسردگی ،
سرطان دستگاه گوارش و چاقی مزمن مبتلا هستند، طراحی و آموزش داده می شود.
ما در کوهنوردی اصطلاحاتی داریم
که معمولاً آنرا استفاده می کنیم . نمی دانم چقدر راجع به آن فکر کرده ایم .
ولی آنچه که مهم است اینکه برخی از آنها را می توانیم بهتر کنیم . یکی از
آن موارد قله را زندن است . آیا ما واقعاً قله را می زنیم ، نمی توانیم از
کلمات بهتر و زیباتری استفاده کنیم ؟
شما هیچ قله ایی را نمی زنید ،بلکه
چند لحظه برروی آن می ایستید فریاد شادی سر می دهید، مناظر اطراف را به
تماشا می نشینید ، خدای خویشش را سپاس می گویید و سپس باز می گردید. آنگاه
برف به کمک باد جای پاهای شما را پر می کند . دلتنگی در بازگشت به سراغتان
می آید و آرزو می کنید عمری باقی باشد تا دوباره عظمت خداوندی را در بلندای
کوهستان نظاره گر باشید.
پیشنهاد من برای قله را زدن بوسه بر قله است . شما چه پیشنهادی دارید تا دیگر از کلمه زدن قله در هنگام رسیدن به قله پرهیز کنیم
احمد غریب زاد :
عبارت "قله را صعود کنیم" به جای "قله را بزنیم" پیشنهاد می شود. همین!
محمد رضا یاوری :
ما قله را نمی زنیم
البته شاید اینطور فکر کنیم که بالا رفتن از کوه و ایستادن بالای کوه یعنی
افتخار.مطمئنا هر کس چنین تفکری داشته باشد فقط هدفش صعود و زدن قله است.
ما در کوه هماهنگی-تبعیت-ایثار-کار گروهی-تلاش و دهها ارزش دیگر را تمرین
می کنیم و با استفاده از این ها نفس خود را می زنیم که اگر غیر این کنیم
بسیار وقت خود را تلف کرده ایم.
دوستی در صعودها در 10 قدمی قله می ماند و بر می گشت !این یعنی چه!!!؟
در برنامه های کوهنوردی گاهی اخبار عجیبی از توانایی های انسان در تحمل سختیها می شنویم. انسان موجودی توانا و قدرتمند است و در برخورد با سختیها توانایی های باور نکردنی دارد. شرایط حضور در محیط های کوهستانی و برنامه های کوهنوردی خصوصا در فصل زمستان محکی است برای شناسایی توانایی های انسان. آدمی می تواند با تمرین این توانایی ها را تقویت نماید. در ذیل نمونه ای از این توانایی ها را نام می بریم
تا کجا می شود سرما را تحمل کرد؟
اگر خاستگاه انسا ن ها به جای آفریقا،
قطب شمال بود؛ این موجود دوپا خیلی راحت می توانست دماهای پایین تر را هم تحمل
کند؛ اما چه کنیم که بدن انسان بعد از گذشت این چندصدهزار سال، هنوز هم به گرمای
آفریقا عادت دارد. انسان یک موجود خونگرم است، یعنی برای آنکه فعالیت های زیستی
بدن بدون مشکل انجام شود، دمای بدن باید حدود ۳۷٫۵ درجه سانتی گراد باقی بماند.
اما وقتی در محیط سردی قرار بگیریم، بدن شروع به لرزیدن می کند و جریان خون به
نقاط انتهایی رگ ها قطع می شود.
اگر دمای درونی بدن دو درجه سانتیگراد
پایین تر بیاید، سرمازدگی به سراغ آدم می آید؛ سطح هشیاری کاهش می یابد و ضربان
قلب ضعیف می شود تا وقتی دمای درون بدن به ۲۴ درجه سانتیگراد برسد که قلب از کار
می افتد و انسان می میرد. البته رکورد تحمل سرما مربوط به خانمی به نام آنا بگنهام
است که ۸۰ دقیقه در مخلوطی از آب و یخ گیرکرده بود و دمای بدنش تا ۱۳٫۷ درجه
سانتیگراد افت کرده بود. اما شانس با او همراه بود که به رغم آنکه تنفس و ضربان
قلبش در این دمای بسیار پایین قطع شده بود، اما مغز او هم به حداقل فعالیت رسیده
بود و از آنجا که به اکسیژن زیادی نیاز نداشت، توانست دوام بیاورد و زنده بماند.
تا چه ارتفاعی می توان نفس کشید؟
هر چه از سطح زمین ارتفاع می گیریم،
فشار هوا هم کمتر می شود و کار اکسیژن رسانی سیستم تنفس هم سختتر. نسبت به سطح مغز
انسان اکسیژن درون بدن بسیار حساس است، بنابراین با کاهش فشار هوا، سردرد و سرگیجه
هم شروع می شود. با حضور طولانی در ارتفاع بالای پنج هزار متر، بافت ماهیچه ای رو
به زوال می رود و احتمال جمع شدن مایعات درون شش ها و مغزها افزایش می یابد که می
تواند کشنده باشد. در ارتفاع بالاتر از ۷۵۰۰ متر، افت اکسیژن آن قدر شدید است که
فرد هشیاری خود را از دست می دهد و حتی ممکن است منجر به مرگ شود.
به همین دلیل است که کوهنوردان برای
صعود به ارتفاع های بالاتر، خود را برای مقابله با فشار پایین آماده می کنند و
بیشتر از کپسول اکسیژن استفاده می کنند. اما افراد بسیار کمی هستند که توانسته اند
بدون استفاده از کپسول اکسیژن به قله اورست صعود کنند. ارتفاع اورست ۸۸۴۸ متر است
و بابو چیری، با ۲۱ ساعت
ماندن در قله اورست، آ ن هم بدون کپسول اکسیژن در این مورد رکورددار است. به نظر
می رسد حد نهایی صعود بدون کپسول اکسیژن ارتفاع ۹هزار متری بالای سطح دریا باشد.
بدون آب و غذا هم می
شود زنده ماند؟
خیلی ها فکر می کنند اگر مصرف روزانه
آب و غذا قطع شود، آدم تا جاییکه ذخیره چربی، کربوهیدرات و پروتئین داشته باشد، می
تواند به زندگی ادامه دهد؛ اما این درست نیست! چون برای مصرف چربی نیاز به ویتامین
هست و این ویتامین جز از راه غذا به بدن نمی رسد! بنابراین یک آدم چاق فقط برای
یکی دو هفته می تواند زنده بماند و بعد در حالیکه هنوز چاق است، می میرد!
تنها چند روز آب نیاشامیدن هم کافی
است تا فرد بمیرد! اما اگر فقط آب و ویتامین به بدن برسد و هیچ غذای دیگری خورده
نشود، می توان تا یک سال هم زنده ماند. در روزگاران قدیم از همین روش برای رژیم
غذایی استفاده می شد که البته به دلیل عوارض جانبی متعدد، این روش منسوخ شد.
تا چه مدت می شود
نخوابید؟
بدن انسان نیازهای
فراوانی دارد که عدم تامین آنها به مرگ منجر میشود. یکی از آنها خوابیدن است که
برای زنده ماندن ضروری است، اما آیا میدانستید بیخوابی زودتر از بیغذایی باعث
مرگ انسان میشود!؟ فکر میکنید رکورددار بیدار ماندن چه کسی است و برای چه مدت
بیدار مانده است؟
چنان که نیوساینتیست
منتشر کرده، رندی گاردنر، پسر ۱۷ ساله اهل سن دیهگو، در روز ۲۸ دسامبر ۱۹۶۳ ساعت
۶ صبح از خواب بیدار شده و تا صبح روز ۸ ژانویه ۱۹۶۴ نخوابیده است، یعنی ۱۱ روز
کامل بیداری!
۲۶۴
ساعت بیداری گاردنر
هنوز هم رکورد علمی نخوابیدن حساب میشود که رکورد ۲۶۰ ساعتی قبل از خود را شکست.
گزارش بیداری گاردنر را پژوهشگری به نام ویلیام دمنت از دانشگاه استنفورد نوشته
است. جالب است بدانید که این پژوهشگر سه روز آخر را پا به پای گاردنر بیدار ماند.
اما در این مدت برای
گاردنر چه اتفاقی افتاد؟ او نوسانات خلقی را تجربه میکرد، در حافظه و توجه مشکل
داشت، هماهنگی عملکردی نداشت، گفتارش با خطا همراه بود و حتی دچار توهم شده بود.
او بعد از ۱۱ روز بیداری، ۱۴ ساعت خوابید.
بر اساس گزارش دمنت،
گاردنر هیچ دارویی مصرف نکرده بوده است، اما افرادی اطرافش بودهاند که او را
بیدار نگه میداشتند.در غیر این صورت، بعد از ۳۶ ساعت نخوابیدن، بیداری سخت میشود
و بعد از ۴۸ ساعت تقریبا دیگر نمیتوانید بیدار ماند.
باید بدانید حتی در
این شرایط هم، احتمال زیادی دارد که برای چند ثانیه، بدون این که متوجه شده باشید
یا حتی چشمهایتان را بسته باشید، خوابیده باشید. به این پدیده میکروخواب میگویند.
کسی نمیداند که
گاردنر چه قدر میکروخواب داشته است. اما مشخص است که بیخوابی میتواند منجر به
مرگ شود. موشهایی که بیدار نگه داشته شدند، بعد از ۲ هفته مردند، در حالی که موشهایی
که گرسنه نگه داشته شدند، بیشتر از این زنده ماندند!
هیچ سندی مبنی بر
بیدار نگه داشتن انسان تا مرگ وجود ندارد. اما نوعی اختلال بیخوابی به نام بیخوابی
خانوادگی مرگآور وجود دارد که در آن بیماران توانایی خود برای خوابیدن را از دست
میدهند. این بیماران تا ۳ ماه بیشتر زنده نمیمانند
گردآوری: دکتر حمید مساعدیان - عضو کمیسیون پزشکی اتحادیه جهانی کوهنوردی
انجمن پزشکی کوهستان ایران