ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
در حالی که جستجو برای دهها کوهنورد ناپدید شده در قلههای برفپوش و پر فراز و نشیب هیمالیا ادامه دارد و بستگان افراد ناپدید شده در گوشه و کنار جهان نومیدانه در انتظار خبری از عزیزانشان هستند، عده زیادی آماده کوهنوردی در همان نقطه میشوند. خانم پانتل، همان طور که بیرون هتل کاتماندو نشسته، و همراه با شوهرش آبجویی مینوشد و سیگاری دود میکند، میگوید:
«یک سانحه طبیعی بود و ممکن بود هر جای دیگری اتفاق بیافتد. من میخواهم آنجا بروم چون خیلی زیباست. فکر نمیکنم این دفعه هوا توفانی شود.»
هر سال هزاران ماجراجو مثل خانم و آقای پانتل، به ارتفاعات دیدنی اطراف آناپورنا – دهمین قله بلند جهان – سفر میکنند؛ اما بسیاری از آنها تجربه کوهنوردی ناچیزی دارند. خیلیشان جوانهایی هستند که با یک کوله پشتی، و بیاطلاع از خطرها، بدون کمک گرفتن از راهنماهای آموزشدیده به این به این سفر میروند.
اکنون دولت نپال با سیلی از انتقادها روبهروست که «چرا به کوهنوردان درباره توفانی که در راه بوده هشدار نداده است.» دولت نپال درباره هزاران گردشگری که به منطقه سفر میکنند، تردیدهایی نشان داده. به گفته موهان کریشنا، معاون وزیر گردشگری نپال: «اگر گردشگران کمتری داشته باشیم که برای بالارفتن از کوه، راهنما استخدام میکنند، بهتر از هزاران گردشگری است که مقررات کوهنوردی را زیرپا میگذارند.» آقای کریشنا گفت بسیاری از کسانی که موقع توفانی شدن هوا در آناپورنا بودند، پیش از رفتن به منطقه نام خود را نزد مقامات ثبت نکرده بودند، و به این ترتیب امدادگران اطلاع موثقی نداشتند که چه کسانی، و کلاً چند نفر در زمان توفانی شدن هوا در آن مسیر کوهستانی بودند. وی به خبرگزاری رویترز گفت: «این وضع بیش از این قابل تحمل نیست.»
این نظر که همه کوهنوردان باید راهنما استخدام کنند، ممکن است عملی نباشد – آن هم برای کشوری که اقتصادش عمدتاً به گردشگری متکی است.
از سوی دیگر، الیزابت هاولی، شهروند آمریکا که از سال ۱۹۶۰ (۱۳۳۹) در نپال به سر میبرد و درباره سفرهای اکتشافی عمده در رشته کوه هیمالیا مینویسد، میگوید: «محدود کردن ورود گردشگران بیمعنی است، مخصوصاً که دولت نپال دارد قلههای جدیدی را به روی کوهنوردان خارجی باز میکند.»
«پروژه منطقه حفاظت شده آناپورنا»، نهاد دولتی که ورود و خروج گردشگران در رشته کوههای شمال غرب نپال را ثبت میکند، گفته هنگامی که کولاک شروع شد، تنها نام ۱۲۰ نفر در آن دفتر ثبت شده بود.
اما هلیکوپترهای نظامی و امدادگران بیش از ۴۰۰ نفر را به نقاط امن انتقال دادهاند و هنوز در جستجوی بیش از ۶۰ نفر که احتمال میدهند هنوز در آن منطقه باشند، به گشت زنی ادامه میدهند.
یکی از مسئولان این دفتر به رویترز گفته «فکرش را هم نمیکردیم که این همه آدم آن بالا مشغول کوهپیمایی هستند. گردشگران خارجی باید اسمشان را اینجا ثبت کنند، و دنبال پسربچههای محلی که میگویند راهنمای حرفهای هستند، راهی کوه نشوند.»
یک مقام نظامی که در عملیات امداد همکاری میکرد گفت بعضی از توریستها حتی لباس مناسب فصل همراه نداشتند و خودشان را در پلاستیک پوشانده بودند تا کمی گرم شوند.
شمار قله کوهها در نپال به بیش از ۱.۳۰۰ میرسد، که از آن میان، ۴۱۴ قله – از جمله اورست – به روی کوهنوردان و گردشگران باز است. شش ماه پیش، ۱۶ راهنمای کوهنوردی در سقوط بهمنی از یخ جان سپردند.
بر اساس آمار دولتی، سال ۲۰۱۲ (۱۳۹۰)، بیش از ۱۰۶.۰۰۰ هزار جهانگرد خارجی برای کوهنوردی و کوهپیمایی به نپال رفتند.
به نظر میرسد دولت نپال – که هفته گذشته هدف انتقادهای شدید قرار گرفت چون به موقع درباره وضعیت هوا هشدار نداده بود – اکنون مصمم است مانع از کار افرادی شود که بدون داشتن مجوز و تجربه کافی «راهنمای گردشگری آزاد» میشوند و در ازای دستمزدی معادل تنها ده دلار در روز، گردشگران را به قلهها میبرند.
به نظر وزیر جهانگردی نپال، روزی که کولاک زمین و آسمان را به هم دوخت، بیشتر راهنماهای گردشگران در گذرگاه تورونگلا آمادگی کافی نداشتند:
«مسأله این جاست که همه مردان جوان میخواهند راهنمای گردشگری باشند، چون کار هیجانانگیزی است و به آنها امکان میدهد در زمانی کوتاه، پول زیادی به دست آورند. این جور توریسم غیرمسئولانه، وجهه نپال را مخدوش میکند.»
اکنون دولت نپال تصمیم دارد اسامی ۱۰.۰۰۰ مرد نپالی را که به عنوان راهنما یا باربر کوه کار میکنند، ثبت کند و گردشگران را ملزم کند که پیش از شروع به کوهپیمایی، از مقامات محلی «مجوز رفتن به کوه» بگیرند.
راهنماهای محلی واکنش دولت به فاجعه هفته گذشته را «یاوه» و غیرعملی میدانند. خانم هاولی – که دولت نپال اخیراً قلهای را به نام او قله هاول نامگذاری کرده – میگوید تردید دارد که دولت برای گردشگرانی که با بودجه اندک به نپال میروند، محدودیت قائل شود:
«آخر چاقو که دسته خودش را نمیبرد! تعجب نمیکنم اگر این فاجعه به زودی از یاد همه برود.»