ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ما در کوهنوردی اصطلاحاتی داریم
که معمولاً آنرا استفاده می کنیم . نمی دانم چقدر راجع به آن فکر کرده ایم .
ولی آنچه که مهم است اینکه برخی از آنها را می توانیم بهتر کنیم . یکی از
آن موارد قله را زندن است . آیا ما واقعاً قله را می زنیم ، نمی توانیم از
کلمات بهتر و زیباتری استفاده کنیم ؟
شما هیچ قله ایی را نمی زنید ،بلکه
چند لحظه برروی آن می ایستید فریاد شادی سر می دهید، مناظر اطراف را به
تماشا می نشینید ، خدای خویشش را سپاس می گویید و سپس باز می گردید. آنگاه
برف به کمک باد جای پاهای شما را پر می کند . دلتنگی در بازگشت به سراغتان
می آید و آرزو می کنید عمری باقی باشد تا دوباره عظمت خداوندی را در بلندای
کوهستان نظاره گر باشید.
پیشنهاد من برای قله را زدن بوسه بر قله است . شما چه پیشنهادی دارید تا دیگر از کلمه زدن قله در هنگام رسیدن به قله پرهیز کنیم
احمد غریب زاد :
عبارت "قله را صعود کنیم" به جای "قله را بزنیم" پیشنهاد می شود. همین!
محمد رضا یاوری :
ما قله را نمی زنیم
البته شاید اینطور فکر کنیم که بالا رفتن از کوه و ایستادن بالای کوه یعنی
افتخار.مطمئنا هر کس چنین تفکری داشته باشد فقط هدفش صعود و زدن قله است.
ما در کوه هماهنگی-تبعیت-ایثار-کار گروهی-تلاش و دهها ارزش دیگر را تمرین
می کنیم و با استفاده از این ها نفس خود را می زنیم که اگر غیر این کنیم
بسیار وقت خود را تلف کرده ایم.
دوستی در صعودها در 10 قدمی قله می ماند و بر می گشت !این یعنی چه!!!؟