ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
تعریف
طبق تعریف انجمن سرطانشناسی آمریکا تصویرسازی ذهنی شامل تمرینات ذهنی طراحی شده برای پذیرش ذهنی نفوذ سلامتی و بهبودی در بدن است.
مرور
تصویرسازی ذهنی شامل استفاده از تخیل برای خلق مناظر، صداها، بوها، مزهها، یا حسهای دیگری میشود که نوعی رؤیت هدفمند را میسازد. تصویرسازی ذهنی یک تکنیک مدیتیشن است که تأثیرات جسمی و روانشناختی دارد. در جریان این تکنیک، آرمیدگی ذهن و جسم با کاهش ضربان قلب، کاهش فشار خون و تغییر در امواج مغزی اتفاق میافتد. تصویرسازی ذهنی میتواند درد را کاهش داده به تأثیر داروها کمک کند و احساس بیمار را بهبود بخشد. این شیوه را همراه با درمان استاندارد در افراد مبتلا به سرطان و بیماریهای دیگر مورد استفاده قرار میدهند. از این تکنیک برای کار با بیماران دچار فوبیا و افسردگی، کاهش استرس، اضطراب و افسردگی، کاهش فشار خون، کنترل درد، افزایش انگیزه، بهبود آرمیدگی، افزایش کنترل بر زندگی فردی، بهبود روابط و حتی برای کمک به افراد در ترک سیگار استفاده میشود.
تاریخچه تصویرسازی ذهنی
این باور که تصویرسازی ذهنی میتواند به شفای بیماریها کمک کند، باوری بسیار قدیمی است. تصویرسازی تقریباً در همه فرهنگهای دنیا به عنوان یک ابزار درمانی مورد توجه بوده و در بسیاری از مذاهب نیز مطرح شده است. مثلاً سرخپوستان ناوایو دارای شکل مفصلی از تصویرسازی هستند که فرد را ترغیب میکند خود را سالم «ببیند». برخی میگویند که قدمت این تکنیکها به بابلیها، یونانیها و رومیهای باستان میرسد. مصریان و یونانیهای باستان، و نیز ارسطو و بقراط پدر پزشکی نوین، بر این باور بودند که تصویرهای ذهنی در مغز ارواحی را آزاد میکنند که قلب و بخشهای دیگر بدن را برمیانگیزند. آنها همچنین باور داشتند که یک تصویر ذهنی قوی از بیماری برای ایجاد نشانههای آن کافی است. تصویرسازی ذهنی قرنها به عنوان یک درمان طبی مورد استفاده قرار میگرفته است. شواهد ثبت شدهای وجود دارد که راهبان تبتی در قرن 13 و 14 با مدیتیشن و تصویرسازی کار میکردند که مجسم کنند بودا بیماریها را شفا میدهد.
سیمونتونها در سال 1978 به این درمانها با انتشار کتاب پرفروشی به نام «بهبودی دوباره» معروفیت بخشیدند. در این کتاب تجربیات آنان در درمان بیماران سرطانی با تصویرسازی و درمانهای دیگر تشریح شده است. در حال حاضر از تصویرسازی ذهنی در کلینیکهای مراکز پزشکی و بیمارستانهای منطقهای استفاده میشود. این روش را اغلب با درمانهای روانشناختی دیگر ترکیب میکنند.
تکنیکهای تصویرسازی ذهنی
این روشها شامل تکنیکهای تشخیص و ارزیابی بر مبنای تصویرسازی ذهنی، روشهای آرمیدگی، درونبینی، فراخوانی و تکنیکهای پایگاهسازی در ذهن میشود. یک تجربه تصویرسازی ذهنی مانند رویاپردازی است به استثنای این که لازم نیست «صبر کنیم» تا ناهشیار، رویا یا آن موضوع را ایجاد کند. هر زمان که بخواهیم میتوانیم رویایی ایجاد کنیم که به موضوع دلخواه ما مربوط باشد. اگر بخواهیم تصویرسازی ذهنی را برای صدمات عاطفی یا مشکلات جسمی به کار بریم، میتوانیم از شیوههای دینامیک استفاده کنیم.
یکی از معروفترین تکنیکها، کار با «کف دست» است. این تکنیک شامل قراردادن کف دستها روی دو چشم و تجسم رنگی میشود که شما با اضطراب یا استرس تداعی می کنید (مثلاً قرمز) و بعد آن رنگ که با آرمیدگی و آرامش تداعی میشود (مانند آبی). تجسم یک رنگ آرامش بخش باعث میشود شما احساس آرمیدگی کنید و سلامتی و احساس بهبودی را در شما تقویت میکند. در دیگر تکنیکها از تصویر استفاده میشود مانند تجسم یک توپ از انرژی شفابخش ملایم که در قفسه سینه شکل میگیرد و همراه با تنفس در سراسر بدن گسترش مییابد. بسیاری از شیوهها شامل تصویرسازی از خود در یک منظره آرامشبخش به انتخاب شخص است. جایی مانند ساحل یا چمنزار، با همه مناظر، صداها، بوها و دیگر حسها تا تصویری کامل تجربه شود.
تکنیک رایج دیگر، تصویرسازی هدایت شده نام دارد که شامل تجسم یک تصویر یا هدف مطلوب خاص میشود و سپس تصویرسازی از خود در حالی که به این هدف دست مییابید. ورزشکاران از این تکنیکها برای پیشرفت ورزشی استفاده میکنند. نوعی از درمان هدایت شده که برای بیماران مبتلا به سرطان مفید است، متد سیمونتون خوانده میشود. این متد در دهه 70 توسط کارل سیمونتون، یک سرطانشناس پرتودرمانگر، و استفانی سیمونتون، یک رواندرمانگر ابداع شد. در متد سیمونتون از بیماران دچار سرطان خواسته میشود که تجسم کنند بدن آنها در حال جنگ با سلولهای سرطانی است و در جنگ پیروز میشود.
یک تمرین معروف، براساس یک بازی ویدیویی قدیمی به نام Pac-Man طراحی شده است. بیماران باید شخصیتهای Pac-Man کوچک را تجسم کنند که سلولهای سرطانی را میخورند و نابود میکنند، همانطور که دشمنان را در بازی از بین میبرند. سیمونتونها از این متد در کنار درمانهای رایج سرطان استفاده میکردند. اجرای هر جلسه از این تکنیکها 20 تا 30 دقیقه طول میکشد.
شواهد تأثیر
مروری بر 46 مطالعه انجام شده از سال 1966 تا 1998 مطرح میکند که تصویرسازی هدایت شده میتواند در درمان استرس، اضطراب و افسردگی و کاهش فشارخون، درد و برخی از عوارض جانبی شیمیدرمانی سرطان مفید باشد. مروری دیگر در سال 2002 نشان داد که احتمالاً تصویرسازی ذهنی برای اضطراب و نیز برای تهوع و استفراغ پیش از شیمیدرمانی سرطان مفید است. (معمولاً پس از چند دوز شیمیدرمانی بیمار دچار تهوع و استفراغ میشود. برخی افراد درست پیش از تجویز دوزهای بعدی دچار تهوع یا استفراغ میشوند. این حالت، تهوع یا استفراغ شرطی یا پیشگویانه نامیده میشود.) به طور کلی، تصویرسازی ذهنی یکی از مفیدترین اقدامات روانشناختی برای کاهش برخی عوارض جانبی شیمی درمانی محسوب میشود.
به بدن فرصت شفا بدهیم
میتوانیم از تصویرسازی ذهنی برای حفظ و استحکام سلامتی در یک بدن قوی یا روبرویی با یک مشکل در سلامتی استفاده کنیم.
چشمان خود را ببندید و ببینید که «محلول جادویی» متعلق به درون شما، سموم، زهرها، درد یا بیماری را از بدنتان میزداید، و بدن شما در صلح و آرامش غوطهور میشود. یک نفس عمیق بکشید و عمداً خود را ریلکس کنید. در این مرحله از آرمیدگی یا تصویرسازی ذهنی، تغییراتی در بدن تجربه میشود. تغیرات فیزیولوژیک به وقوع میپیوندد و شفا آغاز میشود.
در بسیاری از بیماریها، تصویرسازی ذهنی میتواند مشکلات احساسی زمینهای را آشکار کند و به بدن اجازه شفا بدهد. این عشق و حمایت اغلب میتواند معجزاتی را در جسم پدید آورد. معجزاتی که بارها در درمان بیماریهای لاعلاج به ثبت رسیده است.
راهنمای گام به گام برای اجرای یکی از انواع تصویرسازی ذهنی شفابخش
چند دقیقه خود را آرمیده (ریلکس) کنید. مطالعات نشان میدهد که تصویرسازی ذهنی بهترین تأثیر را زمانی دارد که همراه با یک تکنیک آرمیدگی همراه شود.
لباس خود را راحت کنید، کفشهای خود را در بیاورید، دراز بکشید یا بر یک صندلی راحت بنشینید و اگر مایل هستید نور را کم کنید. چشمانتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید. تصور کنید که از یک پلکان پایین میروید. با هر گام، به این احساس توجه کنید که بیشتر و بیشتر آرمیده میشوید.
زمانی که کاملاً آرمیده شدید، یک منظره دلخواه را مجسم کنید. این منظره میتواند یک ساحل باشد. دامنه یک کوه یا یک لحظه لذتبخش خاص با دوستان یا خانواده. هر زمان به تمرین تصویرسازی خود میپردازید به این منظره وارد شوید.
زمانی که در منظره مطلوب خود احساس راحتی کردید، تدریجاً ذهن خود را به مشکلی که میخواهید حل شود معطوف کنید.
اگر تصویرهای متعددی به ذهن آمد، یکی از آنها را انتخاب کنید تا در جلسه جاری روی آن کار کنید. اجازه دهید این تصویر ذهنی زندهتر و واضحتر شود. اگر وضوح تصویر کم و زیاد میشود، نگران نشوید.
اگر هیچ تصویری به ذهن نیامد، سعی کنید به یک حس دیگر معطوف شوید. مثلاً صدای رودخانه یا بوی گلهای وحشی در چمنزار.
اگر روشهای بالا کارساز نشد، به این فکر کنید که در حال حاضر چه احساسی دارید. عصبانی؟ خسته؟ رنگ این عصبانیت چیست؟ چه تصویرهایی را برمیانگیزد؟ از حسها برای شکل دادن به تصاویر ذهنی استفاده کنید.
هر زمان چنین میکنید، مجسم کنید که مشکل شما در انتهای جلسه کاملاً بهبود مییابد. این کار، طرح اولیه شفا را در درون ایجاد میکند که بدنتان در شفای خود از آن پیروی میکند.
در پایان جلسه، چند نفس عمیق دیگر بکشید و خود را در حال بالا رفتن از پلکان خیالی مجسم کنید، در حالی که تدریجاً به محیط خود آگاه میشوید. چشمانتان را باز کنید، بدنتان را کش و قوس دهید، لبخند بزنید و روز خود را ادامه دهید.
در آغاز، این تمرین تصویرسازی ذهنی را برای 15 تا 20 دقیقه حداقل یک بار در روز انجام دهید. با کسب مهارت بیشتر، احتمالاً خواهید توانست فقط هر بار برای چند دقیقه و چندین بار در روز انجام دهید و همان فواید را برای شما داشته باشد.