ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
ز چوگان او گوی شد ناپدید تو گفتی سپهرش همی برکشید.
«فردوسی»
بازی چوگان از کهن ترین و زیباترین ورزش های ایران باستان است. چوگان ورزشی است شادی بخش و شورانگیز، آمورنده، که جسم و جان را نیرومند می سازد. و دارای این خاصیت بوده که به عنوان نخستین ورزش دسته جمعی (تیم به تیم) شناخته شده است. ورزشی که در آن برعکس ورزش های زمان پیدایش آن ها در عهد کهن، نبرد انسان ها علیه یکدیگر نبوده بلکه نبرد بر سر «توپ» یا «گوی» صورت گرفته است.
چوگان یک سنت فرهنگی ایرانی و بخشی از سنن و میراث و هنر ایرانی است که قدمت آن به بیش از 2500 تا 3000 سال قبل در این سرزمین می رسد، آغاز و سرمنشأ پیدایش این ورزش به عهد باستان تعلق دارد و نام چوگان نیز از آن دوران به یادگار مانده است. زمینه پیشرفت و ترقی این ورزش از زمان حکومت هخامنشیان در ایران شروع شده است. در زمان ساسانیان نیز همانند هخامنشیان ورزش با گوی و چوگان به منظور کسب آمادگی نظامی و سرگرمی معمول و متداول بوده است، حتی در آن زمان میدان هایی نیز برای تماشا و برگزاری مسابقات چوگان ساخته بودند که بیشتر مسابقات جنبه اشراف زادگی داشت و خسرو پرویز برای تماشای مسابقات می رفت. در پایان مسابقات نیز جوایزی اهدا می کردند . با حمله مغول ها به ایران این ورزش توسط آنان فراگرفته شد و گسترش یافت با گذشت زمان این ورزش توسط مغول ها به شبه قاره هند و از آن جا به کره و ژاپن رفت. بازی چوگان احتمالاً از ایران و از طریق راه ترکستان و تبت در سالهای میان 660 و 700 به چین راه یافته است . در زمانی که انگلیسی ها به هندوستان رفتند و آن جا را به تصرف خود درآوردند، پس از آشنایی با ورزش چوگان و جذابیت آن موجب معرفی این ورزش به اروپاییها و آمریکای شمالی شدند و در واقع پایه گذار قوانین چوگان انگلیسی ها می باشند که بعدها انجمن چوگان آمریکا و انجمن چوگان آرژانتین برای آن قوانینی وضع کردند که همگی آنها در مبنا و اصول اولیه مشترک می باشند و فرق چندانی با همدیگر ندارند.
رد پای چوگان را می توان در جای جای تاریخ کهن ایران زمین دید و گواه این ادعا در نزد شاعران و آثار تاریخی ایران زمین است. چوگان بازی از قرن دهم تا دوازدهم احتیاجی به ذکر ادبیات شعرای این قرون ندارد و آثار تاریخی ای که بر این ادعا مهر تأیید می گذارد «تنگ چوگان» نزدیکی شهرستان کازرون است که از قدیمی ترین میادین چوگان ایران به شمار می رود ولی قدیمی ترین آن میدان چوگان «نقش جهان» در شهر اصفهان است که دروازه های سنگی آن در شمال و جنوب میدان نقش جهان خود نمایی می کنند و ابعاد آن سرمشق همه محوطه های چوگان در سراسر جهان شده است و به عنوان بزرگترین میدان چوگان ایران در زمان صفویه دارای شهرت جهانی است که قدمت آن به 900 سال می رسد . قدیمی ترین اثر از چوگان را می توان در کتاب «کارنامه اردشیر بابکان» که به زبان پهلوی و در قرن دوم و سوم میلادی نوشته شده است، یافت. چوگان بازی از دوره ساسانی تا اکنون در متون فارسی مطرح بوده است، اما در میان منابع فارسی، قابوس نامه عنصرالمعالی (قرن 5 هجری) و آداب الحرب و الشجاعه اثر فخر مدبر (قرن 7 هجری) بیشتر از همه در خور توجه هستند. قابوس نامه 44 باب دارد که «عنصرالمعالی» باب نوزدهم قابوس نامه را باب «چوگان زدن» نام نهاده است. «فخر مدبر» مستقیماً به بازی چوگان اشاره نکرده است اما برای اسب چوگان مسیری ترسیم کرده است متشکل از مثلث های بدون قاعده به هم پیوسته. اسب باید به تاخت این مسیر را طی کند و بر فراز ساق مثلث، چون به زاویه می رسد روی دو پا بچرخد و از ساق دیگر مثلث فرود آید. در حالی که در حدود هزار سال ادبیات فارسی از توصیف بازی چوگان خودداری کرده است و تمام منابع فارسی تکنیک ها و شیوه انجام بازی و وسایل و لباس و شرایط بازیکنان را به روشنی بازگو نکرده اند برای نمونه در شاهنامه شمار بازیکنان چوگان چهارده تن گفته شده در حالی که قابوس نامه شمار بازیکنان را هشت تن عنوان کرده است، در قرن دهم و یازدهم هجری «شاردن» و نقاشان ایرانی شکل گوی و چوگان و لباس سواران و اندازه میدان را مشخص کردند.
نظامی در «شرف نامه» داستانی را به نظم کشیده است که درآن زمانی که اسکندر آهنگ یورش به ایران را می کند، داریوش سوم گوی و چوگانی برای او می فرستد و به خوارداشت او می پردازد. در تاریخ بلعمی نیز به گونه ای به این پُرسمان پرداخته شده است و پیغام داریوش سوم به اسکندر چنین آمده:
«تو کودکی, اینک چوگان و گوی فرستادم, بازی کن و ز ملک دست بازدار...» (تاریخ بلعمی, ص 695)
«هرودوت» نویسنده یونانی در مورد تعلیم و تربیت ایرانیان دوه باستان به این نکته اشاره می کند که در رأس برنامه های آموزشی ایرانیان به فرزندان خود اسب سواری، تیراندازی و راستگویی قرار داشته است و بازی چوگان مانند شکار کردن جزو تعلیمات فنی جنگی برای کسب آمادگی جسمانی و تقویت بنیه نظامی جنگجویان به کار گرفته می شد، در ضمن شروع بازی های رسمی با تشریفات خاص و ساز مخصوص به خود بوده است . «گزنفون» در مطالعات خود به ورزش های متداول در ایران باستان همچون چوگان بازی، کشتی گیری، اسب سواری، پیاده روی، دو، تیراندازی پیاده و سواره، زوبین افکنی، شمشیر بازی، پرش و شنا اشاره می کند و در مورد اسب و اسب سواری خاطر نشان می سازد که فراگرفتن فنون اسب سواری جزئی از قوانین کشوری و لازمه بوده است.
این ورزش نشاط انگیز و پر جاذبه در طول تاریخ خود چنان در ایران متداول و مرسوم بوده است و مردم به بازی و تماشایش علاقمندی داشته اند که تأثیر تماشای آن از اشعار رودکی گرفته تا اشعار دوران صفویه و زندیه مشهود و نمایان است، در شاهنامه فردوسی به طور مکرر از گوی و چوگان از دوران کیانیان تا ساسانیان سخن به میان آمده است که در هیچ یک از تمدن های جهان چنین آثاری یافت نمی شود. خسرو پرویز شاهنشاه هخامنشی روزهای هر ماه را به چهار بخش قسم نموده بود تا هم به کارهای لشکری و کشوری و هم به اوقات فراغت و تفریح و سرگرمی بپردازد. وی نخستین بخش از روزهای هر ماه را به چوگان بازی و تیراندازی اختصاص داده بود حتی برای این کار نیز از متخصصان و استادان نامدار بهره می جست.