طبیعت، سراسر آکنده از
ناشناخته ها و پدیده های پر راز و رمز است؛ بسی سادگی است که بپنداریم زمین
و محیط زیست خود را خوب می شناسیم، و یا بد تر از آن، بر این پندار اشتباه
آمیز باشیم که می توانیم بر این محیط چیره گردیم. آدمی، حداکثر توان آن را
دارد که به این لایه ی نازک و شکننده ی حیات که بر پوسته ی زمین رنگ های
خیره کننده ی بی شمار زده است، آسیب های کاری بزند و با این کار، پیش از هر
چیز خویشتن را از نعمت تنوعی که در دوران معاصر ما احتمالا غنی ترین تنوع
زیستی تاریخ زمین بوده، محروم و محروم تر کند. و در ثانی (به علت همان
ندانم کاری) زیست خود را بر این کره ی کوچک آبی و سبز که در تمامی فضای
شناخته شده تا امروز بی مانند است، سخت و سخت تر کند.
همین
زمین کوچک، در قیاس با لایه ی زنده ی سطح آن- که بشریت با تمامی ساخت و
سازهای خود تنها بخشی از آن به شمار می رود- بسیار عظیم است؛ برای آن که
تصویری از کوچک بودن خودمان و شکنندگی کل حیات داشته باشیم، می توان یک
متال آورد: فرض کنید که از مرکز زمین، با سرعتی بالا می آیید که سه ماه طول
می کشد تا به سطح زمین برسید. در این حال، فقط در پنج دقیقه ی آخر سفر،
نخستین نشانه های حیات را (که مربوط به گونه های زنده ی اقیانوس ها است) و
بیشترین گونه گونی را تنها در چند ثانیه آخر خواهید دید. آیا این کافی
نیست که خودخواهی و خود بزرگ بینی را کنار بگذاریم و بر پهنه ی آفرینش
فروتنانه تر گام بگذایم؟!
غارها،
جلوه گاه های دیگری از تنوع ساختاری زمین، و مکان هایی متفاوت با محیط
مانوس سطح سیاره هستند که می توانند ما را به شناختی دیگرگونه از این جهان
راز آمیز رهنمون شوند. از روزنه ی غارها است که می توانیم به حفره ها و
دالان های پیچ در پیچ لایه های زیرین زمین راه یابیم و پدیده های شگفت
انگیز ژرفاهای آن را ببینیم. غارپیمایی، فرصتی است برای کشف؛ امکانی برای
شناخت؛ و راهی برای کاوش جهان تاریک درون این سیاره که دانسته هایمان از آن
بسیار کم تر از آن چیزی است که از آسمان و کهکشان ها می دانیم.
غار؛ سکونتگاه، پناهگاه، و نهانگاه آدمیان
در
بسیاری از بخش های کره ی زمین، غارها و اشگفت های طبیعی طی صدها هزار سال
اقامتگاه یا پناه دهنده ی انسان از گزند سرما و گرما و جانوران مهاجم بوده
اند. وجود سنگ نگاره بر دیواره ها ی درون یا مجاور دهانه ی شماری از غارها،
آثار اجاق های باستانی و یا بقایای استخوان و سلاح، همچنین آثار کنده کاری
یا سنگ چینی، نشانه هایی از حضور انسان در غارها است. در دوره های پس از
غارنشینی های اولیه هم که انسان در خانه های روستایی و شهری مسکن گزید، او
باز هم به صورت های گوناگون به غارها رفت و آمد داشته است. برای مثال، از
غار علی سرد (که امروزه بیشتر "علی صدر" خوانده می شود) در دوره هایی به
عنوان نوعی ذخیره گاه آب استفاده می شده است؛ از غار کان گوهر، سنگ آهن
استخراج می کردند؛ غار اسپهبد خورشید با ساخت اطاق و پلکان و راه های سخت
گذر، به شکل دژی دست نیافتنی درآمد که برای زمانی دراز تسخیر آن برای
مهاجمان ناممکن بود؛ غار بابا جابر، احتمالا محل برگزاری مراسم آیینی بوده؛
غار پیر هشتاد، ماوای مردی وارسته و تارک دنیا بوده، و... بسیاری غارهای
دیگر که در شرایطی ویژه یا برای افرادی خاص مکان استقرار یا گذر بوده اند.
به جز غارهای طبیعی، گاه
پیشینیان ما با کندن دیواره های کوه یا کناره ی رودها، یا با گسترش دادن
سوراخ های موجود، غارهای دست کنده می ساختند که کاربردهای اقامتی، دفاعی،
آیینی، دام داری، و جز آن داشته است. از این دست غارها، می توان به مجموعه
غارهای پل مون در جاده ی هراز، غار قلعه جوق همدان، غار کرفتو در کردستان، و
غار نیاسر کاشان اشاره کرد.
غارنوردی
امروزه،
انسان برای دو منظور اصلی به غارنوردی می پردازد: نخست برای تماشا،
ماجراجویی، تحرک، ارضای حس کنجکاوی، و خلاصه برای آن چه که در مقوله ی ورزش
و گردش می گنجد. دوم برای مطالعه و پژوهش درباره ی زمین. مقوله ی نخست را
بیشتر با نام «غارپیمایی»، و مقوله ی دوم را به عنوان «غار شناسی» می
خوانند.
غارپیمایی،
خود دارای چند گرایش است: از پیمایش غارهای توریستی و تجهیز شده که همگان
بی آن که مهارت ویژه ای به دست آورده باشند، می توانند انجام دهند تا
غارنوردی های دشوار ماجراجویانه که به قصد شناسایی دهلیزهای ناشناخته یا
برجا گذاشتن رکورد انجام می شوند. دیدن یک غار برای هر کس، فارغ از این که
ورزشکار باشد یا گردشگر، جوان باشد یا پیر، در یکی از زمینه های علمی متخصص
باشد یا نه، با هدف خاصی وارد غار شده باشد و یا بدون برنامه ریزی قبلی
گذرش به آن جا افتاده باشد، و ... در هر صورت، تجربه ای است جذاب و خاطره
ای ماندگار. تماشای سنگ های چکنده، چکیده، ستون ها، آبشارهای سنگی، و دیگر
پدیده های غیرعادی زیر زمینی که به طور کلی "سنگال" یا غارسنگ نامیده می
شوند، و پیمودن راه هایی که در هر پیچ، چشم اندازی بدیع فرا روی بیننده
قرار می دهند، چیزی نیست که هیچ انسانی مایل به آن نباشد.
روشن است که
در غارپیمایی هم مانند دیگر شکل های گردشگری، رفت و آمدهای مکرر به ویژه
اگر با رفتار غیرمسوولانه همراه باشد، می تواند به تخریب آن زیبایی ها که
به قصد بهره بردن از آنها آمده ایم، بیانجامد. با این تفاوت که
حساسیت و شکنندگی محیط غار بسیار بیشتر از محیط های بیرونی است، زیرا
سازندهای غار وضعیتی تقریبا ایستا دارند و امکان بازیابی آن ها در مقیاس
عمر نسل های انسانی وجود ندارد. از این رو، ضرورت دارد که هم شمار بازدید
کنندگان کنترل شود و در حدی باشد که از «ظرفیت برد» یا قابلیت تحمل طبیعی
غار فراتر نرود، و هم این که هر فرد بازدید کننده نهایت وسواس را در حفظ
پدیده های داخل غار به خرج دهد. در این میان، وظیفه ی سازمان های مسوول
حفاظت از میراث های طبیعی و فرهنگی کشور در آموزش همگانی برای نگاهداشت
غارها، و در برنامه ریزی برای بهره برداری از این سرمایه های ملی، بسیار
سنگین است. همچنین راهنمایان غارپیمایی و سرپرستان گروه های غارپیما و کوه
نورد باید پیش از ورود به هر غار، نکته های زیست محیطی را به افراد همراه
گوشزد کنند و در طول برنامه ی غارپیمایی بر رفتار آنان نظارت داشته باشند.
غارشناسی،
پیمایش غار است با هدف مطالعه ی علمی. این فعالیت هم شاخه ها و گرایش های
گوناگون دارد: پژوهش های زمین شناختی، معدن شناختی، زیست شناختی، مطالعه در
وضع منابع آب، سد سازی، و پژوهش در میراث فرهنگی، شماری از هدف های
غارشناسی است.
پیش زمینه ها برای غارنوردی
اگر
به بازدید یک غار تجهیز شده (مانند غار علی سرد همدان یا چال نخجیر
دلیجان) می رویم، کافی است که به بروشورهای منتشر شده برای آن غار یا به
تابلوهای هشدار دهنده در مدخل، و تذکرهایی که راهنمایان و دیگر ماموران
درباره ی پوشاک و دیگر مسایل می دهند، توجه کنیم. اما برای پیمایش غارهای
تجهیز نشده، لازم است که با گروه ها و انجمن های متخصص یا فعال در این رشته
تماس بگیریم و در برنامه های آموزشی و بازدیدهای سازمان دهی شده توسط آنان
شرکت کنیم. توجه داشته باشید که غارنوردی، یک فن است و باید این فن را زیر
نظر کارشناسان آن فرا بگیرید.
در زیر، به چند نکته ی عمومی اشاره می کنیم:
•
پیش از رفتن به سوی یک غار، اطلاعات در دسترس درباره ی آن را از دوستان،
تارنماها، کتاب ها و مجله ها بگیرید. از ورود تکی به غار خودداری کنید، و
برای گروه تان حتما سرپرست کارآزموده ای تعیین کنید.
•
فقط برای تماشا، عکس برداری و تهیه ی گزارش وارد غار می شویم؛ نه برای
برداشتن سنگ ها و سنگال های آن یا آثار تاریخی و بقایای انسانی و حیوانی که
احتمالا می بینیم، و یا برای بردن نمونه های جانوری و گیاهی که در بخش
هایی از غار می زیند، یا برای یادگاری نویسی بر دیواره های غار! اگر آثار
زیستی خاص یا آثار تاریخی دیدیم، باید گزارش و عکس یا فیلم آن ها را تهیه
کنیم و پیش از اطلاع رسانی همگانی، به مسوولان سازمان های میراث فرهنگی،
حفاظت محیط زیست و نیروی انتظامی اطلاع دهیم.
• از رها کردن کوچک ترین زباله در غار خودداری کنید و تمام پسماندهای خود را بیرون بیاورید و به شهر بازگردانید.
•
در صورتی که فکر می کنید ممکن است به قضای حاجت نیاز پیدا کنید، با خود
ظرف هایی ببرید که بتوانید مدفوع و ادرار را با آن به بیرون بیاورید.
• هیچ گونه یادگاری، چه با رنگ و چه با کنده کاری روی سنگ ها، و یا با برچسب و پلاک و مانند آن به جای نگذارید.
•
بسیاری از پدیده های درون غار، کاملا حساس و شکننده هستند؛ دست زدن به
سنگال های ظریف می تواند سبب نابودی آن ها شود. در مسیرهایی که پیش تر عبور
شده راه بروید و در جاهایی که لارم است، کفش های خود را درآورید تا به
سنگال های ظریف آسیب نرسانید.
•
چراغ پیشانی با باتری های اضافه، پوشاک ضد آب، پوشاک گرم، پوشاک زیر
اضافه، چکمه ی لاستیکی آج دار، کلاه ایمنی، قمقمه ی آب، اندکی مواد غذایی
پر انرژی، و دستکش چند تا از اقلام ضروری برای پیمایش هر گونه غار کوچک و
بزرگ است. همراه داشتن طناب و وسایل فنی کاملا بستگی به شناخت قبلی شما از
غار، یا توصیه های کتاب راهنما و سرپرست گروه تان دارد. از بردن مشعل به
درون غار جدا خودداری کنید، زیرا اطمینانی به دوام آن نیست و به علاوه موجب
دود گرفتگی و آسیب دیدگی محیط غار می شود.
•
ورود خودتان را به غار و زمان تقریبی خروج را به شخص یا اشخاصی که در
بیرون هستند و با امدادگران و غارنوردان محلی ارتباط دارند، اطلاع دهید.
•
پیش بینی وضع هوا را داشته باشید؛ اگر احتمال بارندگی شدید هست، از ورود
به غار خودداری کنید. ممکن است ورود حجم زیادی از آب به غار، شما را گرفتار
کند.
• توجه داشته باشید که
زمان لازم برای بیرون آمدن از غار ممکن است بیش از زمان پیشروی در آن باشد،
این نکته به ویژه در مورد غارهای چاهی (مانند غار پراو در کرمانشاه) صدق
می کند. بنابراین، بیشتر توان خود را برای بیرون آمدن نگاه دارید.
گردشی کردن غارها؛ آری یا نه؟!
آماده
کردن غارها برای ورود انبوه بازدید کنندگان می تواند موجب آسیب رسانی
جبران ناپذیر به این پدیده های زیبا و کم یاب شود. گشاد کردن دهانه ی غار
برای ساده سازی ورود، یکی از زیان آور ترین کارها برای غار است، زیرا تعادل
هوا و رطوبت را که یک عامل اساسی در پدید آمدن و بقای غار است، به هم می
زند. به علاوه، عملیات انفجار و سنگ بری برای این کار، موجب لرزش دیواره ی
غار و سست شدن چکیده ها و چکنده ها می شود. متاسفانه در ایران نه تنها
گشادسازی دهنه برای چندین غار انجام شده (علی سرد، قوری قلعه، دربند سمنان،
کتل خور زنجان، و...) بلکه گاه حتی یک ورودی اضافه هم برای غار حفر کرده
اند (چال نخجیر دلیجان)!
نصب
نورافکن های قوی، موجب رشد قارچ ها و جلبک ها و در نتیجه سبب آسیب دیدگی
سازندهای غار می شود. نورپردازی باید تا حد امکان کم، و به گونه ای باشد که
پس از رد شدن بازدیدکنندگان، خاموش شود. نور همچنین ممکن است سبب فراری
شدن خفاش ها یا دیگر غارزیان، و حتی از میان رفتن نسل شان شود.
برپا
کردن رستوران و بوفه در درون غار (که برای مثال، در علی سرد انجام شده)،
کاری است بسیار اشتباه که موجب آلودگی محیط، آسیب دیدن چشم انداز، آلودگی
صوتی، و برهم خوردن تعادل دمایی محیط به خاطر وجود وسایل گرمایی و تجمع
انسان ها می شود.
تجهیز افراطی
دالان های غار، تمامیت طبیعی آن را به شدت مخدوش می سازد؛ برای مثال می
توان به غار دربند سمنان اشاره کرد که وجود ترانس بزرگ برق و در آهنی در
دهانه ی غار، و نورافکن های پرشمار و سیم کشی های بی ملاحظه بر دیواره ها،
به راستی چشم را می آزارد. همچنین در علی سرد، همه جا نرده و پلکان و پلاک
به چشم می خورد که انسان را از لذت تمرکز بر زیبایی های طبیعی محروم می
کند.
ایجاد امکانات اضافی در
نزدیکی غار؛ ممکن است کلیت آن را به خطر اندازد؛ در نزدیکی غار کتل خور
زنجان، در نظر داشتند که دریاچه ای مصنوعی ایجاد کنند که این طرح با مخالفت
طبیعت دوستان اجرا نشد. آب گیری این دریاچه می توانست سطح آب را در داخل
غار بالا ببرد و تمام آن پدیده های چشم گیر را غرق کند.
به
طور کلی می توان گفت که گردشی (توریستی) کردن غارها باید با کم ترین تغییر
در وضع طبیعی آن ها، رعایت تمام ملاحظات زیست محیطی، و در بخش هایی از غار
که کم تر آسیب پذیراند، صورت گیرد. و در هر حال، باید بخش های منحصر به
فرد، بعضی از مکان های تجمع غارزیان، و اساسا شماری از غارها هیچ گاه برای
گردش گری های انبوه تجهیز نشوند و بازدید از آن ها در گروه های کوچک و با
مجوزهای معین صورت گیرد.
مسوولان
کشور باید توجه داشته باشند که شکل گیری غارها (که در همه جای جهان بسیار
طولانی است) در کشور خشک ما، به زمان باز هم بیشتری نیاز داشته و هر گونه
آسیب وارد به این سرمایه های ملی به هیچ وجه جبران نخواهد شد.
چند عامل تهدید کننده ی دیگر
•
معدن کاری؛ حفاری در نزدیکی غارها، موجب آسیب دیدگی شدید سازندهای غار می
شود. انفجارهای مربوط به یک معدن سنگ در نزدیکی غار دربند سمنان، موجب سست
شدن و ریزش چند تا از چکنده ها شد. انفجارهای معدن کاری در کوه پشت غار
اسپهبد خورشید، موجب فرو ریختن بخش هایی از آثار تاریخی مربوط به دوران پیش
از اسلام در این غار شده است. همچنین برداشت شن و ماسه در پایین دست و کوه
روبروی غار، موجب تخریب شدید چشم انداز این «دژ صخره» ی بی مانند شده است.
یکی از غارهای دست کنده ی کشور که معدن باستانی قلع بوده (شاکین) با اجاره
دادن آن به معدن کاران امروزین، به کلی نابود شده است!
•
سد سازی؛ انفجارهای مربوط به سد سازی، و همچنین به زیر آب رفتن شمار
نامشخصی از غارهای ایران در کوه های زاگرس (برای مثال: به زیر آب رفتن چند
غار تاریخی با آبگیری سد سیمره) از مهم ترین عوامل تخریب غارهای کشور است.
•
اضافه برداشت آب؛ چه به صورت مستقیم از درون غار ( مثلا، در غار سراب
همدان)، و چه با افت سطح ایستابی غارها به دلیل برداشت زیادی از سفره های
زیرزمینی. بیشترین خطر در این زمینه، متوجه غارهای آبی کشور مانند قوری
قلعه، علی سرد، سراب، و همچنین چاه های طبیعی مانند «چاه دریا» در استان
کرمان است.
• رها کردن زباله؛
چاه غار باباگرگر در استان همدان، به زباله دانی روستای نزدیک آن بدل شده
است. گروه های غارپیما، انبوهی از زباله و پسماند در عمیق ترین و دشوارترین
غار کشور (پراو) به جا گذاشته اند.
•
«گنج یابی»؛ حفاری غیرمجاز و دزدی میراث های فرهنگی که شوربختانه، در
تمامی گستره ی کشور رواج دارد و بسیاری از محوطه ها و بناهای تاریخی را
تخریب کرده، در غارها نیز انجام می شود. به سرقت رفتن کتیبه ی تاریخی غار
دست کنده ی قلعه جوق در استان همدان، رنگ پاشی روی آثار تاریخی غار تنگ
براق در چهار محال بختیاری، کندن جرزدیوار اتاق های باستانی غار اسپهبد
خورشید، نابود سازی سنگ نگاره های ماقبل تاریخی غار آوه زا در استان
کرمانشاه، و تخریب سقف ضربی و دیوارهای باستانی در غار باباجابر، فقط چند
نمونه از این دست است.
•
توسعه ی ناپایدار؛ در حریم غار طبیعی- تاریخی اشگفت سلمان ایذه، هتل سازی
شده است. جاده سازی و ایجاد تاسیسات گوناگون در نزدیکی دهانه ی تمام
غارهایی که توریستی شده، منظر طبیعی حریم آن ها را به کلی مخدوش کرده است.