ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
گزارش یک میزگرد در گروه جامعهشناسی ورزش آسیب شناسی ساختار ورزش در جامعه ایران
گروه جامعهشناسی ورزش انجمن جامعهشناسی ایران میزگردی را با عنوان "آسیبشناسی ساختار ورزش" در ایران برگزار کرد که طی آن، دکتر سید مهدی آقاپور و دکتر محمد احسانی به سخنرانی پرداختند. در این نشست که در محل "سرای اهل قلم" برگزار شد، کتاب "مدیریت معاصر در ورزش" نوشته ژانت. بی پارکز و جروم کوارترمن و ترجمه دکتر محمد احسانی نیز مورد بررسی قرار گرفت.
دکتر آقاپور عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و مدیر گروه علمی- تخصصی جامعهشناسی ورزش انجمن جامعهشناسی ایران، در آغاز این نشست و در بحث از کتاب "مدیریت معاصر در ورزش"، گفت: در مباحث علم مدیریت، گفته میشود که یک مدیریت صحیح مدیریتی است که سعی میکند سازمان را در راستای اهداف اجتماعی به کار گرفته و برای جامعه مفید باشد. بنابراین لازم است هر مدیری به لحاظ عملی و نظری، با جامعه، فرهنگ، ساختار، نهاد، سازمانهای اجتماعی و مواردی از این دست آشنا باشد. در کتاب "مدیریت معاصر در ورزش" هم علاوه بر معرفی علم مدیریت، جنبههای روانشناختی و جامعهشناختی این دانش نیز مورد توجه قرار گرفته و در آن، ابعاد مختلف مدیریت ورزش، به عنوان یک نهاد یا سازمان اجتماعی، بررسی شده است. بر این اساس، در کلیه سازمانهای ورزشی، آموزش و پرورش، رسانه های ورزشی و دیگر گروههایی که با ورزش در ارتباط هستند، مدیران برای اداره صحیح ساختار ورزش باید نگرشی جامع نسبت به مبانی و ساختار آن داشته و آگاه باشند که این پدیده در راهبری عمومی جامعه دخالت مستقیم دارد.
وی افزود: در یک نگرش جامع نسبت به ورزش، ابعاد فرهنگی تربیتی، آموزشی، قهرمانی و ... که همه به مباحث اجتماعی وتربیتی وفلسفی ورزش برمیگردد، لحاظ میشود. همچنین جنبه تخصصی مدیریت ورزشی در جامعه، شامل اندیشه مدیریت و دانش رفتار سازمانی در مراکز آموزشی و غیر آموزشی، حرفهای و غیرحرفهای ورزش نیز مورد توجه قرار میگیرد. در عین حال، در چنین مدیریتی نباید فراموش کرد که ورزش خود یک حوزه کارآفرین بسیار بزرگ در جامعه را تشکیل میدهد. همچنین این پدیده، مفهومی بسیار ساده و گسترده برای ایجاد ارتباط و دوستی میان افراد است که در سطوح مختلف سنی مشهود میشود.
آقاپور سپس با تمرکز بر مباحث کتاب "مدیریت معاصر در ورزش"، خاطرنشان کرد: در نگاه این کتاب، مدیریت ورزش یک مدیریت استراتژیک است و در بخشهای مختلف آن، کلیه حوزهها مثل جهانگردی در ورزش، پزشکی در ورزش، اقتصاد در ورزش، ارتباطات در ورزش، رفاه ورزشی، حرفه ورزشی، کارآفرینی ورزش، ورزشهای حرفهای، ورزشهای قهرمانی، ورزشهای دانشگاهی و غیره مورد توجه قرار گرفتهاند. علاوه بر این، المپیک به عنوان مهمترین واقعیت ورزشی در دنیای امروز در چهار دوره و با رویکردهای مختلف حاکم بر آن، بررسی شده است. این دورهها شامل، دهههای 20 و 30 با رویکرد سیاسی، دهههای 70 و 80 با رویکرد اقتصادی، دهه 90 با رویکرد فرهنگی و بعد از دهه 90 با سلطه غالبتر رویکرد فرهنگی میشود. از سوی دیگر، در این کتاب، موضوع توسعه و تأخر فرهنگی در ورزش نیز مورد بحث قرار گرفته که این موضوع میتواند برای جامعه ما بسیار مهم باشد.
دکتر محمد احسانی، عضو هیأت علمی گروه علوم ورزشی دانشگاه تربیت مدرس و مترجم کتاب "مدیریت معاصر در ورزش" سخنران دیگر این نشست بود. او در بحث خود و در بیان دلایل توسعهنیافتگی ورزش ایران گفت: به نظر من، پیشرفت نکردن ورزش در جامعه ما دلایلی جامعهشناختی دارد که چندان هم پیچیده نیستند. غرور بیجا و ضربه زننده که به واسطه هوش و استعداد بالای افراد جامعه ما، در مقایسه با کشورهای دیگر، ایجاد شده و نبود نظم و انضباط در فرهنگ جامعه و اجتماعات، از جمله این دلایلند. در عین حال، عدم بررسی و توجه دقیق به مسأله اوقات فراغت در جامعه ما، باعث شده که نسبت به پدیده ورزش نیز به عنوان یکی از مهمترین فعالیتها در اوقات فراغت بیتوجهی شود. از سوی دیگر، در بعد اقتصادی هم باشگاههای ما وابسته به دولت هستند. این در حالی است که در کشورهای توسعهیافته باشگاههای حرفهای سالانه میلیونها دلار به دولت پول میدهند. در عین حال، حتی در بحث ادبیات ورزشی نیز ما شاهدیم که متأسفانه یک ادبیات سطح پایین بر این پدیده اجتماعی حاکم است که من دلیل آن را نیز مشکل مدیریتی میدانم.
وی افزود: مدیر ورزشی باید جامعه ورزش، فرهنگ، فلسفه و بسیاری دیگر از ابعاد این پدیده را بشناسد و در عین حال، آگاه باشد که اگر در این عرصه، اخلاق، منش و اصل انسانی زیر پا گذاشته شود، دیگر برای یک باشگاه، تیم یا مدیر ورزشی، حتی مدالها هم ارزش و اهمیتی نخواهد داشت. به همین دلیل، شاهدیم که بحث اخلاق در ورزش حرفهای و قهرمانی کشورهای دیگر نیز بسیار مهم تلقی میشود. علاوه بر این، با در نظر گرفتن همه این موارد، باید بر مسأله برنامهریزی تمرکز کرد که متأسفانه جامعه ورزشی ما از آن غافل مانده است. در واقع، اساساً ورزش حرفهای باید با اخلاق حرفهای، مدیر حرفهای، مربی حرفهای و حتی طرفداران حرفهای همراه باشد تا بتواند در یک فضای آرام و قابل قبول، اهداف خود را در پیش گیرد.
در بخش پایانی این نشست، بار دیگر دکتر سیدمهدی آقاپور از زاویهای دیگر، موضوع آسیبشناسی ساختار ورزش در ایران را مورد توجه قرار داد. او در این رابطه، موضوع آموزش را در ورزش و حوزههای مختلف آن مورد توجه قرار داد و در این باره گفت: ورزش پدیدهای متأثر از خانواده، آموزش و پرورش، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و مذهب است و جامعه نیز متشکل از همین نهادهای اصلی است. با بررسی عوامل موثر در پیشرفت ورزش دیگر کشورها، متوجه میشویم که اهمیت به این امر در مدارس و دانشگاهها و آموزش صحیح ابعاد مختلف آن تا چه حد کارکرد مثبت دارد. این در حالی است که علاوه بر مشکلات متعددی که ما در ورزش مدارس داریم، در حوزه علوم ورزشی و آموزش عالی ورزش در دانشگاهها نیز به وضوح میبینیم که گرایشهای کاملاً تخصصی، از قبیل فیزیولوژی آسیبشناسی، طب و مدیریت و رفتار اجتماعی و ...، به شدت به نظام ارزشی حاکم بر جامعه و دولت و حکومت وابسته است و این امر باعث میشود که در بسیاری موارد، دانشگاه نسبت به نهاد ورزش که به عقیده من، سرنوشتش با روند و سرنوشت جامعه پیوند خورده، بیتفاوت باشد و متأسفانه وقتی دانشگاه نسبت به چنین پدیدهای با ابعاد فرهنگی، اخلاقی، فلسفی، تربیتی، تاریخی و اجتماعی آن بیتفاوت است، طبیعتاً محصول آن نیز کارآیی و اثربخشی کافی نداشته و در این وضع، انتظاری بیش از این نمیتوان داشت.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: یکی از مهمترین مسئولیتهای دانشگاه، اشاعه فرهنگ و آموزش سبک زندگی است. برای ارزیابی این مسأله، باید دید که یک فارغالتحصیل دانشگاه نسبت به ورزش چه رویکردی دارد. به علم ورزش چگونه نگاه میکند و رابطهاش با این دانش تا چه حد درونی شده است. دانشکدههای علوم ورزشی به طور کلی وظیفه اشاعه فرهنگ و ورزش را دارند. معضلات و مشکلات ورزشی باید در دانشگاه مطرح شده و برنامهریزیهای مرتبط با آن مورد طرح و بررسی قرار گیرد. این در حالی است که متأسفانه به دانشکدههای علوم ورزشی اهمیت لازم داده نمیشود. در نتیجه همین امر، مسئولین ورزشی نه دانش و تخصص دارند و نه تجربه.
آقاپور یادآور شد: در یک ساختار موفق، ورزش پایه مهمتر از ورزش قهرمانی است. این امر باید در جامعه ما نیز مورد توجه قرار گرفته و بودجه مورد قبولی از سوی دولت به آن اختصاص یابد. از طرف دیگر، دانشگاهها نیز باید وارد عمل شده و با برگزاری کلاسها، پایاننامهها و سخنرانیها و سمینارها موضوعات مختلف را در خصوص امر ورزش، در فضایی علمی و به دور از اغتشاشات مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و راه حلهایی برای مسائل و مشکلات بیابند. همچنین در این زمینه لازم است بیش از پیش بر اصل عدالتمحوری در حوزه ورزش جامعه تأکید شده و برای تقویت ورزش در روستاها و نقاط محروم کشور بودجه لازم اختصاص یابد. همچنین با در نظر گرفتن بودجه برای همه اقشار و گروهها، باید امکانات لازم را برای ورزش کردن افراد جامعه آنها فراهم آورد. در این زمینه، لازم است که نیروها و معلمهای خوب شناسایی شده و به آنها اختیار و بودجه داده شود تا بتوانند نوجوانان و جوانان را بیشتر به سمت ورزش ترغیب کنند. در نهایت و در کنار همه این موارد، لزوم انتقال مفاهیم فرهنگی و دستاوردهای دانشگاه در حوزه ورزشی و آگاهسازی و تقویت ذهنی و فکری جامعه در این زمینه، امری است که باید بسیار مورد تأکید قرار گرفته و به ویژه از طریق رسانهها به آن پرداخته شود.