ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بسیاری اوقات برای باز کردن سر صحبت با یک غریبه، گفتگو در مورد وضع آب و هوا مفید است – به ویژه که کوهنوردان حساسیت و علاقهی بیشتری به این موضوع دارند. بنابراین میتوان پس از سلام و علیک و معرفی، چند کلمهای دربارهی آب و هوا صحبت کرد. ( هنگام معرفی، به جای پرسیدن نام طرف مقابل ابتدا شما نام خود را بگویید و اگر نمایندهی گروه کوهنوردی، سازمان دولتی یا موسسهای گردشگری هستید، سمت خود را نیز ذکر کنید.)
امروز هوا خوب است. .......... Today it is fine
درکوه هوا نسبتاً سرداست. .............. the mountain it'll be rather cold
در پارهای از مناطق ایران، اگر در تابستان کوهنوردی
کنید، ممکن است دچار گرمازدگی شوید.
In some parts of Iran , when
climbing in summer , you may be dehydrated
اگر آب کافی با خود نبرید، ممکن است بدنتان دچار کمآبی شود.
If you don’t carry enough water , you may be heat stroked
در ایران، هوای مناطق گوناگون بسیار متفاوت است.
In Iran
, the weather varies a lot in different regions
در دماوند، دراین فصل
هوا خیلی سرد نیست، اما اثر باد – سرمایی خطرناک است.
On Damavand , in
this season , it is not too cold , but wind-chill is a dangerous factor
در مورد احوال شخصی ( سن، وضع تاهل، شغل و ... ) و در مورد برنامهای که طرف خارجی قصد دارد در ایران اجرا کند، بهتر است کنجکاوی پیش از موقع نداشته باشید و اجازه دهید خود او کم کم به صحبت آید؛ معمولاً اگر در مورد چنین چیزهایی از خودتان صحبت کنید، طرف هم به حرف میآید. اگر قرار است با او کوه بروید گرایش خود را بیان کنید:
به راهپیمایی علاقه دارم. ................. I am fond of hiking
کوهگردی را به صعودهای جدی ترجیح میدهم. I prefer hill walking to serious mountain climbing
من سنگنوردی را بیش از هر چیز دوست دارم، و علاقهی
خاصام سنگ کوتاه است.
I like rock climbing best , and my special
interest is bouldering
اما گاه دیوارهنوردی هم میکنم. But, sometime I venture to big wall climbing
برویم به سالن سنگنوردی این نزدیکیها. Let's go to the nearby rock gym
اگر طرف خارجی مشتری شمااست (شما راهنمای او هستید)، میتوانید پس از معارفه، صریحاً سر اصل مطلب بروید و در مورد منطقهی مورد نظر صحبت کنید: Let's talk about our programme
بهترین فصل منطقه از اواسط تیر تا اواخر شهریور است. The region is best from June till mid September
راههای پیاده روی بسیار در منطقه هست . Many trails cover this region
این کتاب راهنما در برگیرندهی همهی اطلاعات لازم است . This guidebook details all the necessary info
در این میان ممکن است پرسش و پاسخهایی هم پیش آید:
ارتفاع قله چقدر است؟ How high is this mountain ۴۲۰۰ متر است . It is 4200 meters high
عمق آن تنگ (دره) چقدر است ؟ ?How deep is the gorge valley
تقریباً ۱۰۰۰ متر عمق دارد. It is about 1000 meters deep
بهترین دید را از کجا داریم؟ ?From where can we get the best view
از یال روبرو دید بسیار جذابی داریم. A dramatic view can be seen from the facing ridge
دلم میخواهد از این نقطه، دماوند را ببینم. I should like to see Damavand from this point
اگر روی این یال به اندازهی کافی بالا بروید، دید خوبی
از دماوند خواهید داشت.
If you climb high enough on this ridge, you'll
have a good view of Damavand.
جملاتی دیگر در کوهنوردی
هنگام کوهنوردی همیشه باید یک حاشیهی اطمینان در نظر
بگیرید.
When climbing, you should always keep a safety margin
کولههایمان را ببندیم .Let's pack our rucksacks
روپوشاش خوب است، اما میان پوش و زیر پوش مناسب ندارد.
(لایهی رویی پوشاک او – بادگیر یا کت پر – خوب است، اما پوشاک میانی و لایهای که در تماس با بدن او است، مناسب نیست.)
(در فصل گذشته ) صعودهای زیادی داشتم. I had a good, season / I did so many climbs
باشگاه ما برنامهی خوبی داشت . Our club had a good trip ( mountaineering programme)
قله را زدید؟ ( به قله رسیدید؟) Did you make the summit
ما سه قله را یک سره پیمودیم ( پی در پی صعود کردیم.) We chained three peaks
امروز چه صعودی داشتید؟ What did you climb today
هیچ. امروز استراحت داشتیم. Noting.It was our rest day
تیم ملی ما آن قلهی عظیم را فتح کردند. Our national team conquered the giant summit
آنان با یک حمله از پایگاه( چادرگاه اصلی) به قله رسیدند. They reached the summit in one push from basecamp
پژمان و علی قله را زدند. The summitters were pejman and Ali
یال بیحفاظ است. (یال دشوار یا نسبتاً دشواری است که در آن امکان حمایت کم است، یا در معرض باد و سرما است : خطرناک).This is an exposed ridge
نمیتوان آنجا شب مانی کرد.It is too difficult to bivy there
ما به شب خوردیم ( و مجبور به شبمانی شدیم ) . We were benighted
شبمانی در فضای باز بود ( بدون چادر شبمانی یا بیرون از غار برفی). It was an open bivy
یک شب مانی با برنامه ( از پیش برنامه ریزی شده ) داشتیم. We had a planned bivouac
هنگام صعود یک کوه بزرگ، بهتر است که چند نشانه را در موقعیت یاب ( جی پی اس ) خود وارد کنید.When climbing a big mountain, you'd better enter some waypoints in your GPS
در این ناحیه میتوان چشم اندازهای خیال انگیز دید.Drematic views can be seen in this area
هنگامی که داشتیم از یک " برف پل " میگذشتیم به درون شکاف یخ افتادیم و همراهانم مرا بالا کشیدند.When we were crossing a snowbridge, I fell into the crevasse and I was hauled by my fellows
آنان یک قارچ برفی بزرگ برای کارگاه درست کردند.They made a big snow mushroom as the belay point
یخنوردی دشوار بود؟ Was the ice climbing difficult
نه، در واقع یک برفپیمایی بود
.No, it was a snow plod in fact