همانند مهارتهای
جسمانی ; مهارتهای روانی نیز قابل یادگیری هستند و بعضی افراد آنها را ساده تر از
دیگران می آموزند .
مهارت های کنترل اضطراب
همه کوهنوردان
تاثیرات منفی اضطراب را در مراحلی از کوهنوردی تجربه کرده اند و به سهولت می توانند
نمونه هائی از این تاثیرات منفی را به یاد آورند . این تاثیرات طیفی از حالتهای
دلشوره ( ناشی از خستگی ) تا واهمه از رفتن به مسیری را در بر می گیرد که کاملا در
حد توانائیهای کوه نورد قرار دارد . اما اگر بتوان برخود مسلط شد ; اضطراب جنبه های
فایده مند بسیاری هم در بر دارد .
علائم اضطراب
معمولا به دو شکل نمود پیدا می کند :
نگرانی
برانگیختگی روحی
اساسا نگرانی ; پندار ها یا
تصوراتی از ناکامی یا سقوط را در بر می گیرد ; حال آنکه بر انگیختگی روحی بخشی از
ساز و کار طبیعی دفاع بدن به شمار می رود . واکنش شناخته شده ” بجنگ یا مغلوب می
شوی” .
علائم بر انگیختگی
روحی شامل موارد ذیل است :
افزایش آدرنالین
خشکی دهان
عرق نشستن بر کف دستها
نیاز به دفع ادرار
این علائم به خودی
خود بد نیستند ; برای مثال ; افزایش آدرنالین ضربان قلب را افزایش می دهد . در
نتیجه اکسیژن بیشتری به بافتهای عضلانی می رسد که به آن نیاز می باشد . افزایش عرق
بر روی منافذ پوست نیز احتمال پارگی پوست را کاهش می دهد و دفع ادرار ; وزنی را که
با خود حمل می کنید پائین می آورد .
از سوئی دیگر بالا
رفتن میزان آدرنالین باعث کشیدگی عضلات هم می شود . از این روست که گاه کوه نوردان
مضطرب دچار گرفتگی عضلات می شوند .
نگرانی نیز درست به همین صورت
ممکن است دو جنبه مفید و نامفید داشته باشد . برای مثال : نگرانی منبع ارزشمند به
تحرک افتادن است ; نه فقط برای صعودی بهتر ; بلکه مهمتر از آن برای تمرکز بیشتر و
صعود محتاطانه تر .
عدم وجود احساس
نگرانی چه بسا یکی از دلایل اصلی وقوع سوانح بیشتر در مسیرهای ساده نسبت به مسیر
های دشوار است .
این موضوع ; به
خصوص در منطقه آلپ و دیگر مناطق کوهستانی بزرگ مشاهده می شود که حوادث بیشتر به
هنگام فرود پیش می آیند تا زمان صعود .
از سوی دیگر نگرانی
مهار نشده می تواند مایه برآشفتگی بسیار گردد که در بهترین حالت باعث تردید ; درنگ
و بی مسئولیتی می شود و در بدترین حالت به بروز اشتباهات و سوانح جدی منجر می
گردد .
کلید حل همه این
حالتها چه بسا خیلی آشکار باشد . اگر بخواهید از اضطراب به نحوی مفید بهره برداری
کنید یا دست کم به طوری با آن بسازید که بتوانید به مسیرتان ادامه دهید ; باید قادر
باشید که هم نگرانی و هم عناصر روحی ناشی از آن را کنترل کنید .
راهبردهای بسیار
متفاوتی برای کسب آرامش وجود دارد که قابل یادگیری هم هستند ; اما برای دستیابی به
هدف خود آنها را به دو گروه تقسیم می کنیم :
۱. راهبرد های آرامش
بدنی
۲. راهبردهای آرامش
ذهنی
بسیاری از کوه
نوردان بسیار توانا این مهارتها را خود به خود در جریان کوه نوردی می آموزند . اما
جای تردید نیست که اکثر کوه نوردان در مراتب مهارتی گوناگون از دنبال کردن یک دوره
رسمی برای تمرین آرامش باید بهره بگیرند .
در مورد سنگنوردان
; بلافاصله دو راهبرد کسب آرامش به ذهن متبادر می شود که توانائیهای زیادی هم برای
آنها فراهم می اورد .
” آرامش عضلانی پیش
رونده ”
نخستین بار به
عنوان مهارتی ابداع شد تا افراد به کمک آن بتوانند کنترل دقیق هر یک از گروههای
عضلانی را در بدن خود به دست آورند .
این مهارت به هنگام
سنگنوردی هم تاثیر مثبتی بر حرکات می گذارد ; به این صورت که می توان تنش های
ناخواسته را از یک گروه معین عضلات ” به آرامی دور کرد ” و در نتیجه به صرفه جویی
در انرژی دست یافت .
تکنیک دیگر که به
نظر می رسد برای کوهنوردان توان زیادی به ارمغان آورد آرامش ناشی از تمرکز فکر است
. البته روش های مختلفی برای رسیدن به تمرکز فکری ( مدیتیشن ) وجود دارد ; اما همه
آنها از طریق کند کردن متابولیسم ( سوخت و ساز ) بدن و مشغول کردن فکر به چیز های
ساده و بی ضرر عمل می کنند تا فکر را آرامش دهند .
آرامش ذهنی طبیعتا
به فن دیگری منتهی می شود که تمرکز نام دارد و در مواقعی که در معرض لغزش قرار
دارید برای به دست آوردن دوباره کنترل خود فوق العاده مفید است . برای مثال : در
مواقعی که تلاش می کنید به گیره انتهائی مسیر چنگ اندازید ! تمرین های زیر می تواند
در این زمینه سود مند باشد ……
تمرین
یک
۱. چند دقیقه آرام بگیرید و توجه خود
را به هر دم و بازدم معطوف دارید . آرام و آسان با استفاده از پرده دیافراگم نفس
بکشید . ببینید با هر بازدم چقدر احساس راحتی می کنید .
۲. سپس توجه خود را متوجه بدنتان
سازید و به آرامی آن را از پائین تا بالا برانداز کنید ; از پاهای خود شروع کنید ;
به ماهیچه ساق پا ; رانها ; باسن ; شکم; گردن و سر و صورت خود نگاه کنید . آنگاه
چشم خود را برگردانید و به شانه ها ; بازوها و در آخر ساعد و کف دستانتان نظر
اندازید . همانطور که بدن خود را برانداز می کنید از جائی که دچار تنش است یاد داشت
ذهنی بردارید . سعی نکنید محل فشار را تغییر دهید ; فقط متوجه آن باشید . می بینید
که در موقع انجام این کار بدنتان به آرامش می رسد .
۳. پس از چند دقیقه ; با ۵ یا ۶ نفس
عمیق خود را به حالت آمادگی حرکت برگردانید . بعد از نفس ششم بدن خود را بالا بکشید
و صعود کنید .
بالاخره اگر می
خواهید مهارتهای کسب آرامش را بیاموزید بکوشید یک دوره آموزشی یا نوار آموزشی را
انتخاب کنید که فردی کار آزموده مربی آن است ; چرا که یک برنامه آموزشی خوب باید
حاوی شماری از فنون مراقبتی مهم باشد .
اعتماد به نفس
شاید بهترین پادزهر
در مقابل اضطراب شدید اعتماد به نفس باشد . اعتماد به نفس زمانی که دچار اضطراب شده
اید نمی تواند در غلبه بر ان به شما کمک کند ; اما در ابتدای کار احتمال مضطرب شدن
شما را کاهش می دهد . هرچند که اعتماد به نفس افراد از موقعیتی به موقعیت دیگر
تغییر می کند ; اما در هر یک از آن موقعیت ها نسبتا ثابت می ماند . برای مثال بعضی
از افراد وقتی که در حالت معلق بودن به خوبی حمایت می شوند اعتماد به نفس خوبی
دارند ; اما وقتی روی دیواره ای با حمایت ضعیف قرار دارند از اعتماد به نفس شان
کاسته می شود ; در حالیکه برای برخی دیگر عکس این شرایط مصداق
دارد .
به هر حال ; مردان
” دیواره ” معمولا در مقابله با یک وضعیت معلق جدی به ضعف اعتماد به نفس دچار می
شوند و احساس آنها نسبت به سهولت صعود یک دیواره ; هر قدر دشوار باشد ; تغییری در
این وضعیت ایجاد نمی کند . مهارتهای روحی همانند مهارتهای جسمانی به شرایطی که آنها
را آموخته ایم وابسته هستند . جنبه دیگر از خصلت نسبتا با دوام اعتماد به نفس آگاهی
به این است که یک شبه نمی توان به آن دست یافت . حصول اعتماد به نفس به سخت کوشی و
برنامه ریزی زیادی نیاز دارد . متاسفانه از دست دادن اعتماد به نفس به کوشش و
برنامه ریزی زیادی وابسته نیست !!
تجربه قبلی تاثیر
قدرتمندی بر اعتماد به نفس دارد . در نتیجه ; بهترین راه برای افزایش اعتماد به نفس
در مسیری ” دشوار” آن است که برنامه خود را در مسیر های ” آسانتر ” که شکل مشابهی
دارند آغاز کنیم . این مسیرها باید در آغاز ساده باشند و به تدریج دشوارتر شوند .
از آنجا که شرایط آب و هوائی ممکن است با برنامه ما همراهی نکند ; باید در برنامه
خود تغییرات رطوبت هوا را هم منظور کنید و هر تمرین مهارتی و بدنی که با آن تناسب
دارد انجام دهید . شاید مهمترین موضوع در زمینه تعیین هدف برای خود آن باشد که
هدفها ارزشمند و واقع گرایانه تعیین گردند . به خاطر داشته باشید زمانی که در خانه
نشسته اید و یک کتاب راهنما را می خوانید ممکن است مسیر ها به نظرتان واقعگرایانه
به نظر رسند ; اما وقتی که در پایان آنها ایستاده اید چنین
نباشد !
به محض آنکه ایده
اولیه تعیین هدف را دریافتید ; می توانید از آن به شیوه های هشیارانه تری برای
تمرکز روی جنبه های معین فن کوهنوردی ; یا تجسم یک مسیر استفاده کنید . این نیازمند
آن است که به عنوان یک کوهنورد بیشتر به تحلیل نقاط ضعف و قدرت خود بپردازید . به
هر صورت سودمندی چنین رویکردی بسیار زیاد است ; زیرا کاری که می کنید در اساس تبدیل
جنبه های منفی برخورد خود به جنبه های مثبت است که هدفی را برای بازدهی آینده شما
تعیین می کند . برای مثال : من اساسا کوهنوردی کند و محتاطم . وقتی شرایط مناسبی
دارم ; خوب مشکلی پیش نمی آید . اما وقتی در کوهنوردی ضعیف عمل می کنم انرژی بسیار
زیادی را صرفا در حالت معلق بودن از دست می دهم . در نتیجه ; تعیین یک هدف خوب برای
من به هنگام ضعیف عمل کردن در کوهنوردی این است که به محض پیدا کردن یک جای دست خوب
از آن استفاده کنم .
روش دیگری که برای
کسب اعتماد نسبت به یک مسیر معین پیشنهاد می شود آن است که عبور فرد دیگری را از آن
نگاه کنیم و حتی بهتر آنکه گذر چندین نفر دیگر را از آن نظاره گر باشیم . در مورد
مسیر های کوههای بزرگ گاهی صحبت کردن با کسانی که قبلا آن مسیر را پیموده اند می
تواند کافی باشد ; مهم ترین چیز آن است که خود را به آنها پیوسته
بدانیم .
در نتیجه ; راه
رفتن بدنبال دوستی که فقط کمی از شما بهتر است می تواند راهبردی خوب برای کسب
اعتماد به نفس در باره یک ” سطح بالاتر ” باشد ; اما نگاه کردن به کوهنوردی
استثنائی که با سه جهش از سنگ بالا می رود شاید چندان کار ساز
نباشد !!
در سطحی عمومی تر ;
تصور اینکه با موفقیت از کوهی صعود کرده اید هم می تواند تاثیر مثبتی بر اعتماد به
نفس شما بگذارد . برای بعضی مردم مشکل است که تصوراتی از رفتار متعادل را در ذهن
خود شکل دهند . اما با تمرین هرکسی می تواند از تخیل خود استفاده کند . فقط برخی
افراد بیش از دیگران به این تمرین احتیاج دارند . با استراحت اندکی قبل از کوشش
برای تمرین ذهنی می توان به فرآیند تخیل سازی سرعت بخشید . اگر با تجسم کارهائی
آغاز کنید که با آنها آشناتر هستید ; باز هم به شما کمک خواهد کرد . فراموش نکنید :
هر قدر به موفقیت های بیشتری دست یابید بیشتر به تخیل خود اعتماد خواهید کرد و این
تخیل سازی برایتان ساده تر می شود .
گردآوری اطلاعات
هرچه بیشتر ; قبل از طی یک مسیر; به کارکرد قدرت موفق تر قدرت تخیل کمک می کند ; به
این ترتیب می توانید قدرت تخیل تفصیلی تر و روشن تری بیابید . گردآوری این اطلاعات
برای یافتن راه حل های مختلف در برنامه ریزی هدفهائی که برای خود تعیین کرده اید
نیز بسیار مهم است .
اگر این کار را
نکنید و همنورد شما نخواهد تنها مسیر انتخابی شما را طی کند ; همه تمرین های ذهنی و
امادگی های قبلی شما به هدر خواهد رفت .
سخن
آخر آنکه همواره بکوشید در باره کوهنوردی مثبت فکر کنید . به جای آنکه بگوئید نمی
توانید کاری را از پیش برید ; بکوشید از پس مشکلاتی برآید که مانع انجام آن کار می
شود . پس از آن برای هدفهایی برنامه ریزی کنید که شما را قادر به رسیدن به خواسته
هایتان می کند